هشدار جدی؛ نخوابیدن چه بلایی سر مغز و اعصاب میآورد؟

کمخوابی شدید در بازههای طولانی میتواند از اختلال حافظه و توهم گرفته تا افزایش خطر بیماریهای قلبی و دیابت را در پی داشته باشد.
فرارو- خواب کافی نهتنها به بازسازی انرژی بدن کمک میکند، بلکه نقشی حیاتی در سلامت روان و عملکرد شناختی دارد؛ بررسی مراحل بیخوابی نشان میدهد که حتی چند شب بیخوابی میتواند پیامدهای جدی و خطرناکی برای جسم و ذهن به همراه داشته باشد.
به گزارش فرارو به نقل از اوری دی هلث، کمخوابی گهگاهی شاید در نگاه اول بیاهمیت به نظر برسد، اما تأثیر آن میتواند شدید باشد و اثراتش برای مدت طولانی باقی بماند. اگر بیخوابی به یک عادت تبدیل شود، پیامدهای جدی برای سلامت جسم و روان به همراه خواهد داشت.
خواب در کنار تغذیه سالم و فعالیت بدنی، پایههای اصلی سلامت محسوب میشود. این سه عامل چنان به هم پیوستهاند که بیتوجهی به هر یک، تعادل کل سیستم بدن را به هم میزند.
پس از ۲۴ ساعت بیخوابی: اختلال در هماهنگی و حافظه
بعد از یک شبانهروز بدون خواب، بدن برای مقابله با خستگی شروع به ترشح بیشازحد هورمونهای استرس مانند کورتیزول و آدرنالین میکند. دکتر جان کلاین، روانشناس بالینی و عضو آکادمی پزشکی خواب آمریکا توضیح میدهد: «مغز فرصت بازسازی خود را از دست داده، بنابراین با افزایش هورمونهای استرس سعی میکند بدن را فعال نگه دارد.»
در این شرایط، میزان اختلال شناختی برابر با فردی است که سطح الکل خونش به ۰٫۱ درصد رسیده باشد؛ در حالیکه حد مجاز رانندگی در بیشتر ایالتهای آمریکا ۰٫۰۸ درصد است. نتیجه آن میتواند کاهش زمان واکنش، اختلال در گفتار و کندی در تفکر باشد.
کرال میافزاید: «در این مرحله قضاوت دچار اختلال میشود، حافظه کاهش مییابد، توانایی تصمیمگیری و هماهنگی چشم و دست افت میکند. همچنین فرد بیش از پیش واکنشهای هیجانی نشان میدهد، توجهش کم میشود، حتی شنوایی دچار ضعف میشود و خطر تصادفات مرگبار بالا میرود.»
پس از ۳۶ ساعت بیخوابی: تهدید جدی برای سلامت جسم
در ۳۶ ساعتگی، شاخصهای التهابی در خون افزایش مییابند؛ پدیدهای که در صورت تداوم میتواند به بیماریهای قلبی و فشار خون بالا منجر شود. در شرایط عادی، فشار خون شبانه حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد افت میکند. اگر این افت کمتر از ۱۰ درصد باشد، نشانهای از الگوی ناسالم فشار خون است. اما بیخوابی مداوم مانع این کاهش طبیعی میشود و فرد را در معرض خطر پرفشاری خون قرار میدهد.
علاوه بر این، تعادل هورمونی نیز به هم میریزد. ترشح بیشازحد کورتیزول باعث افزایش ضربان قلب و فشار خون میشود و فرد را دچار اضطراب، تحریکپذیری و نوسانات خلقی میکند. به گفته دکتر کلاین، اگر فرد پیش از این هم عصبی و خسته به نظر میرسید، اکنون این علائم به مراتب شدیدتر خواهند شد.
از نظر شناختی، فرد با اختلالات بیشتری روبهرو میشود: کندی واکنشها، ضعف حافظه، کاهش تمرکز، دشواری در یادگیری اطلاعات جدید و مشکل در درک نشانههای اجتماعی. دکتر میشل درروپ از کلینیک کلیولند تأکید میکند: «هر آنچه در ۲۴ ساعت دیده میشود، در ۳۶ ساعت به شکل شدیدتری بروز میکند.»
