هوا تاریک بود و خیلی خوب اطرافم را نمیدیدم، اما ناگهان صدای فریاد وحید و بهدنبال آن صدای مهیب افتادن داخل کانال آب را شنیدم به قدری ترسیده بودیم که بدون آنکه بساطمان را جمع کنیم، از آنجا فرار کردیم.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۷۶ مطلب
هوا تاریک بود و خیلی خوب اطرافم را نمیدیدم، اما ناگهان صدای فریاد وحید و بهدنبال آن صدای مهیب افتادن داخل کانال آب را شنیدم به قدری ترسیده بودیم که بدون آنکه بساطمان را جمع کنیم، از آنجا فرار کردیم.
اما در یک روز پاییزی (مهر سال ۸۳) به خاطر مسائل مادی با هم مشاجره کردیم و من هم با چوب او را زدم، وقتی روی زمین افتاد با دستانم گلویش را فشردم تا خفه شد.
یکی از رفتگران شهرداری هنگام نظافت خیابان متوجه یک گونی بزرگ شد که در نزدیکی سطل زباله افتاده بود، اما وقتی قصد جا به جا کردن گونی را داشت متوجه جسد مرد جوانی داخل گونی شد و موضوع را به پلیس خبر داد.
روز حادثه بر سر یک لباس با هم درگیر شدیم که حسن با تیزی دست سازش به من حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم تیزی را از او گرفتم و چند ضربه زدم، اما قصدم کشتن دوستم نبود.
مشاور آلمانی بهطور کامل ذهن من را شستوشو داد و من کاملا شستوشوی مغزی شدم. آنجا بود که فهمیدم اگر به کسی آسیب زدم حتما باید او را بکشم.
کارآگاهان جنایی استان مازندران وقتی از مرگ مشکوک دختربچهای سهساله در بیمارستان مطلع شدند، به محل رفتند و بررسیهای خود را آغاز کردند.
مأموران کلانتری ابوسعید داخل خانه با دو دختر جوان که سر و وضعی عجیب داشتند و مدعی بودند از سوی متهم اصلی به نام سعید ربوده و در آن خانه حبس شدهاند و همچنین جسد یک زن که چند ماه از مرگش میگذشت روبهرو شدند.
زنی که به قصد انتقام جویی، دختران هوویش را کشت و به عنوان اولین زن ایرانی در دادگاه محاکمه و پس از صدور حکم از سوی ۵ قاضی اعدام شد.
در بررسیهای اولیه مشخص شد که شامگاه دوشنبه پسر ۲۳ ساله را در حالی که با ضربات چاقو مصدوم شده بود از اسلامشهر برای درمان به تهران منتقل کردهاند.
مهماندار قطار پس از اخراج از محل کارش، همه سرمایهاش را در بورس از دست داد و همین باعث شد نقشهای هولناک بکشد. او که به خاطر ناکامیهایش از مدیر یکی از شرکتهای راهآهن و نامادریاش کینه به دل گرفته بود ظرف یک ساعت دست به ۲ جنایت زد و جان ۲ بیگناه را گرفت.