۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان درآمد هر متکدی!
سر چهارراه، گوشه پيادهرو، توي قطارهاي مترو و هر كجاي شهر كه نگاه بيندازي، گداياني را ميبيني كه با لباسي مبدل طلب كمك مالي ميكنند.
متكدياني كه هر روز شكل و شمايل جديدتري هم پيدا ميكنند و به انواع و اقسام راهها و كلكها دست ميزنند تا بتوانند احساسات پاك مردم را تحريك كنند و پولي و كمكي از آنها بگيرند. يکي از ناهنجاريهايي که در تمام دنيا وجود دارد و کشور ما نيز از آن رنج ميبرد و علاوه بر زشت نمودن چهره شهرها و فراهمکردن سوژه براي رسانههاي خارجي، باعث آزردگي عاطفي و احساسي شهروندان شده است.
ساعت 20 - خيابان پيروزي-سر چهارراه
سر و شكلش به بچههاي خياباني ميخورد. ظاهرش نشان ميدهد از صبح سر پا بوده و حالا بعد از 10-12 ساعت كار ترجيح ميدهد گوشه پيادهرو بنشيند و از مسافراني كه از ايستگاه مترو بيرون ميآيند بخواهد تا گلهايش را بخرند. گلهاي رزي كه پژمرده شدهاند و كسي رغبتي به خريد آنها ندارد.
وقتي از اسم و رسم و كارش ميپرسيم، خيال ميكند مثل هر روز گير مامور شهرداري، پليس و... افتاده و كمي طفره ميرود. بعد از مدتي كه خيالش راحت ميشود حاضر ميشود كمي درباره خودش حرف بزند؛ «اسمم مجيده. تقريبا هميشه همين جام.
شبها يكي مياد دنبالم و ميريم يه جايي طرف مسعوديه كه جاي خوابمونه.» سنش را نميگويد اما 15-16 سال بيشتر ندارد. ميگويد دليل اينكه دنبال كار ديگري نميرود اين است كه از بچگي به اين كار عادت كرده؛ «من از همون موقع كه يادم مياد با بچههاي هم سن و سالم از جاهايي كه بوديم مياومديم جاهاي شلوغ براي گدايي و دستفروشي. يه وقتهايي كه هوا خوب نيست ميرم توي مترو و دستفروشي ميكنم.
خيلي از روزا هم كه جنسي براي فروختن ندارم، راه ميفتم توي راهروهاش و از مردم پول جمع ميكنم.» حوصله سر و كله زدن بيشتر ندارد و ترجيح ميدهد از ترسش هم كه شده اطلاعات بيشتري ندهد.
ساعت 23 - خيابان سهروردي-ميدان پاليزي
همه آبميوه فروشيها و ساندويچيها باز است و شلوغ. مردم جلوي مغازهها صف كشيدهاند و بهترين فرصت براي برانگيختن حس ترحم آنهاست. دستكم 30 سالي سن دارد اما هيچ ابايي از اين كار ندارد و با لباسهاي كر و كثيفش سمت مشتريهايي ميآيد كه توي صف ايستادهاند. «كارمو از دست دادم. بچم مريضه. خونه و زندگي ندارم،...»
علاوه بر اينها چندتا بدبختي ديگر را هم نام ميبرد و آخر سر راه ميافتد تا دل مشتريها را به دست بياورد. چند نفري كمكش ميكنند و باقي پول خوردنيهايي كه خريدهاند و پول خردههاي توي جيبشان را به او ميدهند.
كمكم بعد از جمعآوري كمكهاي مشتريهاي چند مغازه گونياي را كه با خودش روي زمين ميكشد برميدارد و به سمت پاركينگ كنار پاساژ ميرود كه بساطش را آنجا گذاشته. دنبال كردنش اين خاصيت را دارد كه موتور سيكلت رنگ و رو رفتهاي را سوار ميشود و از پاركينگ ميزند بيرون.
ساعت 12 - خيابان وليعصر(ع)- سرچهارراه
سه نفرند. دختركهايي كه كنار ايستگاه مترو ايستادهاند و منتظر مردمي هستند كه از پلههاي برقي بالا ميآيند. يك نفرشان بسته آدامسي دستش گرفته و آن دو نفر آويزان لباس خانمهايي ميشوند كه كمكشان كنند. چند نفري اهميت نميدهند، عدهاي دلشان ميسوزد و كمك ميكنند.
جماعتي هم براي آنكه از شر آنها خلاص شوند پول خردي به آنها ميدهند. نسترن ميگويد همين چند روز پيش 10 سالش شده؛ «هر روز ميايم توي خيابونها. صبح ساعت 8-9 ميايم و آخر شب هم ميريم پيش پدر و مادرمون. اونا هم يه جاي ديگه كار ميكنن. روزي 30-40 هزار تومن سه نفري پول جمع ميكنيم كه آخر شب تحويل رانندهاي ميديم كه مياد دنبالمون.»
