ترنج

در مورد

فرارو فکت

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۵ مطلب

  • در سایه‌های نمناک و غم‌زده جزیره آبَسکون، جایی که موج‌های خزر خود را به صخره های خاموش می‌کوبیدند، پادشاهی در آخرین لحظه های زندگی، میراث یک امپراتوری را به فرزندش می‌سپرد. این داستان سلطان جلال الدین خوارزمشاه است.

  • مجموعه کاخ‌های تخت جمشید تو کوه رحمت مرودشت استان فارس یادگاری شکوهمند از دوران هخامنشیانیه که یکی از شاهکارهای معماری جهان باستان به شمار میاد، اما این بنا رو کی ساخته؟

  • این برنامه، روایتی تکان‌دهنده از آخرین روزهای سلطنت صفویان است. داستانی واقعی از شاه سلطان حسین؛ پادشاهی که سلطنت را با زهد آغاز کرد، در فساد و شراب‌خواری دربار غرق شد و در نهایت با دستان خود تاج شاهی ایران را بر سر دشمن گذاشت. با ما به دل تاریخ سفر کنید تا شاهد محاصره اصفهان، خیانت درباریان و تراژدی سقوط یک امپراتوری باشید.

  • خیلی‌ها فکر می‌کنن کوروش بزرگ، پادشاه محبوب هخامنشی، ایران رو به بزرگ‌ترین وسعت تاریخش رسوند اما حقیقت تاریخی یه چیز دیگه‌ست…

  • بهزادان جوانی ایرانی بود که با پرچم سیاه علیه حکومت اموی قیام کرد و عباسیان را به قدرت رساند اما بعدها عباسیان قدرت و محبوبیت او را تاب نیاوردند و دستور قتلش صادر شد.

  • اگر عباس میرزا نبود، شاید راه اصلاحات و بیداری ملی در ایران خیلی دیرتر شروع می‌شد. او با نوسازی ارتش، فرستادن دانشجو به اروپا و مبارزه با فساد، علیه عقب‌ماندگی جنگید. اما چرا با وجود همه تلاش‌ها شکست خورد؟

  • «نادرشاه افشار، یکی از بزرگ‌ترین فرماندهان تاریخ ایران، مردی که با شمشیر و تدبیر، ایران را از ویرانی پس از حمله افغان‌ها نجات داد. از فقر و اسارت تا تخت پادشاهی، داستان شگفت‌انگیز صعود نادری را ببنید؛ کسی که ارتش ایران را بازسازی کرد، دشمنان را در هم شکست و تاج پادشاهی را با اقتدار بر سر گذاشت.»

  • آخرای شب، انتظار لیث به پایان رسید و پسرش به دنیا اومد. اسمش رو یعقوب گذاشت و با خط خوشی پایین پوست نوشت. همین اسم بعدها رو صفحه بزرگ تاریخ ایران هم حک شد.

  • راه شاه عباس به سوی تخت شاهی سراسر تلاطم و جنگ و خیانت بود. او در گرداب سیاست‌های پیچیده و دسیسه‌های دربار صفوی بزرگ شد.

  • بزرگ مرد با کنجکاوی و تردید او را برانداز کرد. ناشناس خرقه‌پوش خود را نزدیک‌تر کرد و خم شد، انگار می‌خواست آهسته چیزی بگوید. نگاه هر دو به هم گره خورد، دست مرد صوفی‌نما در خرقه‌اش پنهان بود، اما حالتش ایمان راسخ و جسارت او را نمایان می‌کرد. لحظه‌ای زمان ایستاد. گویی هر دو می‌دانستند چه در پیش است. به ناگاه دست مرد از خرقه بیرون جهید و بالا رفت. 

تبلیغات