پس از ۴۸ ساعت بیخوابی: ورود به مرحله میکروخواب
بعد از دو شبانهروز بیخوابی، بدن وارد مرحلهای میشود که متخصصان آن را «بیخوابی شدید» مینامند. دکتر درروپ توضیح میدهد که در این وضعیت، مغز برای جبران وارد دورههای کوتاهمدت استراحت موسوم به میکروخواب میشود؛ دورههایی ۳ تا ۱۵ ثانیهای که طی آن بخشهایی از مغز خاموش میشوند.
نکته مهم اینکه فرد حتی ممکن است متوجه وقوع این حالت نشود، زیرا چشمانش باز است اما مغزش لحظاتی از مدار خارج میشود. الکتروانسفالوگرافی نشان داده است که امواج مغزی در این دورهها شباهتهایی به مراحل مختلف خواب دارند، هرچند دقیقاً یکسان نیستند.
پس از ۴۸ ساعت بیخوابی، علائمی مانند تحریکپذیری، اضطراب، حافظه مهآلود و اختلال در تفکر بهطور جدی بروز میکنند. برخی افراد حتی دچار توهم میشوند و چیزهایی میبینند یا میشنوند که وجود خارجی ندارد. دکتر حسام الشریف از کلینیک مایو میگوید: «برخی افراد دچار افسردگی میشوند، در حالیکه برخی دیگر احساس سرخوشی پیدا میکنند.»
پس از ۷۲ ساعت بیخوابی: اختلالات شدید شناختی و توهم
سه روز بیخوابی، مغز را به مرز فروپاشی میرساند. به گفته کرال، در این زمان تمرکز، انگیزه، ادراک و بسیاری از فرآیندهای عالی ذهنی دچار افت چشمگیر میشوند.
دکتر کلاین توضیح میدهد: «مغز دائماً بین خاموش شدن و ادامه فعالیت در جدال است و این وضعیت، فرد را به لحاظ هیجانی در حالت شکننده قرار میدهد.» در این مرحله، دورههای میکروخواب هم طولانیتر و هم مکررتر میشوند. اگرچه این واکنش نوعی مکانیسم حفاظتی بدن است، اما در عمل خطرناک است؛ خصوصاً اگر فرد در حال رانندگی یا کار با ماشینآلات سنگین باشد.
این سطح از بیخوابی همچنین بستری مناسب برای توهم، هذیان و حتی پارانویا ایجاد میکند. به بیان ساده، ذهن دیگر نمیتواند مرز میان واقعیت و خیال را بهدرستی تشخیص دهد.
چرا خواب باکیفیت برای سلامت حیاتی است؟
بیخوابی مزمن بدن را در معرض بیماریهای جدی مانند چاقی، دیابت نوع ۲ و بیماریهای قلبی قرار میدهد. در طول خواب، بدن هورمونهایی ترشح میکند که وظیفه کنترل اشتها، متابولیسم و پردازش قند خون را بر عهده دارند. کمبود خواب میتواند تولید کورتیزول را افزایش دهد و تعادل سایر هورمونها را نیز بر هم زند.
بهعنوان مثال، پس از صرف غذا، میزان انسولین ترشحشده کاهش مییابد. این وضعیت همراه با افزایش کورتیزول موجب بالا رفتن سطح قند خون و افزایش خطر ابتلا به دیابت میشود.
بر اساس توصیه متخصصان، بزرگسالان باید شبانه بین ۷ تا ۹ ساعت خواب داشته باشند. برخلاف تصور رایج، اضافه خوابیدن در تعطیلات آخر هفته نمیتواند کمبود خواب طول هفته را جبران کند. حتی ممکن است ساعت بیولوژیک بدن را مختل کرده و زمینهساز بیخوابی در شبهای بعد شود. بهترین راهکار، داشتن برنامه خواب منظم و ثابت است.
بیخوابی طولانیمدت نهتنها توان شناختی را کاهش میدهد، بلکه تهدیدی جدی برای سلامت جسمی و روانی به شمار میرود. از افزایش خطر تصادفات گرفته تا بالا رفتن احتمال ابتلا به بیماریهای مزمن، پیامدهای کمخوابی بسیار گسترده است. بنابراین، خواب باید همانند تغذیه و ورزش، جزو اولویتهای اصلی سبک زندگی سالم قرار گیرد.