ترنج

در مورد

جواد مجابی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۳ مطلب

  • یک شاعر، نویسنده و نقاش، گفت: طراحی برایم حیاط خلوتی است که وقتی از مشغله نوشتن که امری اجتماعی است، خسته می‌شوم ساعات فراغتی را در آن حیاط کوچک با اوهام خود سرگرم هستم.

  • جواد مجابی، شاعر و نویسنده در پیامی ویدئویی پاسخ منتقدان اصغر فرهادی را داده است: «فرهادی نماد یک روشنفکر-هنرمند معاصر است. آزادگی این هنرمند است که با داشتن تفکر سیاسی-اجتماعی انسان‌گرا خود را به مصالح ایران و فرهنگ مردم ایران متعهد می‌دارد. بی‌آنکه به دام سیاست‌زدگی روز گرفتار آید.»/ منبع: همشری

  • جواد مجابی نویسنده سرشناس کشورمان گفت: من همیشه به شوخی می‌گویم که ما مثل ماشینی هستیم که موتورش کار می‌کند ولی راه نمی‌رود، فقط دود می‌دهد. روشنفکری ایران به این دلیل ناکارآمد هست که امکان بروز اجتماعی‌اش نبوده و این هم فقط ناشی از ممنوعیت حکومت‌ها نیست. فشار حکومت‌ها و سانسور دولتی که هست. انواع ممنوعیت‌ها در محدود کردن ما عمل می‌کنند. سانسور سرمایه است، سانسور اقتصادی، سانسور سیاسی، سانسور فرهنگی و سانسور روشنفکران هست.

  • مجابی درباره کرونا اظهار کرد: من درباره این کرونا هم مقاله نوشته ام و هم حدود ۵۰ شعر سروده ام. نظرم من درباره کرونا این است که این بیماری یک بلای جهانگیر است و حالاحالا دست از سر ما بر نمی‌دارد و همدلی جهانیان را می‌طلبد.

  • دریغا گاهی آدمی کم‌بین می‌شویم و با خودباختگی ترس‌آمیز یا شیفتگی کورانه نسبت به غریبه‌ها، نخبگان واقعی عصر خود را کمتر از آن‌چه هستند ارزیابی می‌کنیم و از سر غرض‌ومرض، انکار و حذف‌شان می‌کنیم. زمانی به جبران آن حقارت‌ها به‌اغراق در منزلت خویش می‌پردازیم و فرهنگ خودی و اهل آن را به عرش می‌رسانیم.

  • در رمان «در این تیمارخانه» تکه‌هایی از متون کهن تاریخی و ادبی در میان روایت اصلی رمان آمده‌اند. این گفتگو بیشتر درباره کولاژ و کاربرد آن در آثار جواد مجابی، به‌ویژه کاربرد کولاژ در دو رمان «دروازه» و «در این تیمارخانه»، است. مجابی نویسنده‌ای است تاریخ‌نگر و کاشف نکته‌هایی بدیع در ادبیات کلاسیک ایران، پس عجیب نیست اگر در گفت‌وگوی پیشِ رو، از بحثی کاملا جدی به طنز میل می‌کند، از امروز به گذشته تاریخی و ادبی گریز می‌زند و با ظرافت و باریک‌بینی از ادبیات کلاسیک نکته‌هایی ظریف بیرون می‌کشد

  • شعر عاشقانه يا به تعبيري عاشقانه نويسي در شعر فارسي مجال مفصلي براي تحليل و بررسي مي‌طلبد. مجالي كه شايد در يك نشست يا با يك نفر قابل حل و بررسي نباشد و قطعا هم اين طور است.