عبدالملکیان درباره آغاز علاقهاش به شعر نیز توضیح داد: «از هشت، نه سالگی با شعر مواجه شدم. بیش از آنکه محتوای مشخصی در یادم بماند، احساس کردم دلم لرزیده و تعادلم بشههم خورده است. بعدها به این نتیجه رسیدم که شعر معشوقهای است حسود؛ به این معنا که اگر شاعر آن را برای چیز دیگری بخواهد –جایگاه، شهرت، یا منفعت– شعر او را ترک میکند. شعر، یکسره توجه و انرژی شاعر را میطلبد.»