آیدا نیز احضار شد و با تأیید توضیحات دوستش گفت: وقتی فیروز قصد اذیت مرا داشت، مقاومت کردم، اما او فرزند کوچکم را که همراهم بود لبه پنجره برد و گفت: او را به داخل خیابان پرت میکند. آنجا بود که تسلیم شدم.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۵ مطلب
آیدا نیز احضار شد و با تأیید توضیحات دوستش گفت: وقتی فیروز قصد اذیت مرا داشت، مقاومت کردم، اما او فرزند کوچکم را که همراهم بود لبه پنجره برد و گفت: او را به داخل خیابان پرت میکند. آنجا بود که تسلیم شدم.
قاضی به او گفت: دختر جوان مدعی است بچه از توست، باید مسئولیت آن را قبول کنی. متهم گفت: من مسئولیتی قبول نمیکنم و نمیدانم واقعا بچه از من است، چون این دختر دو ماه بعد شکایت کرد. ضمن اینکه من شرایط ازدواج ندارم و نمیخواهم با این دختر ازدواج کنم. در پایان قضات پسر جوان را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه و به اتهام رابطه نامشروع به شلاق محکوم کردند.
هاشمیان با بیان اینکه احتمالا تعداد قربانیان این باند تبهکار بیشتر هستند گفت: افراد آسیب دیده از این باند برای طرح شکایت به شعبه دو کیفری یک استان به نشانی گرگان، بلوار شهید کلانتری (بلوار کمربندی)، خیابان دانشجو، دادگستری کل استان مراجعه کنند.
میدانستم مادرش خیلی مخالف رابطه ماست؛ چون کتایون به من گفته بود مادرش متوجه رابطه ما شده و از کتایون خواسته این رابطه را تمام کند و برخورد بدی با او کرده است. به همین دلیل میدانستم آنها هرگز اجازه ازدواج ما را نمیدهند. من به زور به کتایون تجاوز نکردم و او نیز به این رابطه راضی بود. بعد هم برای اینکه خانوادههایمان را وادار کنیم به ازدواج رضایت بدهند، قرص برنج خوردیم. من اصلا قصدم این نبود که هر دو بمیریم؛ چون عاشق کتایون بودم.
یک روز در سوپرمارکت مردی به من گفت که تلفن همراهش را جا گذاشته و باید تماس فوری با مادرش بگیرد و از من خواست که تلفنم را به او بدهم، من هم قبول کردم. فردای آن روز مرد جوان با من تماس گرفت و مدام مزاحمم میشد. بعد از مدتی موضوع را رها کرد و من هم با مرد دیگری ازدواج کردم. بعد از ازدواجمان او دوباره مزاحمتهایش را شروع کرد و حتی با شوهرم تماس گرفت.
با حضور مأموران پلیس در صحنه، متهم که در حال اذیت و آزار زن جوان بود با دیدن مأمور پلیس با یک قمه به سمت یکی از مأموران حمله ور شد و با ضربه قمه، بازوی راست مأمور پلیس را مجروح کرد.
این سه نفر در سال 1395 پس از ربایش یک زن در شهرستان میناب مورد تجاوز قرار داده بودند.
اولینبار رامین من را به خانه مادرش دعوت کرد و بهزور به من تعرض کرد، بعد که اعتراض کردم گفت میخواهد با من ازدواج کند. پنج سال با همین وعده با من در ارتباط بود و در نهایت وقتی به او گفتم که چه زمانی به خواستگاری من میآیی؟ گفت قصدی برای ازدواج با من ندارد. از آنجایی که زندگیام تحتتأثیر قرار گرفته بود، اقدام به خودکشی کردم، ولی نجاتم دادند
دادستان کل کشور با بیان اینکه گویا عدهای در کشور و با توجه به شرایط موجود برای پرداختن به اخباری که هیچ مبنا و منشا صحیحی ندارد مامور هستند، افزود: متاسفانه عدهای اذهان عمومی را مورد هجوم خبر دروغین خود قرار داده و تشویش اذهان عمومی میکنند ولی بحث مهم این است که باید موضوع ریشهیابی شود.
دربازجویی اولیه از شاکیان پرونده معلوم شد که متهم علاوه بر ایجاد مزاحمت، تهدید و تجاوز به عناوین مختلف اقدام به اخاذی از دختران جوان می کرد که پس از اعتراف به بزه انتسابی و تشکیل پرونده روانه تحویل محاکم قضایی شد.