مرد مسلح در حالی که یک چاقوی بزرگ آشپزخانه در دست داشت ناگهان از پشت به مشتری بانک حملهور شد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۴۳ مطلب
مرد مسلح در حالی که یک چاقوی بزرگ آشپزخانه در دست داشت ناگهان از پشت به مشتری بانک حملهور شد.
دم در خانه بودم. پایم را گذاشته بودم لای درِ نیمهباز ورودی که بسته نشود. تلفن دستم بود. دستی تیزی چاقو را گذاشت بیخ گلویم و تلفن را قاپید. با عصبانیت گفت زنجیر؟ گفتم ندارم. گفت کیف؟ گفتم همراهم نیست. انگشترم را دید و از انگشتم کِشید. جیب های شلوارم وارسی کرد. چیزی نداشتم. با ته چاقو زد پشت گردنم: "بشین و صدات هم درنیاد". همه این ها در پنج ثانیه و جلوی در نیمه باز خانهمان رخ داد. همین چند روز پیش.