ترنج

در مورد

ادبیات

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۰۶ مطلب

  • حقیقت این است که این ملاقات‌ها عموما بی‌فایده است. این دیدارها دیگر دارد برای عده‌ای جنبه سیرک پیدا می‌کند. من زیادی عمر کرده‌ام. اگر با روند طبیعی ۱۵، ۲۰ سال پیش از دنیا رفته بودم، این ماجرا پیش نمی‌آمد. الان همه احساس می‌کنند یک آقایی هست که خیلی از چیزها را دیده است و با خیلی از آدم‌ها هم‌دوره بوده است، پس برویم با او حرف بزنیم. اخیرا هم که رسم شده است عکس سلفی بگیرند و بلافاصله هم در فضای مجازی منتشر کنند. می‌آیند این کارها را می‌کنند. خیلی زود هم فراموش می‌شود و به هیچ دردی هم نمی‌خورد.

  • رژیم وقت رمان را تاب نمی‌آورد و تمام نسخ خمیر می‌شود و می‌ماند تک‌نسخه‌ای از کتاب که گویا حروفچینی آن را از مهلکه به در می‌برد و می‌رساند به‌دستِ براهنی و به‌روایت اکتای براهنی، فرزند او تا امروز در جایی دور از دید و دسترس دیگران نزدِ نویسنده‌اش می‌ماند و بعد که نویسنده از ایران مهاجرت می‌کند، کتاب‌هایش سالیانی در انتظار مجوز می‌ماند یا در کشوی نویسنده جا خوش می‌کند اما طولی نمی‌کشد که این آثار یکی پس از دیگری به‌شکل افست سَر از بساط دست‌فروش‌ها و کهنه‌فروشی‌های انقلاب در می‌آورد.

  • رتبه دو سهمیه ایثارگران در کنکور سال 96 رشته علوم انسانی می‌گوید دوست دارد با ادبیات زندگی کند، ولی خودش هم معتقد است زندگی با ادبیات، درآمد بخور و نمیری دارد.

  • درست وسط روزی که خورشیدگرفتگی بی‌سابقه‌ای در حال رخ دادن بود، در اداره‌ای در سن‌خوزه با «خالد حسینی» قرار ملاقات داشتم. تابش نور در کالیفرنیا عجیب به نظر می‌رسید، نقره‌ای‌رنگ و سنگین بود.

  • شهرام اقبال‌زاده با گلایه از وضعیت نابسامان ترجمه در سال‌های اخیر گفت: «نیاز به ایجاد یک سازمان و نهادی متشکل از مترجمان در صنعت ترجمه داریم.»