شکارچیان رأس هرم غذایی که به دنبال فاجعه چرنوبیل سر از این مکان درآوردهاند، صرفا به دنبال غذا بودهاند: جمعیت خرسهای منطقه از اواخر دهه ۱۹۸۰ تاکنون ۷۸۰ درصد افزایش یافته است. ناگهان جمعیت گوزنهای اِلک ۵ برابر شده است و جمعیت شوکا نیز ۱۹۰۰ درصد افزایش یافته است.
سیاهگوشهایی که دور از مخفیگاههای جنگلی معمولشان در روی مزارع شخمزده شکار میکنند و روی آسفالت خیابان میخوابند. گرگهایی که در روستاهای متروکه رشد میکنند و در قبرستانها لانهسازی و تولیدمثل میکنند.
به گزارش راهنماتو، در سراسر ذخایر رادیولوژیک ایالت پلوسی (PSRR)، در جنوب بلاروس، جمعیت هر دو گونه بیسابقه افزایش یافته است. یک شکارچی دیگر از رأس هرم غذایی نیز گاه و بیگاه به این مکان سر میزند: خرس قهوهای که تقریبا هر سال تابستان از این مکان عبور میکند.
اینجا، در سمت بلاروسی منطقهای وسیع که بعد از فاجعه سال ۱۹۸۶ چرنوبیل، خالی از سکنه شد، داستان این حیوانات برای اغلب نقاط جهان ناگفته باقی مانده است.
درحالیکه اوکراین منطقه ممنوعه چرنوبیل را به روی دانشمندان خارجی باز گذاشت، بلاروس دسترسی را فقط برای دانشمندان خودش مهیا کرد. این گروه کوچک از دانشمندان وفادار بیش از ۳۵ سال است که تغییر رفتار و تنوع زیستی را در این ناحیه مشاهده و مستندنگاری میکنند. اسناد گردآوریشده توسط آنها تازه در سال ۲۰۲۲ در کتاب تنوع زیستی حیوانات جهان در ذخیرهگاه رادیولوژیکی ایالت پولسی منتشر شد.
این کتاب ضخیم که فقط به زبان روسی در دسترس است توجه دانشمندان و محیطزیستیهای غربی را به خود جلب کرد. با توجه به اقلیم سیاسی بلاروسی و جنگ در کشور همسایه، اوکراین، دسترسی به این منطقه همچنان محدود باقی مانده است. اما تحقیقی که اخیرا منتشر شده نشان میدهد که این مکان به بهشت شکارچیان شگفتانگیز تبدیل شده و این گونهها به نحوی رشد کردهاند که هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند.
چرنوبیل در اوکراین قرار دارد، اما فاجعه نیروگاه هستهای سال ۱۹۸۶، ابرهای رادیواکتیو را به سمت شمال بلاروس برد و بخشهایی از مزارع کشاورزی، دشتها و درختکاریها را که اکنون ذخیرهگاه رادیولوژیکی ایالت پولسی هستند، آلوده کرد. با آشکار شدن عمق فاجعه، در حدود ۲۲۰۰۰ نفر از ساکنان مجبور به ترک روستاهایشان شدند.
سدها برای مهار نشت آبهای آلوده به رادیواکتیو به مناطق مسکونی تأسیس شد و درنتیجه تالابهایی که در کنار رودخانه پیرپات قرار داشتند و مدتها قبل برای کشاورزی زهکشی شده بودند، دوباره پر آب شدند. در سال ۱۹۸۸ این منطقه که مساحتی بالغ بر ۲۱۶۲ کیلومتر مربع را در برگرفته، به یکی از بزرگترین مناطق محافظتشده اروپا تبدیل شد و شکارچیان رأس هرم غذایی شروع به رشد و نمو کردند.
والری لوکاشویچ، زیست شناسی که سالهاست در این منطقه کار میکند و یکی از نویسندگان مقاله اخیر است، میگوید: «قبل از فاجعه، فقط چند عدد گرگ در این ناحیه وجود داشت، زیرا شکار زیادی در دسترس نبود و مکانهای اختفا کم بودند. گرگها آفت در نظر گرفته میشدند و دولتهای محلی و منطقهای برای بیرون راندن آنها از لانهها و کشتنشان جایزه تعیین میکردند. سایر شکارچیان نیز بسیار نادر بودند.»
«شاهگوشها فقط گاهی سروکلهشان پیدا میشد، اما چون منطقه به شدت مملو از جمعیت بود، باقی نمیماندند؛ و هیچ خرسی هم این اطراف نبود.»
شکارچیان رأس هرم غذایی که به دنبال فاجعه چرنوبیل سر از این مکان درآوردهاند، صرفا به دنبال غذا بودهاند: جمعیت خرسهای منطقه از اواخر دهه ۱۹۸۰ تاکنون ۷۸۰ درصد افزایش یافته است. ناگهان جمعیت گوزنهای اِلک ۵ برابر شده است و جمعیت شوکا نیز ۱۹۰۰ درصد افزایش یافته است. گوزن قرمز و بایسونهای اروپایی که اصلا ساکنان این ناحیه نبودند، بعد از فاجعه در این مکان شکوفا شدهاند.
