ترنج

در مورد

گروگانگیری

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۰۴ مطلب

  • رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ اعلام کرد: اهالی شهرک ولیعصر طی تماس تلفنی با ۱۱۰ یک مورد گروگانگیری از سوی یک مرد حدوداً ۴۰ ساله را اعلام کردند. وی با بیان اینکه بلافاصله تیم عملیاتی کلانتری این محله و رئیس کلانتری و سرکلانتر منطقه در محل حاضر شدند، گفت: با بررسی اولیه مشخص شد گروگانگیر، فردی ۳۹ ساله است که همسر سابق، خواهر، مادر همسر سابق و فرزندش را داخل یک واحد آپارتمان با استفاده از یک قبضه کلت کمری گروگان گرفته است.

  • روزنامه بیلد آلمان گزارش داد که امروز شنبه یک مرد مسلح ۴۰ ساله با شلیک به سمت یک زن ۷۰ ساله وی را به قتل رسانده است. بر اساس این گزارش، وی سپس به یک ایستگاه رادیویی رفته و به اطراف خود تیراندازی کرده است. در نهایت وی به سمت یک داروخانه رفته و در آنجا گروگان گیری کرده است.

  • گروگانگیر جوان که در صرافی بازداشت شده بود به تیم تحقیق گفت: خواهرم یک سال قبل در دفتر مرد تاجر کار می‌کرد، اما بعد از مدتی از شرکت او بیرون آمد. از حرف‌های خواهرم و وضعیت شرکت متوجه شده بودم که وضع مالی مرد تاجر خیلی خوب است. بعد از مدتی که از کار بیکار شدم و بدهی زیادی به بار آوردم برای رهایی از این بدهی به هر جایی فکرش را بکنید سر زدم، اما نتیجه‌ای نداد.

  • مرد معتاد که مدعی بود اسلحه کلت را از فردی در چهارراه گاز مشهد خریده است، درباره انگیزه خود از گروگان گیری گفت: من معتاد به شیشه هستم و قبل از گروگان گیری هم مقدار زیادی مواد مخدر مصرف کردم. فقط می‌خواستم زندگی خودم را عوض کنم و با گروگان گیری راننده، با او از مرز‌های کشور خارج شوم!

  • متهم گفت: سیصدمیلیون بدهی داشتم. پول نزول گرفته بودم. ماهی ۱۷ میلیون باید پرداخت می‌کردم. ۲۰۰ میلیون پول گرفته بودم. خدا لعنت کند دوستم را؛ این پیشنهاد او بود که از نزول‌خور پول بگیرم. مرتب بدهی روی بدهی‌هایم می‌آمد. هفت هشت قلم از وسایل خانه‌مان هم گردن من بود. پدرزنم می‌گفت اگر نخری باید بروی و دخترم را ترک کنی. من خیلی دوستش داشتم. عاشقش بودم.

  • مرد تاجر گفت: چشمانم بسته بود، اما حدود نیم ساعتی داخل خودرو بودم و بعد ماشین توقف کرد. سرگرد قلابی و همدستش مرا داخل خانه‌ای بردند و شکنجه کردند. آن‌ها با تهدید کارت‌های بانکی‌ام را گرفتند و ۵۰۰ میلیون تومان از حسابم برداشت کردند. بعد از سه روز، دوباره مرا سوار خودرو کرده و دست و پا بسته در یکی از محله‌های تهران رها کردند.

  • چند روز قبل مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن پسر ۲۰ ساله‌اش خبر داد؛ وی به مأموران گفت: پسرم سرباز است و در پادگانی اطراف کرج دوران خدمتش را می‌گذراند.

  • یک فرد مسلح با بستن بمب به خود ۱۴ نفر را در یکی از بانک‌های گرجستان به گروگان گرفت و خواستار ۲ میلیون دلار، یک هلیکوپتر، یک چوب ماهیگیری و یک پرچم روسیه کرده بود. او تهدید کرد که در صورت برآورده نشدن خواسته ها، مواد منفجره را منفجر خواهد کرد.

  • بنا بر گزارش رسانه‌های لبنانی، تعدادی افراد مسلح با ورود ناگهانی به بانک «لبنان والمهجر» در منطقه «السودیکو» واقع در بیروت چند کارمند این بانک را گروگان گرفته و درخواست پول کرده‌اند.

  • دختر جوان گفت: مدتی قبل در شبکه مجازی ایمو با مقتول به نام سعید آشنا شدم. سعید اهل یکی از شهر‌های غربی کشور بود و وقتی ارتباط مان صمیمی‌تر شد، از من خواستگاری کرد. وی ادامه داد: بعد از مدتی سعید پیشنهاد داد تا با هم قرار ملاقات بگذاریم و من که در یکی از استان‌های نزدیک تهران زندگی می‌کنم، قبول کردم تا در پایتخت او را ملاقات کنم، اما خبر نداشتم که او نقشه شومی در سر دارد.

تبلیغات