لیلاز: نگران نفت ۸۵ دلاری نباشید
چه خواسته شود و چه خواسته نشود، اقتصاد ایران وابسته به نفت است. هنوز مدت زیادی از نقشآفرینی نفت در اقتصاد ایران نگذشته بود که شخصیتهایی مانند مصدق به دنبال «اقتصاد بدون نفت» بودند اما هنوز پس از سالها سایه نفت بر اقتصاد ایران دیده میشود.
چه در دهه 70 که نفت 7 دلاری، کشور را با رکود تورمی بیسابقه مواجه کرد و چه در دهه80 که تحریمهای نفتی، برخلاف انبوه تحریمهای بیاثر قبلی، اقتصاد ایران را به چالش کشید. حال بار دیگر کاهش جهانی قیمت نفت سبب شده به مساله اقتصاد نفتی توجه بیشتری شود و برخی که از آغاز دولت یازدهم دلواپس هستند، سوژه خوبی برای تداوم مسیر خود بیایند. در این راستا سعید لیلاز، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی به گفتوگو با آرمان پرداخت که متن آن در ادامه آمده است:
چند سالی است که فرانسه بنا به دلایل عدیده از جمله وضعیت اقتصادی بحرانی در کل کشورهای حوزه یورو، دچار کاهش رشد اقتصادی است. کاهش رشد اقتصادی در اتحادیه اروپا به معنی کاهش مصرف مواد خام است و این به معنای کاهش تقاضای نفت دربازارهای جهانی است. از طرف دیگر، کشورهای تولیدکننده نفت در بالاترین سطح خود در چند سال اخیر هستند و حاضر هم نیستند با کاهش درصدی از مقدار تولید نفت خام خود، مانع کاهش بیش از پیش قیمت نفت شوند.
از طرفی قراین خبر از برداشت و تولید نفت خام در ایالات متحده آمریکا دارد. ایالات متحده آمریکا گویا قصد دارد از ذخایر استراتژیک خود که مدتها به صورت محدود از آن استفاده میکرد، بهصورت جدی استفاده کند تا شاید بتواند هزینه اولیه تهیه انرژی را که برای ایالات متحده آمریکا کم هم نیست، کاهش دهد. ایالات متحده نسبت به چند دهه پیش از نظر اقتصادی ثبات خود را از دست داده است، پس میکوشد با کاهش هزینه اولیه مواد خام به اقتصاد خود سر و سامان دهد. لذا بهرغم اینکه در فصل سرما هستیم و اصولا در فصل سرما بهدلیل افزایش تقاضا همواره قیمت انرژی افزایش مییافت ولی بنا به دلایلی که گفته شد شاهد کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی هستیم.
در سالیان قبل باید این سهم را در بودجه خود کاهش میدادند که متاسفانه در دوران آقای احمدینژاد این سهم بهصورت بیرویهای با افزایش روبهرو شد. البته به یاد داشته باشیم که ایران تا قبل از سال 82 میزان وابستگی بودجه خود را به نفت به حداقل ممکن رساند. واقعیت مطلب این است که این کاهش کار سادهای نبود. کاهشی که باید ابتدا تولید ملی را افزایش میدادیم و وضعیت مالیات را بهبود میدادیم که البته با بهبود همین موارد بود که توانستیم این سهم را در سالهای قبل از 82 کاهش دهیم.
یکی از راههایی که به ما کمک میکند تا کسری بودجه را از الان سامان دهیم، این است که باید انضباط در بودجه را افزایش دهیم و این منجر میشود که کسری بودجه احتمالی به حداقل ممکن برسد. واقعیت این است که کنترل و کاهش تورم در دولت به یک دلیل عمده در میان چند دلیل است و آن انضباط در خرج کردن است دولت تنها به وسیله منضبط کردن دخل و خرج خود توانسته است تورم را کاهش دهد. یکی از راههای دیگری که میتوان از طریق آن مشکلات اقتصادی از جمله کسری بودجه ناشی از آن را جبران کرد این است با توجه به نیاز سرسامآور گاز در اروپا اگر صادرات خودمان را به اروپا افزایش دهیم، در این صورت سود بسیار بالایی عاید کشور میشود.
باید دعا کنیم که قیمت جهانی نفت خام افزایش نیابد چراکه همه تصمیمات اقتصادی کشور را دوباره به هم میزند و اصلا نباید فکر کنیم که افزایش قیمت نفت میتواند مشکل اقتصادی را حل کند. اصلا اینگونه نیست بلکه دوباره همان بحث نفت بر سر سفره پیش میآید و آن روزگارانی که اصلا به ما دور نیست.