اصرار براي پرسيدن اسم آدمهايي كه دنبالش ميآيند و صبح ميآورندشان سر كار فايدهاي ندارد و فقط يك جمله را چند بار تكرار ميكند؛ «بهمون گفتن با هيچ كس حرف نزنيم وگرنه اذيتمون ميكنن.»
اگر چلاق باشند، نرخشان بالاتر است!
دكتر مجيد ابهري، آسيبشناس در طول اين سالها بارها روي اين موضوع تحقيق كرده است و حرفهاي شنيدني زيادي دارد؛ «گدايان حوزه و محدوده جغرافيايي دارند. اينها بين خودشان به «گ. ت. ت» معروفند يعني گدايان تهران و توابع! توسط ۷-۸ نفر سرکردگان هدايت ميشوند و گريمورهاي ماهري دارند تا حدي که آدم به راحتي باور ميکند که اين گدا کور است.»
تکديگري در ايران، پديدهاي نوين و نوظهور نيست. پديدهاي است که به تاريخ اين مرز و بوم قدمت دارد اما به دلايل اجتماعي و سياسي فراز و نشيبهاي زيادي داشته است.
دکتر ابهري با اشاره به اينکه بعد از ۱۴ سال كار در اين زمينه ميداند كه دايي كربلايي، احمد سرباز، قدرت خالدار، سكينه گنده و... سران گروههاي گدايي هستند، ميگويد اين گداها به شكلهاي مختلفي كار ميكنند؛ «در تهران گدايي تابع قواعد، ضوابط و انضباط خاص خودش است. گدايان حوزه و محدوده جغرافيايي دارند و خود باند به حساب ميآيند. به نوعي سر قفلي دارند.
مكانهاي شلوغ مانند ميادين، بقاع متبركه، ترمينال، راهآهن داراي سرقفلي هستند و بدون پرداخت حق حساب، هيچ گدايي حق ندارد از آنجا استفاده كند و معمولا اين جاها را بين يك تا9 ماه به اين گداها اجاره ميدهند.»
اين استاد دانشگاه شهيد بهشتي ميگويد گدايي در شهر در قالبهاي متعددي انجام ميشود، گداها سرويس حملونقل دارند، گدايان استيجاري و گدايان ثابت دارند. صبحها با وانتهاي مخصوصي در محل حوزه هاشان پخش ميشوند و شبها به محل اقامتشان بازگردانده ميشوند. در ساعتهاي مختلفي از روز چند موتورسوار به آنها سرکشي کرده و پولهايشان را جمع آوري ميکنند تا اگر ماموران آنها را دستگير کردند، پولها هدر نرود.
اينها گدايان پورسانتي هستند. عدهاي از زنها و حتي مردها بچههايي در آغوش دارند كه اغلب بچههاي استيجاري هستند. اين بچهها قيمت خاصي دارند؛ اگر چلاق باشند نرخشان بالاست، اگر شل باشند نرخشان بالاتر است و اگر شل و چلاق باشند گنج محسوب ميشوند! يک عده از خانمها فقط مسئوليت زايمان دارند و بچهها را به دنيا ميآورند و کرايه ميدهند، حتي متوسل به کارهايي ميشوند که مثلا با ضربه زدن به شكم خودشان هنگام وضع حمل بچه چلاق به دنيا بيايد تا پول بيشتري براي اجارهاش بگيرند. اكثر اين بچهها معتاد هم ميشوند. يعني يک بچه گدا در گرماي تابستان و در سرماي زمستان صبح تا غروب خواب است چرا که صبح يک حبه ترياک در گلويش مياندازند تا بخوابد و صدايش در نيايد. بعضي از زنهاي مهاجر فقط وظيفه دارند بچه به دنيا بياورند!
اين آسيبشناس از مواردي حرف ميزند كه شما احتمالا از شنيدنش بسيار تعجب خواهيد كرد، اين گدايان در تهران مرکز گريم دارند. اينها گريمورهاي ماهري دارند که اصلا خود انسان باور ميکند که اين گدا کور است. حتي زخم درست ميکنند. استادگدايي دارند و در آنجا ياد ميگيرند که چگونه دستشان را بلرزانند، چطور بشلند و چطور آه و ناله کنند و با تکنيکهاي روز گدايي آشنايشان ميکنند. معمولا در دو نقطه مرتضي گرد و دره گرگي اين كودكان را آموزش ميدهند.
