ترنج

در مورد

داریوش اسد زاده

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۳ مطلب

  • طاهره خاتون میرزایی ۲۳ سال با زنده‌یاد داریوش اسدزاده زندگی کرده است. داریوش اسدزاده سوم شهریور ۱۳۹۸ در ۹۶ سالگی درگذشت.

  • طاهره خاتون میرزایی همسر بازیگر فقید داریوش اسد زاده طی تماسی اطلاع داد خانه همسرش را پلمپ کرده‌اند. میرزایی در این تماس تلفنی با بغض و ناراحتی به کم‌توجهی و بی‌توجهی نهاد‌های فرهنگی و هنری مثل خانه سینما اشاره کرد. طاهره خاتون میرزایی گفت: خانه ما حوالی هنگامه شرقی است و من الان در آژانس حمل و نقلی نشسته‌ام و نمی‌دانم باید چه کار کنم. هیچ مسئولی سراغ ما را نمی‌گیرد که بعد از ۲۳ سال زندگی با هنرمند والامقام و دارای درجه یک فرهنگ و هنر، حالا باید به این وضع دچار شوم.

  • مراسم ترحیم مرحوم داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون امروز پنجشنبه (۷شهریور) در مسجد نور واقع در میدان فاطمی برگزار شد.

  • او در نهایت برای سومین بار در سال ۱۳۷۸ با طاهره خاتون میرزایی در یک مهمانی آشنا شد و این آشنایی منجر به ازدواج شد. سومین همسر داریوش اسدزاده بازنشسته مامایی است.

  • داریوش اسدزاده بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر امروز در سن ۹۶ سالگی درگذشت. از او کار‌های ماندگاری به جا مانده که نامش را در هنر این سرزمین جاودانه خواهد کرد. در این ویدئو مروری کوتاه کرده ایم بر زندگانی وی. این ویدئو را تماشا کنید.

  • نکوبخت به نمایندگی از خانواده داریوش اسدزاده در ادامه گفت: بسیار از او شنیده‌ام که دوست داشت یک قرن را سپری کند. تمنایی که تا حدودی به آن دست یافت. با این همه مهم این است که این قرن را چگونه سپری کرد. او این سال‌ها را با مشقت و خوشی فراوان سپری کرد و ما او را با هنرپروری و خصلت‌های انسانی‌اش تا خانه ابدی بدرقه می‌کنیم.

  • بازیگر سینما و تئاتر داریوش اسد زاده در سن ۹۶ سالگی درگذشت

  • مسعود ده‌نمکی روزنامه‌نگار و کارگردان سینمای ایران برای ملاقات از دایوش اسدزاده بازیگر سینما و تلویزیون به بیمارستان محل بستری او رفت.

  • اسدزاده، تصریح کرد: وضعیت جسمانی خوبی ندارم و نمی‌توانم در صحنه فیلم و نمایش قرار بگیرم و این موضوع آزارم می‌دهد. دوست داشتم این واپسین لحظات عمرم را نیز با مردم سپری می‌کردم. ناتوانی جسمی‌ام اجازه ادامه خدمت را نمی‌دهد و از مردم می‌خواهم اگر فراموشم نکردند برایم دعا کنند تا بتوانم به صحنه بازیگری برگردم و برایشان کماکان افتخار خدمتگزاری را داشته باشم.

  • «سر صحنه «خانه سبز»، خسرو شکیبایی همیشه یک ساعت دیرتر از دیگران می‌رسید، یک روز آقای بیرنگ به من گفت: خسرو شکیبایی تو را در کسوت استادی می‌شناسد، تو به او بگو که به موقع سر صحنه حاضر شود. من به خسرو شکیبایی گفتم اگر قرار است دیرتر برسی به من هم بگو که همان زمان بیایم. از روز بعد خسرو شکیبایی به موقع سر صحنه حاضر شد، اما این اتفاق چند روز بیشتر طول نکشید و از روز چهارم دوباره با تاخیر در سر صحنه حاضر شد و می‌گفت، چون دیر می‌خوابم، نمی‌توانم زود برسم.»