فیلم زندگی الکتریکی لوئیس وین، داستان واقعی زندگی لوئیس وین (نقاش بریتانیایی) را روایت میکند؛ کسی که با نقاشیهای خیالانگیز و زیبایی که از گربهها کشید، تاثیری بزرگ بر پذیرش گربهها به عنوان حیوان خانگی داشت.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۹۹ مطلب
فیلم زندگی الکتریکی لوئیس وین، داستان واقعی زندگی لوئیس وین (نقاش بریتانیایی) را روایت میکند؛ کسی که با نقاشیهای خیالانگیز و زیبایی که از گربهها کشید، تاثیری بزرگ بر پذیرش گربهها به عنوان حیوان خانگی داشت.
هفت هزار سال قبل پادشاهان کیهانی نژادی از موجودات جاودانه و مرگناپذیر را ایجاد میکنند که وظیفهشان حفاظت از زمین در برابر دشمنان آن است. وقتی همۀ دشمنان نابود میشوند جاودانهها راهشان را از هم جدا میکنند. اما اتفاق دیگری که به عنوان «پیدایش» شناخته میشود، دوباره آنها را با هم متحد میکند.
قسمت اول انیمیشن چینی-آمریکایی داگ راک در گیشه موفقیتی به دست نیاورد؛ اما قسمت دوم بسیار پرهیاهوتر و شادتر ساخته شده تا شاید این بار دل مخاطبان را به دست بیاورد.
بریجید و ریچارد زوج جوانی هستند که به تازگی به یک آپارتمان زهوار در رفته نقل مکان کردهاند. بریجید خانواده اش را برای شام شکرگزاری دعوت میکند. در این مهمانی رازهایی آشکار میشود و مشاجرههایی شکل میگیرد؛ برخی تفاوتهای نسلی و اجتماعی هم این شرایط را پیچیدهتر میکنند.
«جوخۀ خودکشی» پر است از آدمهای واقعا خلوضع و غیرعادی؛ این فیلم تجربهای مفرح و خونین برای بیننده فراهم میکند (با تاکید بر روی «خونین»)!
آنتونیو (جاستین چان) یک کرهای-آمریکایی است که همراه همسر باردارش کتی (آلیسیا ویکاندر) در لوئیزیانا زندگی میکند. ناگهان او را تهدید به بازگرداندن به کره میکنند؛ جایی که او به سختی آن را به یاد میآورد. این اتفاق خانوادۀ نوپای او را از هم میپاشد و او را به ناگزیر با گذشتۀ اندوهناکش رو به رو میکند.
در آیندهای نزدیک، کسانی که مبتلا به بیماریهای کشنده هستند، گزینۀ عجیبی برای انتخاب دارند. دکتر اسکات (با بازی گلن کلوز) این گزینه را به کامرون تاکر (ماهرشالا علی) پیشنهاد کرده است؛ مرد جوانی که یک همسر باردار و یک پسر کوچک دارد. اما آیا کامرون میتواند خانوادۀ خودش را به دست یک نسخه از خودش (که در آزمایشگاه به وجود میآید و همۀ خاطرات او را دارد) بسپارد تا خانوادهاش را از اندوه مرگ خودش نجات بدهد؟
این فیلم ماجرای یک سانسورچی فیلم است که احساس میکند یکی از فیلمهای ترسناکی که برایش فرستادهاند، در واقع روایت بخشهایی از زندگی اوست.
اگر فیلمها بو داشتند، فیلم «بره» بوی پشم خیس گوسفند، علف خشک، مه یخزده و نفس حیوانات میداد. سراسر این فیلم غرق در نوری یخزده است. این اولین فیلم ولادیمیر یوهانسون است و همزمان هم یک داستان پریان است و هم یک فیلم ژانر وحشت.
در سال ۱۹۵۲ و در اوج موفقیت برنامۀ تلویزیونی «من عاشق لوسی هستم»، لوسیل بال (با بازی نیکول کیدمن) و دسی آرناز (خاویر باردم) با بدترین هفتۀ عمرشان مواجه میشوند. شبکه فهمیده است که لوسی پیوندهایی با حزب کمونیست دارد؛ لوسی باردار است و این ممکن است باعث قطع برنامهشان شود؛ و زندگی مشترک آنها دارد به سمت جدایی میرود. در این اوضاع هیچکس نمیخندد به جز بینندگان از همه جا بیخبر برنامه.