مدیران کشور به علت پشتوانه ضعیف مردمی، افول سرمایه اجتماعی و نداشتن وزانت و اعتبار علمی و تجربی، از اعتمادبهنفس لازم برای اخذ تصمیمات درست و مؤثر برخوردار نیستند. نتیجه این میشود که با مسائل کلان، بدون تصمیم و باری به هر جهت مواجه میشوند.
علی پیرحسینلو - کارشناس مسائل شهری؛ ترافیک این روزهای تهران برای رانندگان کلافهکننده شده است. در ساعات صبح و بدتر از آن عصر، تقریبا هیچ راه فراری از ترافیک وجود ندارد. مشکل به اتوبانها یا محدوده طرح ترافیک هم محدود نمیشود و اکثر معابر شریانی درجه یک شهر، حداقل شش تا هشت ساعت در روز درگیر ترافیک هستند.
کرونا باعث شده عادت ناگزیر به استفاده از ماشین شخصی گسترش یابد و دستگاههای ذیربط نیز از قبل فکری به حال این وضعیت نکردهاند. بررسیها نشان میدهد این روزها نسبت به روزهای مشابه دو سال قبل، حجم تردد خودروها در معابر تحت کنترل دوربینها از ۲۰ تا ۵۰ درصد افزایش را به خود میبیند؛ آنهم در حالی که هنوز به مرحله بازگشایی مدارس و دانشگاهها نرسیدهایم. اگر تردد دانشآموزان، معلمان، دانشجویان و خانواده آنها به این ترافیک اضافه شود، خدا میداند شاهد چه وضعی در خیابانها خواهیم بود.
با سرمای هوا هم که همیشه استفاده از ماشین شخصی را افزایش میدهد، نیاز به پیشگویی نیست که بدانیم زمستان امسال به طرزی احتمالا بیسابقه، شلوغ و آلوده خواهد شد. این مشکل هیچ راهحل قطعی و دائمی ندارد، مگر اینکه شهر از این حالت خودرومحور خارج شود، ظرفیت حملونقل عمومی گسترش یابد و با آنلاینشدن خدمات و ارتباطات، نیاز به این میزان تردد در معابر کاهش یابد.
شهرداری از سالهای قبل برای این هدفها تلاش کرده، اما به دلایل مختلف، کار بسیار کند پیش رفته است. دولت هم حمایت چندانی نکرده و تأمین واگن و اتوبوس برای تهران عملا به منابع شهرداری محدود شده است که قطعا کافی نیست. اگر کسی این روزها وعده بدهد که بهزودی تعداد درخور توجهی اتوبوس وارد تهران میشود یا حتی در دو، سه سال آینده واگن به متروی تهران اضافه میشود، وعده واهی و چک بیمحل داده است.
این کارها جز با برنامهریزی بلندمدت، تأمین منابع مالی مورد نیاز و رفع موانع خرید و تأمین کالا ازجمله تحریمهای خارجی و قوانین خودتحریمگر داخلی ممکن نیست. پس به بیان تئوریک، فعلا امکانی برای مدیریتکردن تولید ترافیک نداریم و صرفا میتوانیم توزیع ترافیک را مدیریت کنیم.
اکثر راهحلهای کوتاهمدت نیز عملا کمتأثیر و بیفایده هستند. راهحلهایی مثل تغییر ساعت طرح ترافیک، حداکثر تأثیرات موضعی، مقطعی و محدود به معابر مرکزی شهر خواهند داشت. با چندصد اتوبوسی که در یکی، دو سال گذشته خریداری شد و به تدریج وارد شبکه شدهاند یا میشوند نیز مشکلی حل نمیشود.
