در ترکیه ماسک هایی گران قیمت از طلا برای عروس ها ساخته می شود.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۶۰ مطلب
عروس های ایتالیایی در رم در اعتراض به عدم اجازه برگزاری مراسم جشن عروسی خود به دلیل کرونا تجمع کردند.
زن ۲۵ ساله که اشک هایش مجال سخن گفتن را از او گرفته بود با چهرهای فرسوده و خسته و در حالی که فریاد میزد حاضرم همه حق و حقوق قانونی خودم را ببخشم تا از شوهرم طلاق بگیرم، به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: پدرم تبعه کشور افغانستان است که پس از مهاجرت غیرقانونی به ایران با مادرم ازدواج کرد.
تحقیقات تکمیلی نشان داد فرد فریبکار جوانی ۲۷ ساله به نام «ریچارد توموشابی» است که با تغییر ظاهر خود به شکل یک زن، قصد سرقت داراییهای امام جماعت مسجد را داشت.
در نگاه اول کمی عجیب بهنظر میرسد که برای خرید جهیزیه عروس سراغ کهنهفروشها بروند، اما گشتی در راسته دست دوم فروشیهای خیابان مازندران میدان امام حسین (ع) تهران و صحبت با فروشندهها، چیزی غیر از آنچه را نمایان میکند که به ذهن میرسد.
کیمارت اعلام کرده که پیراهن عروسی بچگانه را دیگر نخواهند فروخت. این فروشگاه افزوده: نمیخواستیم به کسی توهین کنیم و صمیمانه عذرمیخواهیم. تصمیم داریم این محصول را حذف کنیم.
شماری از زنان فلسطینی در یک همایش خشونت علیه زنان که در غزه برگزار شد لباس عروس پوشیده و خود را به نحوی که از شوهرانشان کتک خورده و زخمی شده اند درآوردند.
من حلقه را بیرون آوردم، آن را در دهانم گذاشتم و با یک لیوان آب بلعیدم. همان وقت فهمیدم چه کاری کردم، اما تصور میکردم که این بخش هم جزو خواب من بوده، چون در واقع چه کسی حلقهی نامزدیاش را میبلعد، پس دوباره خوابیدم!
«به عنوان كسي كه در جواني، عنوان مادر عروس ايران را به او داده اند، آرزو دارم يك روز بتوانم ايران را به عنوان كشور عروس معرفي كنم. اميدوارم روزي بتوانيم لباس عروس را به تعداد فراواني از دختران كشورم هديه كنيم و ركورد برگزاري همزمان بيشترين تعداد مراسم ازدواج را به نام ايران ثبت كنيم. دلم مي خواهد بتوانيم در يك روز و يك ساعت در شهرهاي مختلف كشور، تعداد زيادي مراسم ازدواج برگزار كنيم تا دنيا ما را با نام عروس و با شادي بشناسد.»
این جوان درباره دلیل ارسال پیامک برای عروس گفت: چند روز قبل از مراسم عقد موضوع را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم و او پیشنهاد اجرای این نقشه را به من داد و تصمیم گرفتم پس از اساماس به عروس گوشی را خاموش کنم و به ویلای دوستم در شمال بروم تا آبها از آسیاب بیفتد و مراسم بههم بخورد و وقتی برگشتم فکری برای ماجرا بکنم.