طی سه دهه گذشته جمعیت گرگها در این ناحیه ۳۰۰۰ درصد افزایش یافته است. در گذشته، شاهگوشها، گاهی از این ناحیه عبور میکردند، اما تا دهه ۲۰۰۰ چندین نوع گربه این محل را خانه خودشان میدانند. خرسهای قهوهای اغلب بیشتر از گذشته از محل عبور و اقامت میکنند.
یورکو میگوید: «این حیوانات از روسیه میآیند و یک فصل را در این مکان محافظتشده میگذارنند و سپس ترکمان میکنند.»
افزایش تعداد شکارچیان تنها موضوع شگفتانگیز برای محققان نیست. این حیوانات در شیوه شکارشان نیز تغییر ایجاد کردهاند و خودشان را با اکوسیستمی عاری از مداخلههای انسانها تطبیق دادهاند.
مثلا، شاهگوشها اینجا بسیار متفاوت با شاهگوشها در جنگل بیلوویزا که در حدود ۵۰۰ کیلومتری این منطقه در سمت غرب قرار دارد، شکار میکنند. این جنگل آخرین جنگل با زمینهای پست در اروپاست و بین مرز بلاروس و لهستان قرار گرفته است. برطبق مطالعات پیشین که روی شاهگوشهای این جنگل انجام شده است، حیوانات در اینجا اغلب شوکا شکار میکنند و بعد گوزنهای قرمز بیشترین بخش از رژیم غذایی آنها را شکل میدهند.
اما در منطقه محافظتشده PSRR شاهگوشها اغلب خرگوشهایی را شکار میکنند که در علفزارها و دشتها تردد میکنند. این گربهها فرصتطلبتر نیز شدهاند. لوکاشوویچ شاهگوشی را مشاهده کرده که بیش از یک مایل اردکهای وحشی را از داخل جنگل به سمت دشت دنبال میکرده است.
«شاهگوش ترسی از ورود به منطقه باز نداشت، چون انسانی در این مکان وجود ندارد.» او معتقد است که فقدان فعالیتهای انسانی سبب شده که شاهگوشها در این منطقه برای شکار در محیطهای خارجی از جنگل مشتاقتر شوند، زیرا حس امنیت بیشتری دارند.
ضمنا رژیم غذایی گرگهای جنگل بیلوویزا نیز تقریبا گوزن قرمز است که ۸۳ درصد از طعمههای آن را تشکیل میدهد و بعد از آن شوکا قرار میگیرد. درحالیکه گرگها گهگاه گراز وحشی نیز شکار میکنند، شکار این حیوانات سخت است و فقط زمانی هدف شکار گرگها قرار میگیرند که حیوان نتواند به اندازه کافی گوزن شکار کند.
گرگهای منطقه حفاظتشده PSRR منوی غذایی منتفاوتی دارند. چند دهه بعد از چرنوبیل، این گرگها اغلب شوکا و گرازهای وحشی شکار میکردند که ۴۰ درصد از طعمههایشان را تشکیل میدادند. در دهه ۲۰۱۰ که تب خوکی آفریقایی جمعیت گرازهای وحشی در مرکز و شرق اروپا را گرفتار کرد، گرگهای حافظتشده PSRR شروع به شکار گوزنهای الک و حتی سگهای آبی کردند.
کریستوف اشمیت، زیستشناس در موسسه تحقیقاتی پستاندارن در آکادمی علوم لهستان، میگوید شگفتزده نشده که گرگهای PSRR گوزن الک شکار میکنند، زیرا در اسکاندیناوی و آمریکای شمالی جانوران سمدار توسط گرگها شکار میشوند.
لوکاشویچ میگوید: «گرگها باهوش و منعطف هستند.».
اما تا امروز گرگهای PSRR به ندرت گوزن قرمز که مورد علاقه برادرانشان در جنگل بیلوویزا است را شکار میکنند. دلیل این الگوی غیرمعمول هم برای گرگها و هم برای شاهگوشهای PSRR فعالیت انسانها در گذشته و فقدان فعالیت آنها در زمان فعلی است.
یورکو میگوید، سکونتگاههای انسانی رها شده بسیاری در این مکان است که به دلیل وفور غذا مکان مناسبی برای حیوانات شکارچی است.
بسیاری از حیوانات، مثل گرازهای وحشی، از این خانهها و سایر ساختمانها به عنوان پناهگاه استفاده میکنند که باعث شده منطقهای پر از طعمه برای شکارچیان ایجاد شود. مزارع کشاورزی اطراف نیز به زیستگاههای مناسبی برای انواع گوزنها و خرگوشها تبدیل شدهاند. فعالیتهای انسانی مثل شکار و تخریب زیستگاهها با هدف کشاورزی، زمانی حیوانات شکارچی را از این گوشه از بلاروس بیرون رانده بود.
اما اکنون که هیچ خبری از فعالیتهای انسانی، از خانههای کشاورزی تا سدسازی نیست، آنها دوباره بازگشتهاند.
یورکو میگوید، این منطقه اکنون منحصربهفردترین حیات وحش در اروپاس است.