استاد اقتصاد دانشگاه تهران در گفتگو با فرارو: تورم در حال حاضر یک مفهوم سیاسی شده است
عوامل ناکامی دولت در مهار تورم و گرانی
در چند سال گذشته پیشنهاداتی به دولت محترم داده شد که این پیشنهادات اولویت ما نبود. یا حداقل جزء سیاست های اولیه ما نبود. به طور مثال به اعتقاد من در بحث هدفمندی یارانه ها شیوه اجرای این طرح اشتباه بود. کسانی که پیشنهاد این طرح را به دولت دادند امروز باید به خود دولت پاسخگو باشند.
فرارو - این روزها نرخ های متفاوتی از تورم بیان می شود. بانک مرکزی نرخ تورم فروردین ماه را 21.8 درصد و مرکز آمار ایران و سازمان مدیریت 22.5 درصد اعلام کرده اند. این در حالی است که سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نرخ تورم را بیش از 33.5 درصد اعلام کرده است.
چندی پیش میرتاج الدینی معاون پارلمانی دولت در جریان بررسی بودجه در مجلس از تورم 10 درصدی فاز اول هدفمندی سخن گفته بود در حالی که احمدی نژاد در مشهد نرخ تورم را 6 درصد اعلام کرد.
در چند سال گذشته پیشنهاداتی به دولت محترم داده شد که این پیشنهادات اولویت ما نبود. یا حداقل جزء سیاست های اولیه ما نبود. به طور مثال به اعتقاد من در بحث هدفمندی یارانه ها شیوه اجرای این طرح اشتباه بود. کسانی که پیشنهاد این طرح را به دولت دادند امروز باید به خود دولت پاسخگو باشند.
دکتر غلامرضا اسلامی استاد اقتصاد دانشگاه تهران با بیان مطلب بالا در گفتگو با فرارو به بیان دیدگاه خود درباره مسئله تورم پرداخت.
• دلیل تفاوت نرخ تورم در گزارش های مختلف این است که هر دستگاهی برای خود داده هایی می گیرد که بر اساس آن نرخ تورم را محاسبه می کند. بنابراین هیچ کدام از این نرخ ها را نمی توان گفت غلط است. یعنی اگر سبد هر یک از محاسبات فرق داشته باشد نرخ تورم هم متفاوت خواهد بود.
• به طور مثال اگر در سبد یکی از محاسبات میوه پنج هزار تومانی باشد و در سبد دیگری میوه هزار تومانی، نرخ تورم برای این دو سبد متفاوت خواهد بود. اما در اقتصاد معمولا سبدی را به کار می برند که بیشتر خانوارها از آن سبد استفاده می کنند.
• بنابراین دستگاههایی که به محاسبه نرخ تورم می پردازند باید از کالاهایی استفاده کنند که عموم مردم از آنها استفاده می کنند. از این رو در حال حاضر نرخ تورم واقعی در ایران نمی تواند کمتر از بیست درصد باشد. زیرا بعضی از اقلام مانند نان، گوشت، برنج را دولت خود گران کرده است که نمی شود این اقلام را در سبد غذایی منظور نکرد.
• ما انتظار داریم بانک مرکزی و مرکز آمار ایران دو مرجع صالح برای محاسبه نرخ تورم باشند و هر دو یک الگوی اقتصادی برای محاسبه نرخ تورم به کار ببرند. یعنی یک سبد موزون کالا را مورد محاسبه قرار بدهند تا اختلافاتی در این حد پیش نیاید.
• تورم در حال حاضر یک مفهوم سیاسی شده است. یعنی در حال حاضر از این مفهوم اقتصادی به منظورهای سیاسی استفاده می کنند؛ به طوری که مسئولین می گویند هیچ چیز گران نشده، همه چیز خوب است و همه شاد و شنگول هستیم.
• عوامل خیلی مشخصی باعث دامن زدن به تورم می شوند. یکی از این عوامل که مسئله ای اثبات شده می باشد این است که اگر نقدینگی در کشور افزایش پیدا کند، موجب ایجاد تورم می شود. بنده طی محاسباتی که در گذشته انجام داده بودم به این نتیجه رسیدم که به ازای هر یک درصد افزایش نقدینگی، نود و نه صدم درصد تورم ایجاد می شود. بنابراین می شد با کنترل نقدینگی جلوی تورم را گرفت.
• اما اکنون چنین رابطه ای برقرار نیست زیرا عوامل موثر دیگری نیز وجود دارد. عامل دوم مسئله قیمت تمام شده کالا در داخل کشور است. طبیعتا با این وضعیتی که وجود دارد و کارخانجات مجبور هستند مواد اولیه خود را با هزینه های بیشتری نسبت به گذشته تهیه کنند، خود به خود موجب افزایش قیمت ها و دامن زدن به تورم می شود.
