راکعی: فمینیست اسلامی هستم
فاطمه راکعی در سال ۱۳۳۳ در شهر زنجان متولد شده است و دارای لیسانس مترجمیزبان و فوق لیسانس و دکترای زبانشناسی است که علاوه بر فعالیتهای علمیو دانشگاهی، نایب رئيس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی مجلس نیز بوده است. از سویی فاطمه راکعی در حوزه شعر و ادبیات نیز فعال و مدیرعامل انجمن شاعران ایران است. اتفاقات در شورای شهر تهران و همچنین اعتراضات وی در خصوص نبود زنان در کابینه دولت اعتدال باعث شد به سراغ وی برویم و پای حرفهایش بنشینیم.
شما در یک مصاحبه به شدت از حضور نداشتن زنان در كابينه گلهمند بوديد. از نگاه شخصی خودتان این عدم حضور زنان در کابینه چقدر مهم است یا چقدر از دغدغه اصلی زنان جامعه ایران است؟ اصلا در این سالها چقدر موفقیت در آموزش و معرفی زنان توانمند وجود داشته است؟
جواب سوال اولتان هم آري است و هم نه. یکی از نیازهای مهم جامعه زنان امروز کشور این است که زنان نخبهشان در جایگاههای عالی مدیریتی و تصمیم گیری و برنامهریزی حضور داشته باشند. به نظر بنده سی سال است حرف میزنیم و اتفاقا در چهارچوب قانون هم حرف زدهایم و شاید بهترین و قشنگترین حرفها را هم زدهایم و اتفاقا خواستههای ما در همان چهارچوب قانونی هم با عنوان فمنیست اسلامییا فمنیست مسلمان اتفاقا مورد فحاشی قرار گرفته است. در حالی که فمنیست یک واژه همگانی است و هر شخصی که برای ارتقاي جایگاه یا حقوق زنان تلاش کند میشود فمنیست و ما هم فمنیست اسلامیهستیم. مسئله این است که اگر زنان در جایگاه بالاتر قرار بگیرند با نگاه و گرایش زنانه خود میتوانند نگاه درست به زنان را نهادینه کنند. وگرنه اینکه سالها حرف زده بشود فایده ای برای زنان ندارد.
ما از همان کابینه اول در ایران زنان توانمند و نخبه و متخصص داشتهایم و احتیاج بوده در جایگاه اصلی خود قرار بگیرند. اکنون بعد از سی سال نگاه تبعیضآمیز به زنان است. نگاه تبعیض آمیزی که زنان را از حضور در جایگاه اصلی خود محروم کرده است. در حقیقت جامعه زنان و کل جامعه از حضور زنان محروم شدهاند. اکنون بعد از این همه رشد و ترقی که زنان ما در تمامیعرصهها داشتهاند و با این سوابق و تجربیات دوران اصلاحات و بعدتر هم در دولت دهم تابو شکنی برای حضور زنان انجام شد. البته آقای خاتمیهم مایل به حضور وزرای زن در كابينه بودند اما با کارشکنیها انجام نشد. کما اینکه حضور زنان در کابینه دهم بیشتر برای این بود که بتوانند بگویند هر کاری بخواهند میکنند وگرنه در نهایت ديديم به کاری که خودشان هم میکنند اعتقادی وجود ندارد اما نتیجه یک تابو شکنی بود که اکنون هیچ دلیلی نمیبینیم برای عدم ارتقاي جایگاه زنان در کابینه آقای روحانی. جوامع در مورد نفس ارتقاي زنان کارهای عملی انجام میدهند و سهم خواهی از دولت میکنند. ما زنان نخبه و شایستهای داریم که در کفه ترازو در مقابل آقایان قرار بگیرند در یک تخصص خاص نه تنها کم نمیآورند که شاید جلوتر هم باشند کنار گذاشته شدهاند.
با كدام تجربه مدیریتی؟
تجربه مدیریتی کسب میشود و به دست میآید. آقایان هم که از بد تولد با تجریه مدیریتی به دنیا نیامدهاند.
تجریه زنان نماینده در مجلس فعلی را چطور ارزیابی میکنید؟
زنان لایق به جایی که باید میرسیدند نرسیدند و زنانی در جایگاهی قرار گرفتهاند که از جایگاهشان بسیار کوچکتر هستند.