نهاد متولي جمعآوري متكديان مشخص شود
گدايان ثابت و گدايان فصلي، بحثي است که پژوهشها و تحقيقات زيادي را به خود اختصاص داده است. اين امر که گدايان ثابت چه تفاوتي با گدايان فصلي دارند و اصلا اينها نشات گرفته از کجا هستند خود جاي بسي تامل دارد.
دکتر ابهري در اين مورد هم توضيح ميدهد که در تهران ما با گدايان فصلي و ثابت مواجه هستيم که تابستان در شمال، پاييز در مشهد و كيش، بهار در شيراز و اصفهان و زمستان در تهران هستند. برخي از اينها سمت بانکداري را براي گدايان دارند، گدايان پولهايشان را در بانک نميگذارند و به آنها ميدهند. برخي از گدايان دو جور خانه دارند؛ يکي خانه حرفهايشان و يکي هم خانه واقعيشان است. گداياني هستند که با مراجعه به در منازل طلب استمداد ميکنند، اما واقعيت چيز ديگري است.
آنها عمدتا به شناسايي خانههاي خالي اقدام ميکنند تا در صورت اطمينان از خالي بودن منزل با اطلاع دادن به دارودسته خود پيش زمينههاي سرقت را فراهم آورند.
ابهري راهكار حل اين ماجرا را مديريت آنها توسط نهادي مانند شهرداري ميداند؛ با ورود مهاجرين بيگانه نميتوان به صورت ريشهاي اين مسائل را حل كرد. جمعآوري، طبقهبندي و ساماندهي متكديان و عودت دادن مهاجرين به كشورهاي خود و مهاجرين داخلي به شهرهايشان بعد از بازپروري، آموزشهاي فني و حرفهاي و دادن شغل اولين گام براي مقابله با تكديگريمحسوب ميشود.
مقابله با ايجاد ترحم از طرف گداياني كه واقعا مشكل حادي ندارند از راه آموزش و اطلاع رساني نهادهاي مسئول گام بعدي است. نهادهاي مسئول بدون محكوم كردن همديگر به كمكاري بايد نهاد اصلي و متولي اين كار را تعريف كرده و همه به كمك آن متولي و مسئول بروند. بهترين نهاد و سازمان براي مقابله با اين باندهاي گدايي شهرداري است.
سازمان بهزيستي به خاطر تنوع وظايف و عدم تقويت در مقابله با گدايي بايد وظيفهاش را به شهرداري بسپارد و با همكاري ناجا و قوه قضائيه ستادي را تشكيل بدهند و براي مقابله با تكديگري حركتي جهادي انجام بدهند. صد البته نهادهاي غيردولتي(سمنها) و سازمانهاي خيريه هم بايد در اجراي اين رسالت اجتماعي به اين نهاد ياري برسانند.
گداهاي تهراني چقدر درآمد دارند؟
معاون سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهاي اجتماعي شهرداري تهران در گفتوگو با تهران امروز از درآمد ميليوني برخي متکديان تهراني خبر ميدهد و ميگويد، مافياي تکديگري به راهکارهاي فرار از قانون آگاهند و مديريت بدون نقص آنها موجب شده به صورت سازمان يافته در شبکههاي مافيايي کسب درآمد کنند.
در تهران متکدياني داريم که روزانه حدود ۳ ميليون تومان درآمد دارند. يکبار از يکي از متکديان پس از جمع آوري حدود ۵۳۰ هزار تومان پول گرفتيم که خودش اعتراف کرد که اين مبلغ تنها براي ۳ ساعت کار بوده است. اين بدان معناست که تهرانيها به متکديان خيلي پول ميدهند.
دکتر رضا جاگيري شبکه مافياي تكديگري هم ميگويد: وقتي که در زمان جمع آوري متکديان چند موتور سوار خودروهاي ما را تعقيب ميکنند، وقتي که گروهي حاضرند با پرداخت پول متکديان جمع آوري شده را قبل از رسيدن به مراکز رها کنند، وقتي که قبل از حضور ماموران متکديان آگاه ميشوند، وقتي که متکديان هرچند ساعت يکبار پولهاي خود را به مسئول جمع آوري پول در باند تحويل ميدهند، وقتي که متکديان راس ساعت خاص در محل مربوطه با خودرو يا موتورسيکلت حاضر ميشوند همه و همه نشان دهنده يک شبکه فعال مافيايي در تهران است.
وی ادامه میدهد، اين شبکه آنقدر بزرگ و قدرتمند شده که ديگر تکديگري در تهران همانند سرويس BRT شبانه روزي شده است. يعني اينکه شبکههاي مافيايي حتي شيفت شب را هم در دستور کار خود قرار دادهاند. روزانه ۳۰ تا ۴۰ متکدي از سطح شهر تهران جمعآوري ميشود. پولهايي که همراه متکديان است به عنوان جريمه به حساب خزانه دولت واريز ميشود.