محدودکردن کسبوکارها یا حضورینشدن آموزش هم دیگر ممکن نیست. در واقع ما برای مدیریت توزیع ترافیک نیز ظرفیت و منابع چندانی در اختیار نداریم؛ چه در حوزه زیرساختهای معابر، چه زیرساختهای دسترسی و چه زیرساختهای تجهیزات. تنها چیزی که در دسترس ماست و میتوانیم مدیریتش کنیم، «زمان» است؛ فقط شاید بتوانیم توزیع را در طول شبانهروز بیشتر کنیم تا ترافیک کمتر شود.
به این ترتیب تنها راهحلی که برای کوتاهمدت باقی میماند و البته اجرای آن نیاز به جسارت مدیریتی دارد، دستکاری ساعات فعالیتهای مختلف بهمنظور جابهجاکردن ترافیک آموزشی، اداری و تجاری است. این راهحل بهطور مشخص یعنی اقداماتی از نوع شناورسازی ساعت کار ادارات، تغییر زمان فعالیت مدارس، اجازه فعالیت دیرهنگام و شبانه به کسبه، ایجاد جاذبه برای انتقال ترافیک صبحگاهی و عصرگاهی به ظهر و شب و قبل از همه اینها رفع محدودیت تردد شبانه.
اما متأسفانه باید تکرار کنم چنین تصمیماتی نیاز به درایت و جسارت مدیران دارد که متأسفانه خبری از آن نیست. مدیران کشور به علت پشتوانه ضعیف مردمی، افول سرمایه اجتماعی و نداشتن وزانت و اعتبار علمی و تجربی، از اعتمادبهنفس لازم برای اخذ تصمیمات درست و مؤثر برخوردار نیستند. نتیجه این میشود که با مسائل کلان، بدون تصمیم و باری به هر جهت مواجه میشوند. مصداق این وضعیت انفعال و بیتصمیمی در تصمیمگیران، ادامه اجرای طرح ممنوعیت تردد شبانه است.
تقریبا برای همه مشخص شده که این ممنوعیت هیچ تأثیر مهمی بر مهار کرونا ندارد. تقریبا همه کارشناسان و اکثر مردم میدانند که این ممنوعیت اساسا جز در محدودههای مرکزی شهر (طرح ترافیک و طرح کاهش) که دوربینهای پلاکخوان نصب شده است، قابل اجرا و کنترل نیست. در مقابل، برای همه روشن است که این ممنوعیت چه تأثیر مخربی بر کسبوکارهایی که بهخصوص متناسب با ساعات پایانی شب هستند، گذاشته است.
همه میبینند که این ممنوعیت باعث شده ترافیک ساعات پایانی به ساعات عصرگاهی منتقل شود. مسئولان هم مثل مردم میفهمند که این طرح در هیچ جهت و جنبهای موجه و قابل دفاع و ادامه نیست؛ بااینحال نمیتوانند برای توقف آن تصمیم بگیرند. به هر حال، راهحل کوتاهمدتی که برای ترافیک ماههای پیشرو میتوان پیشنهاد کرد، این است که اولا ساعات کار بخشی از ادارات به صبح زود یا بعدازظهر جابهجا شود یا ادارات دو شیفت شوند.
ثانیا شبیه همین برنامه برای مدارس اجرا شود و اصرار به شروع به کار از ساعت هشت صبح کنار گذاشته شود یا آنکه آمد و رفت دانشآموزان مقاطع مختلف در ساعات متفاوتی انجام گیرد. ثالثا محدودیتهایی که به لحاظ زمانی برای فعالیت مغازهها و پاساژها برقرار شده، برداشته شود.
رابعا اقدامات جدی برای احیای زیست شبانه یا به تعبیری «شهر شببیدار» انجام گیرد تا بخشی از نیازهای عبور و مرور شهروندان به ساعات تاریکی شب منتقل شود. واضح است که رسیدن به چنین تصمیماتی سخت و اجرای آنها سختتر است؛ هم دانش و درایت میخواهد و هم شجاعت و مدیریت. اما اگر بناست گرهی از کار شهر و شهروندان در ماههای آینده باز شود، راهحل همینهاست؛ و اگر نه، بدانیم که روزهای سختی در پیش است.