«زن و بچه» سعید روستایی؛ طلوع دوباره سینمای اجتماعی!

در دوره جدید، توجه مدیران سینما به آثار اجتماعی به شکل آشکاری هم در بین مردم، هم در میان مسئولین دولتی و غیردولتی و هم در بین رسانههای دیداری، شنیداری، مجازی و مکتوب به چشم آمده و سروصدا کرد.
از چهارشنبه اول مرداد فیلم «زن و بچه» تازهترین اثر فیلمساز جوان کشورمان سعید روستایی بر پرده سینماها خواهد آمد. فیلمیکه پیشتر با مجوز وزارت ارشاد در جشنواره کن نمایش داده شد و واکنشهای مختلفی را هم برانگیخت.
به گزارش ایران، از آنجا که فیلم قبلی فیلمساز یعنی «برادران لیلا» پس از نمایش در جشنواره کن، امکان اکران در کشور نیافت، روستایی همه تلاشش را کرد تا فیلمیبسازد که قابلیت اخذ مجوز و اکران عمومیدر کشور را پیدا کند. زن و بچه با طی کردن چنین فرآیندی اکنون در آستانه اکران است. نمایش این فیلم، پس از اکران فیلمهای پیر پسر، بیسر وصدا، زیبا صدایم کن و چند اثر دیگر علامت آشکار سازمان سینمایی دولت چهاردهم در اهمیت دادن به سینمای اجتماعی و استفاده از ظرفیتها و قابلیتهای این ژانر برای جلب سلیقههای متکثر و متفاوت در حوزه سینماست.
واقعیت این است که سینمای اجتماعی، سینمایی«کاونده»، «پرسشگر»، «روشنگر» و در ذات خود «مطالبه گر» است که تلاش میکند نسبتی با «حقیقت» و «واقعیت» داشته باشد. در چند سال گذشته و با بالارفتن هزینههای فیلم، هم در حوزه تولید و هم در حوزه پخش ساخت این نوع فیلمها دچار ملاحظات بنیادین شد.
در دوره جدید، توجه مدیران سینما به آثار اجتماعی به شکل آشکاری هم در بین مردم، هم در میان مسئولین دولتی و غیردولتی و هم در بین رسانههای دیداری، شنیداری، مجازی و مکتوب به چشم آمده و سروصدا کرد. نمایش فیلم پیر پسر و اقبال مردم به آثار فاخر اجتماعی که عموماً حرفی برای گفتن دارند و مانند آثار کمدی سهلالوصول نیستند، این مهم را یادآوری میکنند که مخاطب سینمارو، در صورت اکران فیلمهای جدی سینمای اجتماعی راغب است این آثار را در سالنهای سینما ببیند و میدانداری گیشه را از آثار کمدی و شبه کمدی بگیرد.
اگر درانتهای فصل بهار، اکران فیلم پیرپسر تحولی در حوزه اکران فیلمهای اجتماعی پدید آورد، اکران فیلم «زن وبچه» در ابتدای ماه دوم تابستان میتواند جبهه نمایش فیلمهای اجتماعی را درکشور بیش از پیش تقویت کند. سینمای ایران به هویت بخشی فیلمهای اجتماعی در زمانه فعلی بشدت نیاز دارد. فیلمهای اجتماعی به خاطر ماهیت و محتوایی که عرضه میکند، به نوعی اعتبار و عیار سینمای ایران محسوب میشود چرا که بیشتر جوایزی که سینمای ایران در جشنوارههای معتبر جهانی کسب کرده، در دایره فیلمهای اجتماعی تعریف شدهاند.
تلاش مسئولان سینمایی در دولت سیزدهم برای میدان دادن به آثار کمدی به این شائبه پرو بال داده بود که سیاستی پشت این تمرکزو توجه به آثار کمدی که عمدتاً آثار میان مایهای هم بودند، وجود دارد. دردولت چهاردهم در کنار توجه به آثار سینمایی بدنه و البته فیلمهای جبهه فرهنگ انقلاب، به سینمای اجتماعی که مدتها به حاشیه رانده شده بود، بها داده شد.
