ترنج

در مورد

جنگ اوکراین

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۲۴۱ مطلب

  • GHOST برای وارد کردن سریع ناوگان و ساخت و ساز سریع طراحی شده است، که استقرار آن را در محیط‌های مختلف نسبتاً آسان می‌کند. این کشتی‌های کوچک بسیار سریع هستند، می‌توانند برای پرسنل با اهداف و ماموریت‌های خاص پیکربندی شوند، در غیر این صورت از راه دور کنترل می‌شوند و تا سرعت ۶۵ کیلومتر در ساعت پایدار هستند، که در آب فوق‌العاده سریع است.

  • مقام‌های اوکراینی می‌گویند گاهی اوقات در قالب مبادله اجساد با روسیه، به جای یک نفر، قطعات بدن ده نفر دیگر از سوی روس‌ها تحویل داده می‌شود. اوکراینی‌ها تاکید می‌کنند که ۲۰ داوطلب نظامی آمریکایی در جبهه‌های جنگ اوکراین مفقود هستند. اگرچه هنوز آمار‌های روشن و مشخصی در مورد تعداد واقعی قربانیان آمریکایی در بحبوحه جنگ اوکراین وجود ندارد.

  • بازگشت ترامپ به ریاست‌جمهوری شکاف‌های عمیقی را در اروپا نمایان کرده است. کشور‌های اروپایی به چهار دسته تقسیم می‌شوند: مشتاقان (پوپولیست‌های راست‌گرا مانند اوربان و ملونی)، تعامل‌گرایان (کشور‌های شمال اروپا و بالتیک)، اخلاق‌گرایان (مانند آلمان) و فرصت‌طلبان (فرانسه). در حالی که برخی به دنبال همکاری‌اند، دیگران نگران تضعیف ناتو و نظم بین‌المللی هستند. اروپا باید میان وابستگی به آمریکا یا حرکت به سمت استقلال دفاعی تصمیم‌گیری کند.

  • نشست داووس تنش‌های جدیدی درباره جنگ اوکراین ایجاد کرد. زلنسکی اروپا را به کمبود سرمایه‌گذاری دفاعی متهم کرد و خواستار نیروی صلح‌بانی ۲۰۰ هزار نفری شد. ترامپ تهدید به اعمال تحریم‌های شدیدتر علیه روسیه کرد، درحالی‌که پوتین پیشنهاد مذاکره با آمریکا را مطرح کرد. بااین‌حال، کارشناسان معتقدند کرملین همچنان بر اهداف بلندمدتش در اوکراین پافشاری دارد. اگر چه تحریم‌ها فشار اقتصادی ایجاد کرده است؛ اما پوتین همچنان به دنبال پیروزی نظامی است.

  • آینده روابط ایران و آمریکا در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. دولت جدید آمریکا احتمالاً سیاست «فشار حداکثری» را احیا می‌کند که می‌تواند شامل تحریم‌های سخت‌گیرانه‌تر و اقدامات نظامی محدود باشد. اروپا در تنگنای ژئوپلیتیک به دنبال احیای دیپلماسی هسته‌ای است، اما روابطش با ایران به دلیل جنگ اوکراین تیره شده است. در این میان، ایران استراتژی دوگانه‌ای از دیپلماسی و بازدارندگی را دنبال می‌کند و در حالی که همکاری با چین و روسیه را تقویت کرده، برای کاهش تنش‌ها در منطقه نیز تلاش دارد.

  • «حتی قبل از حمله روسیه به اوکراین، این کشور (اوکراین) با مشکلات جمعیتی جدی دست به گریبان بود. جمعیت اوکراین در دهه ۱۹۶۰ میلادی رو به پیری گذاشت. سپس در دهه ۱۹۹۰ میلادی، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، اقتصاد اوکراین را دچار سقوط کرد و موجب شد که میلیون‌ها زن و مرد اوکراینی هیچ آینده روشنی را پیش روی خود نبینند. آن‌ها تمایل چندانی به فرزند‌آوری نداشتند و حتی کشورشان را ترک کردند. در شرایط کنونی، با حمله روسیه به اوکراین، مشکل جمعیتی این کشور به یک فاجعه تبدیل شده است.»

  • تحولات اخیر در ترانس‌نیستریا، گرجستان و بلاروس نشان‌دهنده تضعیف نفوذ روسیه در مناطق تحت حمایت مسکو است. تمرکز پوتین بر جنگ اوکراین، هزینه‌های سنگینی برای کرملین به همراه داشته و به سقوط پی‌درپی متحدانش انجامیده است. در این شرایط، غرب باید استراتژی مشخصی برای مدیریت این تحولات و سناریوی روسیه پس از پوتین تدوین کند.

  • به نظر می‌رسد رویکرد ترامپ در قبال اوکراین از دو جهت متمایز از بایدن خواهد بود. ترامپ یک هدف اصلاح شده ۱۰۰ روزه برای پایان دادن به جنگ در اوکراین تعیین کرده است. همچنین یک فرستاده ویژه به نام «کیت کلاگ» را برای آوردن روسیه و اوکراین به میز مذاکره منصوب کرده است. به نظر می‌رسد ترامپ می‌خواهد از الزامات از پیش تعیین شده‌ای که کرملین قبلاً در مورد شرایط آتش بس ایجاد کرده است، عبور کند. این شرایط شامل واگذاری کریمه و چهار استان شرقی به روسیه و تضمین عدم عضویت اوکراین در ناتو است. مشخص است که ترامپ…

  • سیاست خارجی ترامپ با اصول واقع‌گرایی که بر همکاری طولانی‌مدت و حفظ اعتماد بین‌المللی تأکید می‌کند، مغایرت دارد. رویکرد او مبتنی بر حمایت‌گرایی اقتصادی و معامله‌گری کوتاه‌مدت، باعث تضعیف اتحاد‌های پایدار، ایجاد بی‌ثباتی اقتصادی جهانی و کاهش اعتماد به ایالات متحده شده است. این سیاست‌ها به‌جای ارتقای منافع ملی، موجب فراهم شدن فرصت‌هایی برای رقبا و آسیب به موقعیت جهانی آمریکا می‌شوند.

  • سیاست خارجی ترامپ با تأکید بر «صلح از طریق قدرت» و خروج از جنگ‌های بی‌پایان، میان مداخله‌گرایی و محدودگرایی در نوسان است. او با زبانی تحریک‌آمیز درباره موضوعاتی مانند کانال پاناما و گرینلند، تلاش دارد با فشار بر رقبا و متحدان، منافع آمریکا را تقویت کند. اگرچه وعده صلح‌جویی داده است، اما نگرانی‌ها درباره همخوانی این رویکرد با تقویت قدرت نظامی و تنش‌های جدید همچنان پابرجاست.