ترنج

در مورد

رهبران سازمان

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۱ مطلب

  • رهبران سازمان صرفا تغییر را تحمل نمی‌کنند، بلکه آن را راهی برای پیشرفت شغلی می‌دانند؛ زیرا درمی یابند که سریع‌ترین راه ارتقا، پذیرش نقش در رهبری برنامه‌های تغییر است.

  • رهبران سازمانی دارای «انگیزه هوش فرهنگی» (CQ Drive) به جای اجتناب از تفاوت‌ها، رویکردی کنجکاوانه دارند و مشتاقند ورای رفتار اعضای تیم دریابند که چه ارزش‌هایی آن‌ها را به پیش می‌برند. رهبران سازمانی دارای «دانش هوش فرهنگی» (CQ Knowledge) درک می‌کنند که چگونه ترجیحات و تفاوت‌های ارزشی روی اولویت‌ها و سرعت آماده شدن اعضای تیم برای انجام کار موثر است.

  • ترک کارکنندگان خاموش مایلند تلاش خود را در جایی به کار بگیرند که نتیجه باارزشی برای شرکت و برای خودشان به بار آورد. رهبران با کیاست قادرند سبک شناختی و خلاقانه هر یک از کارکنان را تشخیص داده و آن را در جهت همکاری با سازمان از قوه به فعل درآورند.

  • رهبران سازمانی نقش حیاتی تری در ایجاد فرهنگ‌های کاری مثبت و مغناطیسی برای تیم‌های خود ایفا خواهند کرد. آن دسته از رهبران سازمانی که همراه‌تر و همدل‌تر هستند، نه تنها می‌توانند از ظهور فرهنگ‌های سمی جلوگیری کنند، بلکه ارتباطات کاری مثبت را که به حفظ استعداد‌های کلیدی کمک می‌کنند، بهتر پرورش داده و حفظ می‌کنند.

  • یکی از وظایف کلیدی رهبر سازمان، پاسخ به این سوال است که چرا دیگران باید به دیدگاه ما اهمیت دهند. ما باید به کارکنان خود نشان دهیم که چرا آن‌ها باید با کمال میل استعدادها، خلاقیت، آگاهی و تجربیات خود را به هدف مشترکی که ما داریم، پیوند بزنند.

  • برای اینکه بتوانید یک تصویر واضح از بازسازی کسب و کار خود داشته باشید، باید بتوانید دلایلی که سازمانتان را به این وضعیت انداخته، بشناسید. در این مرحله داشتن صداقت و صراحت می‌تواند سرنخ‌هایی را برای ترسیم بهترین مسیر پیش رو فراهم کند.

  • تمایل مشترکی که بین همه کارکنان وجود دارد این است که باور کنند رهبران سازمان همه چیزدان هستند. این تفکر، ما را از ترس ابهام و فاجعه می‌رهاند. باعث می‌شود احساس امنیت، خوش شانسی و خوش‌بینی کنیم. با این حال، این آرمانی سازی با قابلیت واقعی یک رهبر سازمان در تضاد است.

  • رهبران کسب‌وکار باید نشانه‌های انزوا یا عدم ارتباط‌گیری افراد را به عنوان پرچم‌های قرمز احتمالی برای ریسک جدی سلامت روان در نظر بگیرند و نگرانی خود را بابت این موضوع اعلام کنند و در زمان مناسب پیشنهاد کمک به فرد مورد نظر بدهند.

  • دواپس متدولوژی‌ای است که بسیاری از مشکلات موجود درحوزه فناوری را مورد توجه قرار می‌دهد. به‌جای واگذاری کار‌های بی‌شمار به چندین تیم که با یک اپلیکیشن کار می‌کنند، با استفاده از متدولوژی دواپس تیم‌های کوچک بخش‌های کوچک‌تری از کار را از ابتدا (توسعه) تا پایان (عملیات)، پوشش می‌دهد و در این روش با تقسیم مسوولیت کامل کل فرایند، کیفیت افزایش می‌یابد.

  • رهبران سازمانی که مورد اعتماد ذی‌نفعان خود قرار می‌گیرند، به نوعی احساس مسوولیت می‌رسند که باعث می‌شود نیاز‌های هر یک از این ذی‌نفعان را در نظر بگیرند. این کار نیازمند آن است که بفهمیم برای ذی‌نفعان مختلف، چه چیزی اهمیت دارد و به جای اینکه تلاش کنیم خودمان را جای آن‌ها بگذاریم، همراه آن‌ها قدم برداریم.