احمدی زمانی اولین کتاب خود را منتشر کرد که شعر نیمایی و سنتی تبدیل به یک وسیله برای بیان مخالفتها و موافقتهای سیاسی در جامعه شده بود.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۳ مطلب
احمدی زمانی اولین کتاب خود را منتشر کرد که شعر نیمایی و سنتی تبدیل به یک وسیله برای بیان مخالفتها و موافقتهای سیاسی در جامعه شده بود.
در صدای شاعرانهاش باران میبارید و در نگاهش کودکی جاودانه بود. احمدرضا احمدی، متولد ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان، شاعر موج نو و قصهگوی خیالانگیز نسلهای کودک، تنها یک نام در ادبیات ایران نبود؛ او زبان تازهای به شعر داد و برای کودکان، واژههایی ساخت که تا همیشه در ذهنشان بماند. مردی که مرز میان کودک و بزرگسال، رویا و واقعیت، و واژه و تصویر را شکست.
شعرهای احمدرضا احمدی همچون کلاژهایی بودند که از مواد گوناگون تشکیل شده و به نظر میرسید به طور تصادفی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
درست است که شرایط اجتماعی رفتارها را خشن و ملاحظه شرایط دیگران را پیچیده کرده است، اما انسانها هم با یکدیگر فرق میکنند. داوری مخصوصا وقتی انسان خودش هم بدون در نظر گرفتن شرایط دیگران حق را به خودش میدهد. کار دشواری است!
مراسم بدرقه پیکر احمدرضا احمدی به خانه ابدی که پنجشنبه، ۲۲ تیرماه از مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهران برگزار شد . در مراسم وداع با احمدرضا احمدی چهرههای هنری و فرهنگی از جمله مسعود کیمیایی، آیدین آغداشلو، فرامرز قریبیان، بهمن فرمانآرا، لیلی گلستان، احمد پوری، هرمز علیپور، محمود معتقدی، کامیار عابدی، سهیل محمودی، فرهاد عابدینی، فریدون عموزاده خلیلی، جمالالدین اکرمی، بهرام دبیری، مصطفی رحماندوست، شهرام اقبالزاده، فرهاد حسنزاده، مرتضی کاظمی، حسین مرعشی، محمد بهشتی،…
در مراسم وداع با احمدرضا احمدی خیلی از چهرههای هنری و فرهنگی نیز حضور دارند؛ از جمله مسعود کیمیایی، آیدین آغداشلو، فرامرز قریبیان، بهمن فرمانآرا، لیلی گلستان، احمد پوری، هرمز علیپور، محمود معتقدی، کامیار عابدی، سهیل محمودی، فرهاد عابدینی، فریدون عموزاده خلیلی، جمالالدین اکرمی، بهرام دبیری، مصطفی رحماندوست، شهرام اقبالزاده، فرهاد حسنزاده و ....
در مصاحبهای که در سال ۱۳۹۲ به مناسبت تولد ۷۳ سالگی احمدرضا احمدی در ایسنا منتشر شده، احمدرضا احمدی به سوالی درباره مراسم تشییع جنازهاش پاسخ میدهد. زندهیاد احمدرضا احمدی میگوید: «زیر تابوتم آیدین باشه. مسعود کیمیایی باشه، کافی است. من یه شانسی دارم که نیما نداشته. ما، چون در مجتمع زندگی میکنیم، اینجا دوهزار نفرند، احتمالا اون روزی که منو میبرند، خیلیها خواهند بود... مسیر تشییع جنازهام از جلوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باشه، این را حتا به رییس اونجا هم گفتم، اصلا چیز بدی نیست.»
هوشنگ مرادی کرمانی گفت: احمدرضا احمدی برای کودکان و نوجوانان مانند شعرهایش خاص بود، بعید میدانم همه بچهها درک کرده باشند که چه چیزی گفته است. جنس ادبیات کودک او شباهتی با کتابهای کلیشهای و بازاری نداشت، در واقع از از جنسی نبود که همه را بتواند راضی کند.
جهان احمدرضا، جهان من نیست. جهان او سراسر مالامال از عطوفت نسبت به هستی است. به اشیا، گیاهان و درختان و گلها، بوها و... من آن عطوفت را هیچوقت تجربه نکردهآم. دوستی ما اتفاقی آغاز شد و با مهر و نوازش ادامه پیدا کرد؛ اما این ارتباطی ندارد به اینکه جهانهایمان خیلی مشترک بوده باشد؛ اما دوستی خاصیتش این است که جهانهای آدمها در آن با هم اختلاط پیدا میکند. مثل جهانهای من و احمدرضا.