متاسفانه دور باطلی که پیش بینی میشد، دولت در این حوزه به آن مبتلا شود، رخ داد و میبینیم که اگر قرار باشد نیروگاهها با همان سوختهای آلاینده ادامه کار دهند، ضرر و زیان زیادی در فصل زمستان و به ویژه در سایه وارونگی هوا رخ خواهد داد و اگر کار نکند، کمبود برق دامنگیر بخش خانگی و صنعت میشود. در سالهای اخیر هم دیدیم که بارها برق بخش صنعت، قطع شد. به طور کلی، اتفاق مذکور، یک بار مالی برای اقتصاد ایران ایجاد خواهد کرد. در هیچ کجای جهان، برق بخش صنعت را قطع نمیکنند یا زمانبندی قطع برق تعیین نمیکنند. بخش صنعت است که ارزش افزوده و سود اقتصادی ایجاد میکند و اگر بخش صنعت نباشد، اقتصاد کشورمان نمیگردد، اما ما متاسفانه در تمام سالهای گذشته شاهد بودیم که دولتها برای جلب رضایت آراء عمومی، تلاش میکردند که مردم را در ظاهر امر راضی نگه دارند.
فرارو- از حدود ۴ سال پیش تا کنون، قطعی برق در فصل زمستان، در ایران رایج نبود، اما بار دیگر و با هدف کاهش مازوت سوزی، شرکت توانیر در اطلاعیهای رسمی خبر از شروع قطع برق داد. این خبر، پیشتر توسط مهاجرانی، سخنگوی دولت اعلام شده بود.
به گزارش فرارو، در بیانیه شرکت توانیر ذکر شده است که با توجه افزایش مصرف گاز در بخش خانگی و محدودیت تأمین سوخت گاز نیروگاهها و مطابق تصمیمات اتخاذ شده مبنی بر عدم مصرف مازوت در برخی از نیروگاهها، ضمن تأکید بر صرفهجویی جدی در مصرف گاز و برق، مشترکان محترم میتوانند جهت اطلاع از برنامه زمانبندی اعمال محدودیت برق در بخش خانگی و تجاری به وبگاه شرکت توزیع نیروی برق یا اپلیکیشن مراجعه کنند.
فارغ از این که اپلیکیشن و وبسایت در ساعات اولیه اعلام این خبر، فاقد اطلاعات دقیق و دسترسی کاربران به جدول مذکور بود، اما این پرسشها مطرح است که قطعی برق یا مازوت سوزی؟ کدامیک اکنون برای کشور توجیه اقتصادی و زیست محیطی دارد و چرا طی سالهای گذشته و در دولتهای قبل، فکری به حال کسری و ناترازی انرژی نشده است. فرارو در راستای پاسخ دادن به این پرسشها با فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی، گفتگو کرده است:
فرزین سوادکوهی به فرارو گفت: «طبیعتاً در شرایطی که ما برنامع مشخصی در سالهای گذشته در حوزه انرژی تدوین نکرده بودیم، به روزی میرسیدیم که دچار کمبود برق شویم. ما باید در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، برنامه ریزی دقیقی انجام میدادیم، اما متاسفانه در این حوزه به دلایل مختلف کم کاری کردیم و دولت ها، این امکان را برقرار نکردند که بخش خصوصی وارد حوزه انرژیهای تجدید پذیر و تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر شود و متاسفانه به همان نسبت که نرخ جمعیت بالاتر رفت، نیاز به نیروی برق بیشتری داشتیم و امکانات ما، دیگر جوابگوی شرایط موجود نبودند. نیروگاههای ایران، به رغم راندمان پایینی که نسبت به محدوده راندمان جهانی دارند، باز هم در حال کار بودند، اما برخی از این نیروگاهها مازوت سوز بودند.»
وی افزود: «در سالهای اخیر، به دلیل فعالیتهایی که در حوزه محیط زیستی از سوی فعالان این حوزه انجام میشد، انتقادات زیادی درباره استفاده از مازوت مطرح میشد، البته از یک سو مازوتسوزی، ضرر و زیان محیط زیستی داشت و از سوی دیگر چشم پوشی از آن نیز میتواند بار مالی بزرگی ایجاد کند (فارغ از کمبودی که در شبکه ایجاد میکند)؛ بنابراین نیروگاههایی که در این زمینه سرمایه گذاری کرده بودند متضرر میشدند. اکنون نیز، نیروگاهها متضرر خواهند شد و با عدم مازوت سوزی کار آنها به اصطلاح معطل خواهد ماند. اگر قرار باشد شکل نیروگاه در حوزه سوخت ورودی عوض شود و سوخت مایع مثل گازوئیل وارد شود یا گازی شود، هم خرج زیادی دارد و هم زمان و معطلی زیادی که چه بسا بخش خصوصی از پس هزینههای این حوزه برخواهد آمد. بنابراین، ضرر مذکور همیشه هست.»
این کارشناس حوزه انرژی در ادامه گفت: «متاسفانه دور باطلی که پیش بینی میشد، دولت در این حوزه به آن مبتلا شود، رخ داد و میبینیم که اگر قرار باشد نیروگاهها با همان سوختهای آلاینده ادامه کار دهند، ضرر و زیان زیادی در فصل زمستان و به ویژه در سایه وارونگی هوا رخ خواهد داد و اگر کار نکند، کمبود برق دامنگیر بخش خانگی و صنعت میشود. در سالهای اخیر هم دیدیم که بارها برق بخش صنعت، قطع شد. به طور کلی، اتفاق مذکور، یک بار مالی برای اقتصاد ایران ایجاد خواهد کرد. در هیچ کجای جهان، برق بخش صنعت را قطع نمیکنند یا زمانبندی قطع برق تعیین نمیکنند. بخش صنعت است که ارزش افزوده و سود اقتصادی ایجاد میکند و اگر بخش صنعت نباشد، اقتصاد کشورمان نمیگردد، اما ما متاسفانه در تمام سالهای گذشته شاهد بودیم که دولتها برای جلب رضایت آراء عمومی، تلاش میکردند که مردم را در ظاهر امر راضی نگه دارند و این راضی نگه داشتن به قیمت این که بعدها باید دولتهای بعدی تاوان دهند، ادامه دار شد و سیکل باطل مذکور قطع نشد.»
وی افزود: «در نتیجه همه این ها، نه تنها ارزش افزودهای ایجاد نمیشود، بلکه اقتصاد انرژی ما دچار لطمههای جبران ناپذیری میشود. دولت ناگزیر است این اقدامات فعلی را انجام دهد و هر دولتی با هر گرایش سیاسی هم که سر کار میآمد، گرفتار این وضعیت اضطراری میشد. چارهای به جز توسعه انرژی تجدید پذیر در دستور کار فوری کشور وجود ندارد. به هر شکلی که هست باید شرایط سرمایه گذاری برای توسعه نیروگاههای انرژی تجدید پذیر باید فراهم شود. ما درگیر یک سیکل باطل هستیم و در حوزه گاز نیز مشکلاتی جدی داریم و در نتیجه به سوختهای آلاینده روی آورده ایم. دولت در تنگنا قرار دارد و ما در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بسیار عقب افتاده ایم و فرصتهای مهم را از دست داده ایم. اما به هر حال از هم اکنون باید جلوی ضرر را گرفته و روی توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر متمرکز شویم. به طور اخص توسعه پنلهای خورشیدی در کشور ما ساده است چرا که شرکتهای خصوصی داخل کشورمان نیز توان ساخت و توسعه این پنلها را دارند.»