زمزمههای انحلال بانک آینده در حالی بیش از پیش به گوش میرسند که بسیاری از مشتریان، سپردهگذاران، سهامدران کارمندان این بانک نگران آن هستند که در صورت انحلال احتمالی این بانک، چه بر سر آنها میآید.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۱ مطلب
زمزمههای انحلال بانک آینده در حالی بیش از پیش به گوش میرسند که بسیاری از مشتریان، سپردهگذاران، سهامدران کارمندان این بانک نگران آن هستند که در صورت انحلال احتمالی این بانک، چه بر سر آنها میآید.
ناترازی بانک های یکی از اساسی ترین مشکلات نظام پولی و بانکی در جهان است که می تواند عامل بروز ورشکستگی اقتصادی یک کشور شود و در این مسیر حکومت با سیاست های خود برای ایجاد بحران در نظام پولی و بانکی تلاش فراوانی دارد.
ناترازی بانکی زمانی رخ میدهد که تسهیلات پرداختی و سایر داراییهای یک بانک نمیتواند جریان نقد ورودی خوب و مطمئنی برای آن بسازد و در واقع، ارزش واقعی داراییهای یک بانک کمتر از مجموع تعهدات و بدهیهای آن است. افزون بر آن، مفهوم ناترازی بانکها وابسته به ارزش واقعی و کیفیت داراییهای بانکهاست؛ وقتی کیفیت داراییهای بانک کاهش پیدا میکند، نقدشوندگی آنها پایین میآید و بانک با ناترازی مواجه میشود.
با تاسیس بانک ایران زمین، ساماندهی تعاونی اعتباری مولیالموحدین به بانک سپرده شد تا بانک به عنوان کفیل، تعهدات تعاونی را رفع کند و داراییها به بانک منتقل شود؛ اما این دعوی تا امسال (۱۴۰۳) باقی ماند تا جایی که زیان انباشته بانک ناشی از تعهدات مولی الموحدین، ایرانزمین را به بانکی ناتراز تبدیل کرد.
سرپرست پژوهشکده پولی و بانکی، گفت: رفتاری که بانک مرکزی با بانکها داشت؛ بانکها را بیشتر به سمت ناترازی پیش برد.
معاون نظارت و تنظیم گری بانک مرکزی، گفت: بخش زیادی از ناترازی بانکها که در صورتهای مالی بانک وجود دارد به دلیل به روز نبودن ارزش داراییهای بانک است در حالیکه عمده بدهیهای بانکها یعنی سپردههای مردم دارای ارزش به روز شده هستند.
رئیس کل اسبق بانک مرکزی گفت: از مهمترین مشکلات اساسی نظام بانکی ساختار سهامداری و مدیریت غیرحرفهای و مشکلات در ساختار سهامداری خصولتی است که بانک مرکزی از گذشته با این مشکلات آشنا بوده است.
«ما بعد از ۱۰ سال در پایان ۱۴۰۱ به سوددهی رسیدیم و به سمت این میرویم که ناترازی هزینه و درآمدهای بانک را به صفر برسانیم.»
یک سر این ناترازی بانکی از ناترازی مالی دولت سرچشمه میگیرد و دولت ناترازی موجود در بخشهای دیگر اقتصاد را به شبکه بانکی تحمیل میکند.
«کشور افغانستان، دولت بزرگ با هزینههای فزاینده ندارد، در ضمن، وام بانکی افغانستان مثل ایران نیست و مانند نظام بانکی ایران درگیر ناترازی فزاینده بانکی نشده است. متاسفانه ساختار نظام بانکی ما که درگیر بنگاه داری هم شده است، موجبات انجماد منابع را ایجاد میکند و هرچه انجماد منابع بانکی بالاتر میرود، اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی نیز بیشتر میشود و خود تبدیل به ابزار تشدید ناترازی بانکها و رشد نقدینگی را فراهم میکند.»