این سازمان یعنی صندوق ذخیرهای که بتواند درآمدهای نفتی را به سرمایهگذاری ثابت در اقتصاد کشور تبدیل کند. این موضوع به دلیل اینکه جنگ جهانی در سال 1325 سازمان برنامه رسما تشکیل میشود و اولین برنامه عمرانی ایران در سال 1327 کلید میخورد،اما بهدلیل ملی شدن صنعت نفت به اجرا در نمیآید و بعد از کودتای 28 مرداد درآمد نفتی ایران مجددا دوبرابر میشود. متاسفانه از اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 نشانههای ظهور تورم در ایران ایجاد شد این درحالی است که در اکثر سالهای دهه 40 فقط تا نیم درصد تورم داشتهایم. اگر بتوانیم سهم نفت در اقتصاد کشور و تاثیرگذاری آن را کاهش دهیم شاید تکانی بخوریم، اما متاسفانه امروز سهم مجموع بنگاه نفتی ایران 20 برابر بزرگتر از سهم بزرگترین بنگاه اقتصادی آمریکا بر اقتصاد این کشور است.
اگر بتوانیم مصرف انرژی را در داخل کشور کاهش دهیم و همان مقدار را صادر کنیم، سود بالایی را عاید کشور خواهیم کرد. نفت بشکهای 85 دلار نگران کننده نیست و بدان معنا که اگر ما فقط 15 درصد به صادرات اضافه کنیم، آنگاه قطعا کسر بودجه نخواهیم داشت و حتی میتوانیم به اندازه بودجه مصوب سال93 درآمد داشته باشیم واین چیزعجیب و نشدنیای نیست.
یکی از مواردی که باید در انضباط مالی لحاظ شود انضباط میلیونها دلاری است که دولت برای مسافرت ایرانیها به خارج از کشور میپردازد که به نظر من هیچ گونه دلیلی جز هزینه سرسامآور و بیفایده برای کشور سود دیگری ندارد اگر بتوانیم همین مورد را اصلاح کنیم، در آینده اقتصاد منضبط تری خواهیم داشت. پس اگر اندکی انضباط مالی داشته باشیم اگر نفت به زیر 70 دلار هم برسد ما هیچگونه مشکلی نخواهیم داشت.
طبیعتا مردم از این شرایط و افزایش بهای نفت رضایت داشتند و همانطور که میدانید هر پول بادآوردهای موجب فساد میشود. این درآمد هم با ورود به نظام اقتصادی و افزایش روز به روز خود موجب بیتوجهی و بیبرنامگی در این نظام شد. اما این را نیز باید در نظر داشت که افزایش درآمد نفتی در هر کشوری که بخش عظیمی از اقتصاد آن بر پایه نفت است، لزوما چنین تاثیراتی را نگذاشته، مثلا کشور نروژ نیز یک کشور نفتی است که ۲۵ درصد از درآمد تولیدی آن کشور از طریق اقتصاد نفت تامین میشود اما این کشور با تشکیل صندوق تثبیت هزینه و درآمد توانست از اقتصاد غیرنفتی خود حمایت کند.
پس از این سوی قضیه هم باید نگاه کنیم. کشور ما خود نیز خواسته که اقتصادش به این شیوه پیش رود؛ برای مثال باید رابطه قیمت با کمیابی کالا را درنظر بگیریم که هرچه کالا کمیابتر شود، قیمتش افزایش مییابد. درباره پول هم همینگونه است که هرچه پول فراوانتر شود، کم ارزشتر خواهد شد. در هر زمان که بهای نفت بالا رفته و پول در اختیار دولت قرار گرفته بهجای برنامهریزی برای آن، این درآمد در هزینههای جاری مصرف شده، مثلا در زمان جنگ، با افزایش درآمد نفتی، واردات چند میلیونی کشک را میبینیم، یا در سال ۸۱ ما واردات ۸۵ درصدی کالاهای مصرفی مردم را میبینیم که در آن زمان خود من به انتقاد از این روند پرداختم و در روزنامه نوروز که حامی دولت نیز بود بارها و بارها به قضیه انتقاد شد، البته تاثیری نگذاشت. پس کشور ما چون اقتصادش را بر اساس درآمد نفتی برنامهریزی کرده بود به بخشهای دیگر توسعهای توجه چندانی نمیشد، دلیل اصلی این روند هم بینیازی از درآمدهای غیر نفتی بوده است.