ترنج

در مورد

قتل

در فرارو بیشتر بخوانید

۵۵۲۷ مطلب

  • یک پرستار زن ۴۱ ساله با تزریق دوز بالای انسولین ۱۹ بیمار را به قتل رساند.

  • مرد میانسالی در حالی که مقابل خانه‌ای در یکی از خیابان‌های قلهک ایستاده بود با فریاد گفت: اردشیر یا پولم را می‌دهی یا آبرویت را می‌برم. در حالی که مرد جوان همچنان فریاد می‌کشید، اما کسی از خانه بیرون نمی‌آمد تا اینکه حدود ساعت ۱۲ شب ناگهان صدای فریاد‌های کمک خواهی همان مرد به گوش رسید و پس از آن صدا‌ها قطع شد. وقتی همسایه‌ها به کوچه آمدند با جسد خونین مرد ناشناس روبه‌رو شدند

  • یک زن که به شوهرش خیانت کرد و با مرد دیگری زندگی می‌کرد دست به قتل دختر ۷ ساله خود زد.

  • سارق یک دستگاه خودروی سواری سمند که حین سرقت باعث به قتل رسیدن مالک آن شده بود در عملیات کارآگاهان بازداشت شد.

  • فردی که بر سر طلب ۲۰ میلیون تومانی، دوستش را به قتل رسانده بود دستگیر شد.

  • سردار علی ولیپور گودرزی گفت: قاتل در بازجویی‌های اولیه صراحتاً به ارتکاب قتل معترف شد و اقرار داشت؛ با مقتول بر سر ۲۰ میلیون تومان وجه اختلاف داشتیم و وی هر زمان حرف از پرداخت بدهی می‌شد با من درگیر و مرا مورد ضرب و شتم قرار می‌داد، تا اینکه یک روز من را به یک مهمانی دعوت کرد و هنگامی که از مهمانی خارج شدیم بحث بدهی اتفاق افتاد و با یکدیگر درگیر و من وی را با یک ضربه چاقو به ران پایش مجروح کردم و از صحنه متواری شدم.

  • زنی که همسر معتادش را به قتل رسانده بود دستگیر شد.

  • یک پزشکی آمریکایی، همسر خود را با خوراندن سم به او به قتل رساند.

  • مأموران در ادامه به تحقیق از سروش، مرد جوانی که وحید را به بیمارستان منتقل کرده بود، پرداختند. سروش در تحقیقات مدعی شد: وحید دوست صمیمی من است. ما با پسر جوانی به نام کامبیز کری‌خوانی داشتیم. روز حادثه کامبیز به همراه یکی از دوستانش سد راه من و وحید شد. درگیری بالا گرفت و آنها به طرف ما تیراندازی کردند و وحید زخمی شد. او را سوار بر خودروام کرده و به بیمارستان بردم.

  • متهم جواب داد: «اشک‌های مادرم. مادرم در طول ۵۰ روزی که از پدرم خبری نداشت از صبح تا شب گوشه‌ای کز کرده بود و اشک می‌ریخت. دیگر نتوانستم اشک و ناراحتی‌اش را تحمل کنم و خودم را معرفی کردم. باور کنید فقط می‌خواستم به خاطر زجر‌هایی که مادرم کشیده بود پدرم را تنبیه کنم، اما قتل رخ داد، الان هم خواهر و برادرهایم فقط به خاطر فرزندانم رضایت داده‌اند، اما من شرمنده مادرم و آن‌ها هستم. من خیلی عذاب وجدان دارم به‌خصوص وقتی فهمیدم پدرم قبل از اینکه به ویلا برود و تنها زندگی کند مخفیانه همه اموالش و…