در رابطه با حقوق اجتماعی زنان فکر میکنید زنان به حقشان رسیدهاند یا تلاشهايشان به راه خطا رفته است؟ به طور مثال تندرويهايي كه در گذشته در راستاي احقاق حقوق زنان از طرف فعالان اين حوزه صورت گرفت؟
ببینید من به حقوق شهروندی اعتقاد دارم. اینکه بخش مهمیاز دغدغههای دولت و مسئولان نباید معطوف به نوع پوشش بانوان باشد. اما چرا تندروی را فقط معطوف به رفتارهای زنان فمينیست و پیشرو میکنید. تندروی در طرف مقابل هم وجود دارد. مثلا يكي از خانمهايي كه به رئيس دولت نهم و دهم نزديك بود اصول تقوا را زیر پا میگذارد و به خود اجازه میدهد راجع به شخص بنده بگوید که خانم راکعی اگر از کشور خارج شود پوشش اسلامیخود را بر میدارد. رفتارهایی که این گونه خانمها تحت نام اسلام انجام میدهند خود نوعی تندروی است. از سویی هم بخش کوچکی از زنان در این طرف هستند که تندروییهایی انجام میدهند اما در مقابل هم دیده شود که چه رفتاريی منجر به این نوع کنشها و واکنشها میشود. اینکه زنان صحبت از ارتقاي جایگاه خود میكنند برای ارتقاي سطح اجتماعی و رفاه زنان است. رفتارهايی چون تبعیض جنسیتی زنان، سهمهایی که برای تحصیلشان وجود دارد یا همین مورد آخر توهینی که برای خروج از کشور زنان انجام شد که با فشار بخشهای نخبه جامعه برطرف شد اما برای جلوگیری از این تضيیع حق باید زنان در جایگاه درست و بر مبنای لیاقت و شایستگی خود قرار بگیرند.
شما فکر میکنید در دولت اصلاحات چقدر تفاوت در استفاده از زنان در جایگاه صحیح در حاکمیت نسبت به دولتهای قبل و بعدش وجود داشته است؟
در دولت اصلاحات ما حدود سی سال بود به عنوان زنان مسلمان و اصلاحطلب در حال فعالیت بودیم و باید گفت حقوق شهروندی برای دولت اصلاحات بسیار پذیرفتهتر شده بود. اینکه ما معتقد بودیم اسلام به کسی زور نمیگوید و اتفاقا با نگاه صحیح به دین و اسلام این حقوق شهروندی را برای تمامیافراد جامعه و بخصوص به زنان در جامعه برخورد میشد. اما حقیقت این است که در همان دوره که عدهای مترصد حمله به اصلاحات و بخصوص زنان اصلاحطلب بودند بعضی رفتارها شاید چندان در بازه زمانی خود تندروی محسوب میشد.
اولویتهای شما برای طرح مسائل زنان کدام است؟ کدام اولویتها را در ابتدا لازم میدانید؟
اولویتهای ما مرحله به مرحله است و باید گام به گام مطرح شود. اولویت اول ما با پیشرفت و ارتقاي وضعیت اقتصادی و اشتغال زنان است. جامعه باید زنان را به عنوان انسانهایی دارای حق و مستقل قبول کند و باید دولت شرایط راحتتر برای زنان فراهم کند. همچنین وضعیت تحصیل زنان. اینکه انتخاب رشته تحصیلی حق افراد جامعه و زنان است و باید بتوانند انتخاب آزادانه انجام بدهند. حق خروج از کشور و اینکه بدون ترس و با امنیت کامل بتوانند این حق انسانی را برای تعیین مکان زندگی خود داشته باشند.