خوشمان بیاید یا نه، سینمای ایران عمدتاً با فیلمهای اجتماعی به جهان معرفی شده است و دست برقضا مخاطبان پروپاقرصی هم در ایران و هم در جهان دارد. سینمای اجتماعی برای رشد و پویایی نیاز به توجه و حمایت دارد. مسئولان سینمایی میدانند در شرایط فعلی به همان اندازه که تولید چنین فیلمهایی اهمیت بسیار دارد اما از آن مهمتر، نحوه و کیفیت اکران این فیلمها و سطح گستردگی و میزان پشتیبانی رسانهای و مدیریتی از این نوع آثار است.
به نظر میرسد مدیران سازمان سینمایی قصد دارند به شکل تمام عیار از آثاری که با امضای آنها امکان تولید و اکران یافتهاند، صیانت کنند و تا اینجا موفق شدهاند جلوی تخریبها و هجمههای مهندسی شده به آثار اجتماعی را بگیرند. با وجود این هنوز نشانههایی دیده میشود که هجمه علیه فیلمهای اجتماعی موفق خاتمه نیافته است. دربین چند منتقد نمایش فیلمهای اجتماعی تأثیرگذار، برای آن دسته از سیاسیونی که در عرصههای دیگر چندان دستاوردی نداشتهاند، چه نسخهای میتوان پیچید؟ آن هم زمانی که جامعه بیش از هر زمان دیگری به «جذب حداکثری» و «دفع حداقلی» نیاز دارد، کوبیدن یک اثر هنری تحسین شده از سوی قاطبه مخاطبان، منتقدان و کارشناسان و اصحاب فن چه معنایی میتواند داشته باشد؟ با هرمعیاری که بسنجیم در حالی که در زمانه فعلی نیاز است با «فراست» و «تعقل» بیش از همیشه به جذب هنرمند و کم کردن حواشی کمک کنیم، این «بی فراستی» را چه میتوان نامید؟
به قواره این سینمای نحیف که تازه از زخم کرونا، جنبش میتو و... سر برآورده نگاه کنید!... این سینما بیش از هر زمان دیگری به «همدلی» و «همیاری» و «وفاق» نیاز دارد. با تخطئه و به زیر کشیدن یک فیلم از پرده سینما، تاکنون هیچ چیز درست نشده و درست هم نخواهد شد. آن هم به یک دلیل ساده؛ چون با این ابزار نمیتوان جلوی طبیعی رشد و پویایی را گرفت. چرا فیلمسازی که همه مساعیاش را به کار برده تا اثرش در چهارچوب قوانین حاکمیتی باشد به شکل دیگری از فیلمسازی که مورد پسند حاکمیت و قانون نیست و در عوض خوراک مناسبی برای جشنوارههایی سیاسی هستند، سوق میدهند. خیلی عجیب است اما انگار عمدی در کار است تا فیلمساز همراه قانونِ حاکمیت را به فیلمساز زیرزمینی و مخالف حاکمیت تبدیل کنند.
ساختن فیلم اجتماعی در زمانه فعلی یکی از سختترین کارهاست چون باید مخاطب سخت پسند و دگرگون شده از لحاظ ذائقه را برای اثری به سالنها بکشاند، که احتمالاً تلخ و منکوب کننده است. سینمای اجتماعی «انذار دهنده»، «صریح» و «بی پروا»ست که ممکن است در جذب مخاطب با مشکل روبهرو شود و همین خصیصه نیز کار را برای مدیران سینمایی و فیلمسازان این دوره سخت میکند.
فروش قابل قبول فیلم پیر پسر بهرغم همه تنگناهایی که دچار آن شد، این نوید را میدهد که گیشه آثار اجتماعی دوباره رونق درخوری بگیرد. اکران فیلم زن وبچه نیز با همه قابلیتهایی که دارد میتواند به تقویت هرچه بیشتر سینمای اجتماعی و جان گرفتن آن کمک کند.هر چند واکنشهای اهالی سینما، اصناف مختلف، منتقدان شناخته شده سینما، اصحاب رسانه و از همه مهمتر خودِمردم، به هجمههایهایی که علیه فیلم پیر پسر ودرواقع به سینمای اجتماعی صورت گرفت، نشان داد که جامعه تا چه اندازه تشنه و منتظر آثار اجتماعی متفاوت و البته اثرگذار است. اکران فیلم زن و بچه در کنار تداوم نمایش فیلم پیر پسر و نیز گرم شدن گیشه این نوع آثار خبر از تغییر فصلها و آینده روشن سینمای اجتماعی میدهد و این نشان میدهد که ما در حوزه سینمای اجتماعی چند گام به جلو برداشتهایم.