ترنج

در مورد

اختلافات خانوادگی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۸ مطلب

  • اما مشکل اصلی حمیرا و شاهرخ نه مهریه بود و نه چک برگشتی. آنها مالک دو مؤسسه ترک اعتیاد و کلینیک زیبایی، آپارتمان لاکچری و ویلا، خودروی خارجی و حساب میلیاردی بودند که در حقیقت اعتیاد به قرص ترامادول، ناامیدی را به زندگی مشترک آنها تزریق کرده بود.

  • «شاکی مادر زنم بود، اما در زندگی مشترک من و همسرم خیلی دخالت می‌کرد به همین خاطر درصدد انتقام‌جویی برآمده و اقدام به ارسال پیام‌هایی از طریق شبکه اجتماعی تلگرام به او کردم. اما فکر نمی‌کردم شکایت کند و شناسایی شوم».

  • «همه عشقم را به همسرم دادم، اما او را با مرد دیگری دیدم و کشتمش. می‌خواستم مرد خیانتکار را هم بکشم که موفق به فرار شد».

  • «مهری هم که دلش نمی‌خواست بنای زندگی‌اش سست و ویران شود، تصمیم گرفت نه زندگی مشترک را ترک و نه تقاضای طلاق کند. او مصمم بود پای زن دوم را از زندگی‌اش قطع کند، پس شراکتش را با همسرش به هم زد و شرکت خودش را پایه‌گذاری کرد. بیشتر اوقاتش را با بچه‌ها سپری و ته دلش آرزو می‌کرد رامین روزی به زندگی مشترکشان بازگردد».

  • «اگر سجاد من را جلوی زن صیغه‌ا‌ی‌ام تحقیر نمی‌کرد، این کار را نمی‌کردم. او با چاقو و شوکر به من حمله کرد و من هم چیزی دستم نبود، ضمن اینکه زنم ترسیده بود و در اتاق مخفی شده بود و جیغ می‌کشید. من هم بشقاب را به سمت سجاد پرت کردم که بتوانم جلوی ضربات او را بگیرم، اما باعث کوری‌اش شدم. بشقاب با ضربه‌ای که سجاد زده بود شکسته بود و تیزی آن به صورتش خورد و او را کور کرد».