در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۷۲ مطلب
با ترانه قرار گذاشتم؛ من از او درخواست فرصت کردم، اما ترانه قبول نکرد و نهایتا با هم درگیر شدیم. او را به داخل شمشاد‌ها هل دادم و سپس چند ضربه چاقو به شانه چپش زدم. در ادامه ضربات زیاد دیگری به پهلو و شکم او وارد کردم. سپس کیفش را که محتویات آن ۲۵۰ هزار تومان پول، عابربانک، مدارک شناسایی و... بود، برداشتم و چاقو را نیز در داخل شمشاد‌ها پنهان کردم.
متهم گفت: من اتهام را قبول ندارم. من مسافرکش هستم و گوشی تلفن همراه مقتول را در ماشینم پیدا کردم. آن را به همسرم هدیه دادم، اما نه سرقت کردم و نه کسی را کشتم. مدت‌هاست که در زندانم، درحالی‌که گناهی مرتکب نشده‌ام. من ماه‌ها از زن و فرزندانم دور می‌ماندم تا بتوانم نان حلال دربیاورم. من دزدی نکردم و قتلی هم مرتکب نشدم.
نماینده دادستان در جلسه پیشین دادگاه با قرائت اتهام فاطمه شامانی، گفته بود: با عنایت به اینکه متهم شهاب‌الدین غندالی با هدف اختقای منشأ مجرمانه اموال و وجوه دریافتی، نسبت به انتقال آن‌ها به نام همسر دومش (فاطمه شامانی) و فرزند همسرش (مهربد شامانی) اقدام نموده است، اتهام وی دایر بر پولشویی نیز محرز است.
متهم گفت: دو ماه قبل از حادثه تولد ژاله بود و من کادوی تولد او را نداده بودم. به این بهانه روز قتل با او قرار ملاقات گذاشتم. وقتی وارد پارکینگ خانه‌مان شد، به او گفتم کادوی تولدش در ماشین است. وقتی ژاله را دیدم همه هوش و حواسم را از دست دادم و دیوانه‌وار چاقو را به گردن و پهلویش زدم.
متهم گفت: بار‌ها به مرتضی گفتم باید تنبلی را کنار بگذارد. او می‌دانست من دوستم را به صاحبکارم نمی‌فروشم و او را لو نمی‌دهم، به همین دلیل اصلا به تذکر‌های من توجهی نمی‌کرد. روز حادثه به او گفتم دیگر این رفتارش را تحمل نمی‌کنم و موضوع را به صاحبکارمان می‌گویم. مرتضی به من گفت بلند شو و کار‌های من را هم انجام بده، اما من این کار را نکردم و به همین خاطر هم عصبانی شد و به من حمله کرد. من هم عصبانی شدم؛ خودم را کنترل نکردم و با میله آهنی به سرش کوبیدم.
عضو شورای اسلامی کار کارگران مجتمع نیشکر هفت‌تپه خبر داده که علاوه بر پرداخت حقوق کارگران مقرر شده هزینه‌های کشت نیز از دو حساب بانکی امید اسدبیگی، کارفرمای مجموعه هفت‌تپه برداشت شود که این امر مورد موافقت قوه قضائیه نیز قرار گرفته است.
متهم طبری در دفاعیات خود ضمن رد تمام اتهامات خود گفت: من تمام ۱۶ اتهامی که در کیفرخواست آمده است را رد می‌کنم. آخرین دفاع را وکیلم انجام می‌دهد، چون من حقوقی نیستم و از مسائل حقوقی چیزی نمی‌دانم.
همدست متهم به قتل درباره علت مرگ دوستش به قضات گفت: دوستم ساتیار - متهم - خیلی از کرونا می‌ترسید و مدام وحشت داشت که مبتلا نشود، به همین خاطر به توصیه‌ها توجهی نکرد و مواد ضدعفونی‌کننده‌ای را که به او داده بودند نوشید. چون الکل داشت فکر می‌کرد که ویروس‌ها را در بدنش می‌کشد و بدنش مقاوم می‌شود، اما مسموم شد و به کما رفت، بعد از چند روز هم جانش را از دست داد.
پسر ایرانی در بازجویی‌ها اتهام تجاوز را قبول نکرد و گفت: پسر نوجوان خودش همراه ما آمد. ما گفتیم یک کبوتر داریم. واقعا هم کبوتر داشتیم. او خودش همراه ما آمد و کبوتر را دید. بعد پسر افغانستانی که با من هم دوست بود، او را مورد آزار و اذیت قرار داد، اما من کاری نکردم و اتهام را قبول نمی‌کنم
جعفر بعد از آن سرقت دستگیر شد، اما همدستانش فراری بودند تا اینکه بعد از بازداشت آن‌ها معلوم شد جعفر در یک دزدی دیگر نیز نقش داشته است. او درباره دزدی دوم توضیح داد: باز هم همراه دو دوستم برای قمار به خانه‌ای در غرب تهران رفته بودیم که ۳۰ میلیون تومان باختیم. بعد از آن یکی از دوستانم با سلاح شکاری همه را تهدید کرد و با انجام سرقت فراری شدیم البته من نقشی در دزدی نداشتم.
