در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۸۲۱ مطلب
شامگاه شنبه 22 آبان، مرد جوانی درسقوط ازطبقه چهارم به بالکن طبقه دوم به طرزدلخراشی جان سپرد.
نیازی به آمار درست و غلط نیست. همینکه سرمان را بالا بیاوریم و کمی دور و بر را ببینیم میفهمیم چهخبر است. همین هفته پیش نوبت فلان دوست صمیمیامان بود. یکسال پیش هم نوبتِ فلان دختردایی یا پسرعمهامان. بگذریم که خودمان هم چقدر می ترسیم که نوبت به ما هم برسد. از طلاق حرف میزنیم؛ اتفاقی که مدتی است بدجور گریبان خانواده ایرانی را گرفته؛ چراکه هرسال آمار طلاق بیشتر میشود.
وحشتناک است. آمار طلاق را میگویم. اینکه اینطرف و آنطرف میشنویم که فلانی طلاق گرفته یکسوی ماجراست و اینکه چرا، سویِ دیگر. ترس از ماجرا را زمانی بیشتر حس میکنیم که از مردادماه به اینور هیچ آماری از طلاق به گوشمان نرسیدهاست.
در میان دهها مراجعهکننده به مجتمع قضایی ونک، پرونده «ناصر» و «مریم» قدری عجیب بود. زن و شوهر جوان برای طلاق آمده بودند، اما ابتدا باید ازدواج میکردند!
برای «فرهاد» آمدن به دادگاه خانواده مثل یک خواب آشفته بود. از روزی که عاشق «لاله» شد تا همین دو سال پیش، حتی یک لحظه هم به این روزها فکر نکرده بود، چه رسد به اینکه مجبور به پرداخت مهریه 2500 سکهای باشد یا خانهاش را از دست بدهد.
چه کسی می گوید، بهای آزادی ارزان است؟ فرقی نمی کند که در چه شرایطی باشید، طلاق همیشه سخت و استرس زا است.
امروز برخی سایتهای ایران خبری مبنی بر درخواست طلاق هیلاری کلینتون از همسرش که رئیس جمهوری سابق آمریکا بود را منتشر کردند. استناد آنها خبری بود که روزنامه کریستین تایمز نیوز پیپر منتشر کرده بود.
هفته گذشته نزدیک به هشت نفر را دیدهام که توی ماشین خوابیدهاند. پدیدهای که هر روز پررنگتر میشود. مردانی که یا از خانه رانده شدهاند یا برای اینکه آسیب روانی به فرزندانشان نرسد مجبور به ترک خانه شدهاند. چیزی شبیه به طلاق بدون درگیر شدن با دردسرهایش.
برد پیت و آنجلینا جولی آنقدری با هم ماندند که تعبیری بسازند به نام «برانجلینا». آنها قبل از ازدواج هم شهرت و مقبولیت داشتند اما برانجلینا این محبوبیت را دوچندان کرد. تصاویرشان را میدیدم درکنار هم، دست در دست فرزندان و فرزندخواندگان و فلاش دوربین خبرنگاران.