امنیت اجتماعی زنان باید رعایت شود. مسائل اجتماعی و وجود گشت ارشاد كه سالهاست ميگوییم فایده ندارد و همچنان و آن هم در جو اعتدال که شرایط تازهای بر کشور حکم فرما شده است اصرار بر ادامه آن را میبينيم، بعضا سبب بياحترامي به افراد جامعه ميشود. زمانی که این گشتها به خود اجازه میدهند گاه حتی به خاطر برخورد سلیقهای به بانویی که حجاب کاملی داشته است اهانت کنند بیزاری به وجود میآورد. کسی مخالف برخورد با ابتذال، باندهای مواد مخدر و آلودگیهای اخلاقی نیست اما حقیقت این است ما زیر ساختها را رها کردهایم و به دنبال این هستیم که ظاهر را ترمیم کنیم.
اولویت دیگر حقوق قضایی و کیفری هستند، مسائلی که نقض قانون است و قوانین در حقوق اجتماعی زنان و حقوق خانوادگی زنان ضعیف و تبعیض آمیز است و باید این قوانین اصلاح شود و در برابر آن ایستاد. باید تعادلی در قوانین و مجازاتها به وجود بیاید و در عین حال قوانین مدنی تبعیض آمیز حل شوند.
در مجلس ششم هم خود من به عنوان رئیس کمیته زنان كارهايي انجام دادم. سعی کردیم این مشکل را تا حدی حل کنیم و به موازات کارهای دیگر سعی کردم در مجمع پژوهشها توسط حقوقدانان و با رصد قوانین و نظر روانشناسان و جامعهشناسان و فقهای نواندیش برنامهریزی شود. اما در نهایت از حدود ۳۵ قانونی که به شورای نگهبان رفت شاید کمتر از ۱۵ قانون آن هم با وساطت مجمع تشخیص مصلحت و نه با آن خواسته ما کمیتغییر کرد.
شما به اینکه چرا خانمها در کابینه نبودهاند اعتراض داشتهاید، این اعتراض را چگونه میخواهید به دولت انتقال دهید؟ از سویی دیگر آیا برای حضور زنان در مجلس شورای اسلامیو انتخابات در لیست اصلاح طلبان سهمیه ای وجود خواهد داشت، اینکه بخشی از لیست یا درصد خاصی به زنان اختصاص داده شود؟
همان گونه که گفتم ما هنوز جمعی نیندیشیدیم به این لیست اما به دنبال شایسته سالاری فارغ از نگاه تبعیض آمیز هستیم. سهم خواهی را بر اساس شایستگی خواهیم داشت نه ورود به لیست به هر قیمتی که منجر به اتفاقاتی مشابه اتفاقات شورای شهر تهران شود. به مساوات و عدالت معتقد هستیم و با توجه به جامعه و جمعیت زنان باید نیمیاز کابینه از زنان باشند و بتوانند از تواناییهای خود برای خدمت به جامعه استفاده کنند.
بنده شخصا درمورد ارتباط با دولت اعتقاد به تعامل دارم و قطعا خودم از کسانی هستم که سخنان بسیاري با آقای روحانی دارم و اعتقاد دارم ایشان در شرايط خاصي بودند که اینگونه تصمیم گرفتند. اعتقاد دارم زنان همواره مظلوم واقع میشوند. نبود مردان شاخص اصلاحطلب در كابينه خود نشان میدهد که رئیسجمهور برای تشکیل کابینه تحت فشار قرار داشت و در مورد زنان به طور مضاعف به نظر میرسد صداهایی و جاهایی نگذاشتند دولت از زنان شاخص اصلاح طلب که به تشکیلات و تحزب معتقد بودند و سیاسی هستند و اصلا رادیکال نبودند و بر سر اصول خود ایستاده بودند و اتفاقا به معنای حذف دیگران هم نبوده است، استفاده کنند.
اینکه به بهانه کنارگذاشتن نیروهای اصلاح طلب تندرو بخواهیم جامعه را از حضور زنان و مردان توانمند و نخبه محروم کنیم اشتباه است و اتفاقا از دولت آقای روحانی به عنوان یک دولت که رئیس آن حقوقدان است انتظار میرود که از این حق دفاع کنند. جامعه زنان ایران همواره با درک و ایثار و بزرگواری سعی کرده است بحرانها و شرایط را درک کند اما زنان نیمیاز جامعه انسانی ایران است و نهادهایی وجود دارد که حقوق خود را تعقیب میکنیم و بدون بازگشت یک گام به عقب به دنبال به دست آوردن حقوق خود هستیم.