ترنج

در مورد

کتاب "استیضاح بدون ویرایش"

در فرارو بیشتر بخوانید

۵۶۳ مطلب

  • در اولین ماه تابستان سال جاری ۹هزار و ۶۷۴ عنوان کتاب در کشور منتشر شده است که در مقایسه با بازه زمانی مشابه سال گذشته ۲۱ درصد افزایش داشته است.

  • جدیدترین نسل کتابخانه‌ها مراکز فرهنگی، جتماعی و مدنی‌ای هستند که کتاب هم دارند. کتابخانه‌های معاصری که در اینجا می‌بینید بخشی از جنبشی تازه در سراسر جهان هستند که در آن‌ها طیفی از فعالیت‌های گوناگون از یوگا گرفته تا چاپ سه بعدی میزبانی می‌شود. ساختمان‌هایی حیرت‌انگیز که از کپنهاگ و کالگری گرفته تا کرایست‌چرچ و شیکاگو پراکنده شده‌اند.

  • رابین نوروود نیز میل به منجی بودن را یکی از ویژگی‌های زنان شیفته می‌داند. اینکه نجات دهندۀ یک مرد بدبخت و فلک زده باشی، حسی از ارزشمند بودن به یک زن شیفته می‌دهد؛ احساسی که در کودکی و نوجوانی، چندان تجربه‌اش نکرده است.

  • عجیب نیست که پس از انتشار این کتاب که محبوبیتی جهانی برای نویسنده‌اش داشت، کاپوتی دیگر به سمت خلق اثری با سبک مشابه نرفت. دستیار تحقیقاتی او در نوشتن این اثر دوست نویسنده‌اش هارپر لی بود که درست در سال‌های شروع این پروژه جایزه پولیتزر را برای نگارش «کشتن مرغ مقلد» برده بود.

  • میانگین قیمت کتاب کودک و نوجوان در اردیبهشت ماه نسبت به بازه زمانی مشابه سال گذشته ۸۳ درصد افزایش داشته است.

  • رئیس اداره استخبارات ارتش از سفرش با این جمله دفاع کرد: رؤسای استخبارات چین و آمریکا هم تقریبا همزمان به کابل سفر کرده بودند. اما یک سیاستمدار پاکستانی که در نشست حضور داشت با لحن خشک و کنایه‌آمیزی گفت: شاید آن‌ها هم سفر کرده باشند، اما تو تنها نفری بودی که عکسش نشر شد.

  • خواندن این کتاب آسان نیست. هر چند آداب مراکشی که این داستان در ذهن می‌سازد درخشان و رابطه عمیق مادر و پسر، به غایت دوست داشتنی است. نثر ساده و خاطرات ساده‌تر است. اما این داستان بلند هم زوال عقل را به تصویر کشیده و هم جایگاه و هویت زنان را در یک جامعه مردسالار، بهتر است بگویم یک جامعه سرکوبگر و مردسالار.

  • مترجم رمان «داها» گفت: اثر حال و هوای سیاهی دارد که ازجمله اول «اگر پدرم قاتل نبود، من به دنیا نمی‌آمدم» تا جمله آخر ادامه می‌یابد که البته این صراحت در گفتار نویسنده به ریتم اثر و کشش آن نه‌تن‌ها لطمه نمی‌زند بلکه سبب جذابیتش هم می‌شود.

  • کتاب «لولیتا» نوشته ولادیمر ناباکوف یکی از کتاب‌های ممنوعه‌ای است که هیچگونه مجوز چاپ و عرضه ندارد. این کتاب پیش از انقلاب توسط ذبیح‌الله منصوری ترجمه شده بود و بعد از انقلاب هم ممنوع اعلام شده است. اکرم پدرام‌نیا این کتاب را ترجمه در سال ۱۳۹۳ در انتشارات زریاب افغانستان منتشر کرد، این کتاب از مرز‌ها گذشته و در بازار‌های زیرزمینی داخل کشور چاپ و منتشر شده است.