فقرپرستی در ماه عسل!
به گزارش قانون، «ماه عسلِ» احسان علیخانی بیتردید یکی از مهمترین و جریانسازترین برنامههای صداوسیماست. مهم از آن جهت که این برنامه توانسته قدری شکستهای پیدرپی رسانه ملی در جذب مخاطبان را جبران کند و جریانساز از آن باب که توجه ویژه و متفاوتی به موضوعات اجتماعی داشته است. تمام اینها شاید به ظاهر از محاسن این ویژهبرنامه ماه رمضان باشد اما این خصایل، تنها پوستهای از هدفی است که در طول سالهای متمادی به وقوع پیوسته است.
مهمترین وجه ماه عسل توجه به طبقات محروم اجتماعی است. اگر با دقت به جانمایه موضوعات این برنامه بنگریم، درخواهیم یافت که حتی موفقیتها و کامیابیها از دل فقر جستوجو میشود. به طوری که سعادتمندترین افراد کسانی هستند که توانستهاند در مقابل سختترین موقعیتها تاب آورند و در شرایط حیات خود تغییری کلی یا نسبی ایجاد کنند. البته چنین تفکری چندان غریب نیست زیرا در گذشته نیز بسیار بودهاند افرادی که برای جبران کاستیهای نظام سیاسی فقر را آزمونی برای تقوا دانستهاند. اساسا وقتی به مردم چنین القا میشود که تابآوردن در مقابل فقر یک فضیلت است، مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی مسئولان ذیربط مرتفع و همه امور به دست قضا و اراده اشخاص سپرده میشود.
برنامه ماه عسل نیز با ظاهری آراسته و مجری برخاسته از نسل جوان به مردم چنین میآموزد که میتوان در عین فقر از زندگی لذت برد. چنین دیدگاهی همچون ترمز براي پيشرفت اجتماعی است. در واقع سازندگان برنامه مزبور با استفاده از احساسات عمومی و اشکهای پیش از افطار، وجود جایگاه فقر در جامعه را ابتدا توجیه میکنند و سپس حل این مشکل را بر عهده مردم میدانند.
پس در وهله نخست، برنامه پرمخاطب ماه عسل صبر در قبال فقر را نوعی فضیلت میداند و در وجه دوم، با تعیین خطمشی معینی، مخاطب را وادار به تفکری خاص میکند که در حقیقت به گونهای سیاستمدارانه با ایجاد انسداد روانی، آزادی بیان را منکوب میکند. به هر روی این برنامه شاید لحظاتی متفاوت را برای مخاطبان رقم زند اما با سیاستهای پشت پرده بیشماری که هدایتگر آن است، تبعات روانی و اجتماعی بسیاری را برای مردم پدید خواهد آورد و شاید پر بیراه نباشد اگر بگوییم: «ماه عسل، افیون تودههاست.»