نقد و بررسی قسمت دوم فیلم ترسناک «M۳gan»

«M۳gan ۲.۰» با حفظ فضای سرگرمکننده و پرزرقوبرق، داستانی از تقابل انسان با فناوری را روایت میکند که فراتر از یک فیلم ترسناک به دغدغههای واقعی دنیای امروز میپردازد.
فرارو- فیلم «M3gan 2.0» در ادامه نسخه اول، با ترکیبی از طنز، ترس و فناوری، بار دیگر عروسک قاتل هوشمند را به پرده بازمیگرداند و در عین حال نگاهی انتقادی به تبعات اخلاقی توسعه هوش مصنوعی دارد.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، دنباله فیلم پرطرفدار و ترسناک-طنز «M3gan» با عنوان «M3gan 2.0» بار دیگر روی پرده آمده تا ماجراهای عروسک قاتلی را دنبال کند که با کمک هوش مصنوعی جان گرفته و با ترکیب طنز، هیجان و ترس، توجه مخاطبان زیادی را جلب کرد. فیلم نخست، محصول سال ۲۰۲۲، با الهام از الگوهای کلاسیک ژانر وحشت یعنی عروسکهای شیطانی، مسیر تازهای را با افزودن چاشنی هوش مصنوعی پیمود و به سرعت به اثری محبوب در میان طرفداران بدل شد.
در «M3gan 2.0» نیز این مسیر ادامه یافته و فیلم همچنان با همان لحن شوخطبعانه، بیپرده و آگاهانه از خود، به نقد فرهنگ فناوریزده امروز میپردازد. با اینکه در ظاهر این فیلم یک اثر فانتزی ترسناک است، در لایههای زیرین آن رگههایی از تفکر و تحلیل اجتماعی پیرامون آینده هوش مصنوعی و تأثیرات احتمالی آن بر زندگی بشر دیده میشود.
داستان فیلم در ادامه وقایع قسمت نخست اتفاق میافتد. جما (با بازی آلیسون ویلیامز)، مهندسی باهوش و متعهد، حالا تبدیل به نویسندهای شناختهشده و فعال در زمینه قانونگذاری و توسعه ایمن هوش مصنوعی شده است. او همچنان سرپرستی خواهرزادهاش، کِیدی (با بازی وایولت مکگراو) را به عهده دارد و با دقت مصرف فناوری در زندگی کودک را کنترل میکند. این چرخش شخصیتی برای یک فیلم ژانر ترسناک، انتخابی غیرمنتظره اما هوشمندانه است. چرا که فیلم تلاش دارد دغدغههای واقعی مرتبط با اخلاق در توسعه فناوری را نیز مورد توجه قرار دهد.
جما حالا در آزمایشگاهی با همکاران خود (با بازی برایان جردن آلوارز و جن ون اپس) در حال توسعه ابزارهایی نوین است که هدفشان کمک به انسانها در انطباق با دنیای مدرن فناورانه است. از جمله این نوآوریها، اسکلت خارجیای است که قدرت و توان فیزیکی انسان را افزایش میدهد. در همین حین، ارتباطی نسبتاً گرم و مبهم میان او و یک متخصص اخلاق در فناوری به نام کریستین (با بازی اریستاتل آتاری) شکل گرفته است.
اما با ورود یک سلاح مرموز به نام آملیا (با بازی ایوانا ساخنو) از خارج و توجه ناگهانی یک میلیاردر به نام دیوید (با بازی جرماین کلمنت) به فعالیتهای جما، روند داستان به سرعت تغییر میکند و بار دیگر نشانههای خطر در افق دیده میشود. بازگشت مجدد M3gan به صحنه، با همان حرکات اغراقآمیز و رفتارهای غیرقابلپیشبینی، نوید بخش بحرانهایی تازه و جذاب است.
در این قسمت نیز، همانگونه که از کارگردان فیلم، جرارد جانستون، انتظار میرود، استفاده از طنز، اغراقهای تصویری، دیالوگهای جذاب و صحنههای رقص یا مبارزه آکروباتیک همچنان ادامه دارد. بازی دوباره امی دونالد در نقش M3gan و صداپیشگی جنا دیویس بار دیگر این شخصیت را به نماد عجیبی از هوش مصنوعی ناهنجار و جذاب بدل میسازد. در این نسخه، حتی ارجاعی بامزه به یکی از محصولات شکستخورده دنیای واقعی هوش مصنوعی نیز گنجانده شده که برای مخاطبان آشنا با دنیای فناوری، لحظهای خندهدار و هوشمندانه خلق میکند.
با این حال، فیلم در برخی بخشها بیش از حد اشباع شده است. در حالی که انتظار میرود اوج داستان در دقیقه ۸۰ رخ دهد، فیلم حدود دو ساعت ادامه مییابد و این باعث افت ریتم در پرده سوم میشود. زیادهروی در محتوا و تعدد خطوط داستانی باعث میشود تمرکز مخاطب در نیمه پایانی کاهش یابد.
در میان این سرگرمیها و هیجانهای پررنگ، فیلم پرسشی عمیقتر نیز مطرح میکند: چرا هالیوود چنین وسواسی نسبت به تصویرسازی از هوش مصنوعی به عنوان نیرویی ویرانگر دارد؟ این در حالی است که خود صنعت سرگرمی نیز تحت فشار تهدیدهای ناشی از پیشرفتهای سریع هوش مصنوعی قرار دارد؛ از جمله خطر جایگزینی نیروی انسانی با الگوریتمهایی که نه حقوق میخواهند، نه مرخصی، نه قرارداد صنفی. با این وجود، همین صنعت همچنان به ساختن فیلمهایی با مضمون تهدیدات هوض مصنوعی ادامه میدهد.
آیا این تکرار، ناشی از اضطراب است؟ یا نوعی فرافکنی ناخودآگاه؟ شاید هم بازتابی از وجدان معذب صنعت سرگرمی باشد. پاسخ قطعی مشخص نیست، اما واضح است که از آغاز سینما تا کنون، همواره هشدارهایی درباره آینده تاریک هوش مصنوعی داده شده است: از ترمیناتورهایی که انسانها را شکار میکنند تا جهانی مجازی که واقعیت را در خود بلعیده است. با وجود همه این هشدارها، به نظر میرسد پیشرفت فناوری در دنیای واقعی نهتنها تحتتأثیر این هشدارها قرار نگرفته، بلکه با سرعتی بیشتر در همان مسیر پیش میرود.