• عامل دیگر که بسیار اهمیت دارد این است که آیا کارخانجات ما می توانند با ظرفیت استقرار یافته به تولید کالا بپردازند یا خیر. یعنی مثلا فلان کارخانه آیا با صد در صد ظرفیت کار می کند؟ هرچه ظرفیت کارخانه بیشتر شود قیمت تمام شده بیشتر می شود.
• مسئله دیگر نوع تکنولوژی است که ما به کار می بریم همچنین مسئله حقوق و دستمزدها است که خود به خود دولت همیشه می آید جبران افزایش دستمزد سال قبل را می کند. یعنی اکنون که دستمزد می دهد محاسبه نمی کند که این دستمزد باید با نرخ تورم امسال سنجیده شود. لذا همیشه دستمزد کارگران از نرخ تورم عقب است.
• لذا با این شرایط طبیعی است که وقتی قیمت سوخت و ستاده های اولیه زیاد می شود یک نوع تورمی بوجود می آید. بنابراین یک مولفه به تنهایی نمی تواند موجب پایین آمدن تورم شود.
• در چند سال گذشته پیشنهاداتی به دولت محترم داده شد که این پیشنهادات اولویت ما نبود. یا حداقل جزء سیاست های اولیه ما نبود. به طور مثال به اعتقاد من در بحث هدفمندی یارانه ها شیوه اجرای این طرح اشتباه بود. کسانی که پیشنهاد این طرح را به دولت دادند امروز باید به خود دولت پاسخگو باشند.
• این موضوع یک امر طبیعی بود که وقتی پول بیشتری در اختیار مردم قرار می گیرد نقدینگی در تحرک، بیشتر می شود و مردم کالاهایی را که نیاز ندارند می خرند که موجب بروز تورم در کشور می شود. بنابراین این طرح باید به شیوه دیگری انجام می شد.
• اکنون شرایط بدین گونه است که فردی طرحی را می دهد که اگر این طرح با شکست مواجه شود، نهایت این است که آن فرد را یا مستعفی می کنند و یا از کشور فرار می کند؛ اما آن کسی که باید سختی های شکست این طرح را تحمل کند خانوار و در راس آن ارشد خانوار است که باید از زن و بچه اش خجالت بکشد که نمی تواند مایحتاج زندگی خانواده اش را تامین کند.
• من تاسف می خورم که عده ای می گویند تورم وجود ندارد. باشد تورم نیست، اما گرانی که هست.
عوامل ناکامی دولت در مهار تورم و گرانی
• امروزه مسائل سیاسی روی مسائل اقتصادی تاثیر می گذارد. یعنی وقتی مردم می بینند که فضای سیاسی به صورتی است که باید هزینه داد؛ این هزینه را مردم می پردازند. بنابراین یکی از عوامل ناکامی دولت در مهار تورم بحث مسائل سیاسی و بین المللی مانند تحریم ها است که در قیمت تمام شده کالاها تاثیرگذار است.
• یکی دیگر از عوامل ناتوانی دولت در مهار تورم همان تزریق پول به جامعه است. یعنی طرح هدفمندی یارانه ها باعث شد که نقدینگی در جامعه بیشتر شود.
• سوم اینکه ما باید در چنین شرایطی حمایت بیشتری از تولید می کردیم که این اتفاق روی نداد.
• به اعتقاد من لازم بود که در این سال ها مالیات کمتری از مردم و به خصوص کارخانجات بگیریم تا بتوانند روی پای خود بایستند. در حالی که ما چهار درصد مالیات بر ارزش افزوده را اجرا کردیم که به معنای چهار درصد افزایش گرانی است که این چهار درصد را باید مصرف کننده نهایی بپردازد.
• کسانی که این طرح را ایجاد کردند و می گویند این طرح بار مالی ندارد اشتباه می کنند. این طرح به عینه بار مالی دارد.
• من به عزیزان در سطوح پایین تر مدیریت توصیه می کنم و به آنها التماس می کنم که طرح های ناپخته را به دولت ندهند. به این فکر کنند که مردم باید زندگی کنند. ما اکنون چاره ای نداریم جز اینکه با دولت همراهی کنیم. بنابراین طرح هایی که ناپخته است (مانند همین طرح مالیات بر ارزش افزوده که هیچ چیز را برای ما حل نکرد یا شیوه اجرای طرح هدفمندی یارانه ها که موجب گرفتاری مردم شد) را به دولت ندهند.