ترنج

در مورد

قاتل

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۶۰ مطلب

  • «متهم که تصور نمی‌کرد بعد از گذشت ۱۲سال، کسی پیگیر ماجرای جنایت او باشد، وقتی اسناد و مدارک مستند پلیس را دید دیگر چاره‌ای جز بیان حقیقت نیافت و در اعترافاتی تکان دهنده از ماجرای قتل همسرش رازگشایی کرد.»

  • پسر ۱۷ساله که نقش بادیگارد در یک گروه سرقت را داشت و یک نوجوان را با ۱۱ ضربه چاقو به قتل رسانده بود، دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد.

  • متهم به قتل ایلیا که از افراد غیر بومی منطقه بوده، در آخرین اعترافات خود وسوسه‌های شیطانی را انگیزه این آدم‌ربایی عنوان کرد و گفت از ترس اینکه راز شیطانیش برملا شود، کودک را به قتل رسانده و جسدش را در اطراف شهر رها کرده است.

  • مرد جوانی که همسرش را با قرص سیانور به قتل رسانده بود، توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ دستگیر شد.

  • رئیس کل دادگستری استان تهران از صدور حکم قصاص قاتل الهه حسین‌نژاد خبر داد و گفت: «رأی دادگاه مبنی بر محکومیت متهم ظرف ۲۰ روز قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور است.»

  • از روابط عمومی پایگاه خبری پلیس لرستان سرهنگ مهدی مهدوی کیا روز چهارشنبه اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی 110 مبنی بر وقوع یک فقره درگیری منجر به قتل خانوادگی در یکی از محله‌های شهر بروجرد، بلافاصله مأموران انتظامی به محل اعزام شدند.

  • «در حال حاضر رأی دادگاه مبنی بر محکومیت متهم به قصاص نفس صادر شده که این رأی ظرف ۲۰ روز قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور است.»

  • مهرماه سال ۱۴۰۲ «سهراب-چ»(مدیرعامل شرکت تعاونی روستایی خوزستان)برای خرید تراکتورهای حواله ای جهاد کشاورزی به مشهد آمد و بعد از خروج از هتل ناپدید شد.

  • «قاتل که به‌دلیل اختلافات خانوادگی، اقدام به قتل عمدی کودک ۴ساله دامغانی با ضربات چاقو و همچنین شروع به قتل ۹ نفر دیگر از اعضای خانواده با خوراندن قرص خواب‌آور و بازکردن شیر گاز شهری کرده بود، پس از تکمیل فرآیند رسیدگی و تأیید حکم در دیوان عالی کشور، به مجازات قصاص نفس در ملاءعام محکوم شد که این حکم صبح امروز در ملاء‌عام اجرا شد.»

  • «قاتل مدعی بود که موکل من در طول مسیر ویس گوش می‌داده است اما من پرینت گرفتم و به دادسرا گفتم که موکل من تحت هیچ عنوان با تلفن صحبت نمی‌کرده است. حتی اگر هم موکل من با تلفن صحبت می‌کرد، باز هم به ایشان (قاتل) ربطی نداشت اما مدام می‌گفت آن زمان همسرم می‌آمد جلوی چشمهایم و این اتفاق افتاد و من عصبی بودم.»

تبلیغات