ترنج

در مورد

اشتباه

در فرارو بیشتر بخوانید

۹۹ مطلب

  • بیشتر افراد تصور می‌کنند ترک یک عادت غذایی فقط به اراده‌ی قوی نیاز دارد. اما حقیقت پیچیده‌تر از این است. مغز ما عاشق الگوهای تکراری و پاداش‌محور است و بسیاری از غذاهای ناسالم، دقیقاً همین حس پاداش را تحریک می‌کنند. به‌ویژه غذاهای سرشار از قند، چربی و نمک.

  • امروزه با پیشرفت زندگی شهری، گیاهان آپارتمانی دستمایه‌هایی هستند که ما را به طبیعت متصل می‌کنند. نگهداری از این گیاهان یکی از مهم‌ترین گام‌ها برای داشتن خانه‌ای زیبا و نزدیک به طبیعت است راهنمای دکور این گیاهان در خانه را در این مطلب بخوانید.

  • مجتبی پوربخش مجری شبکه ورزش روی آنتن زنده آنقدر اشتباه کرد که کارگردان برنامه مجبور شد آیتم پخش کند.

  • در پخش زنده مراسم خاکسپاری دکتر ریچارد مپونیا، بازرگان مطرح اهل آفریقای جنوبی که در ۹۹ سالگی درگذشت، اتفاق عجیبی افتاد. در این مراسم که رییس جمهور آفریقای جنوبی نیز حضور داشت، افسران ارشد پلیس هنگام گردش جهت را قاطی کرده و هر کدام به سمتی رو می‌کنند. آن‌ها که از این اتفاق گیج شده اند، سعی در اصلاح و هماهنگ کردن خود دارند، اما این کار چند ثانیه‌ای طول می‌کشد. این اتفاق به شدت در فضای مجازی انعکاس پیدا کرد و افکار عمومی آفریقای جنوبی واکنش‌های اغلب تندی نسبت به آن داشتند. عده‌ای نیز فقط به طنز…

  • ماجرای سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین در تهران وارد فاز جدیدی شده و همزمان شوک بزرگی را در افکار عمومی ایران ایجاد کرده‌است. اما این حادثه هنوز نقاط ابهام برانگیزی دارد.

  • ستادکل نیرو‌های مسلح در خصوص سقوط هواپیمای مسافربری خطوط هوایی اوکراین اطلاعیه‌ای صادر کرد. اخبار ساعت ۸ بامداد شبکه اول سیما به طور رسمی این بیانیه درباره سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ اوکراینی در تهران را قرائت کرد.

  • در مسابقات اتومبیل رانی، ماشین‌های مسابقه برای تعمیر و تعویض لاستیک به کناره پیست می‌روند تا هم تکنسین‌ها در سریع‌ترین زمان ممکن این کار را انجام دهند. در این ویدئو که تماشا می‌کنید، هنگام رفتن یکی از خودرو‌های مسابقه به "پیت استاپ" راننده کنترل خودرو را از دست داده و به هم تیمی هایش می‌زند.

  • پیش می‌آید که پیشتازان یک رقابت دوچرخه سواری، به خیال اول شدن، دست از مسابقه دادن برداشته اند و این مسئله، توانسته پایانی تراژیک را برایشان رقم زند. ۱۰ پایان این چنینی را در این ویدئو تماشا کنید.

  • رفت و آمد‌های من و سپیده هر روز بیشتر می‌شد به طوری که تبدیل به دو دوست صمیمی شده بودیم و ساعت‌های زیادی را با یکدیگر می‌گذراندیم این اعتماد و صمیمیت تا آن جا پیش رفت که دیگر صندوقچه اسرار و خاطرات گذشته را برای هم بازگو می‌کردیم حتی از ارتباطات قبل از ازدواج نیز با یکدیگر سخن می‌گفتیم تا این که روزی من به اتفاق یکی از بستگانم به کافی شاپ رفتم و از سپیده هم خواستم همراه ما به کافی شاپ بیاید.