پرستار یکی از بیمارستانهای دولتی تهران گفت: دختر بیمار وارد ICU شد و یقه من را گرفت و شروع به تهدید کرد. من چیزی نگفتم، چون درک میکردم که به هرحال پدرش را از دست داده، اما بعد برادرانش وارد شدند و سه نفری به سمت من حمله کردند و مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند. میگفتند حال پدر ما خوب بوده و کم کاری ما دلیل مرگ ایشان بوده است. در آخر من از ترس اینکه من را از تراس پایین پرت کنند، به سمت اتاق عمل فرار کردم.