ترنج

در مورد

مسعود کیمیایی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۱۲ مطلب

  • «یک روز عصر حدود ساعت ۶ به پسری که با ما کار می‌کرد گفتم برو و ۲ یا ۳ کیلو از این کاغذهای کاهی بخر می‌خواهم رمان بنویسم. بعد هم نوشتم اما آن نگارش اولیه گم شد و من دوباره شروع به نوشتن کردم. برای نوشتن جدولی از شخصیت‌ها درست کردم که بدانم تا زمان تولد و یا ویژگی‌های آن‌ها را گم یا فراموش نکنم این کار تا ۵ سال طول کشید و رمان به پایان رسید.»

  • مسعود کیمیایی کارگردان با سابقه سینمای ایران شب گذشته با حضور در برنامه «هفت» درباره برخی حواشی که پیرامون صحبتهای اخیر وی به وجود آمده بود و همچنین دوران فیلمسازی اش سخن گفت.

  • کارگردان پیشکسوت سینمای ایران می‌گوید در مصاحبه جدید خود نه تاریخ را تحریف کرده، نه به کسی بی حرمتی کرده و نه کسی را زیر سئوال برده است.

  • «پوران فرخزاد» خواهر بزرگ «فروغ فرخزاد»، ضمن تشریح جزئیات غسل «فروغ فرخزاد»، گفته‌های تازه «مسعود کیمیایی» درباره غسل دادن فروغ را از اساس تکذیب کرد و خواستار رعایت صدق گفتار در بیان روایت‌های اینچنینی شد.

  • غروب جمعه یک‌روز سرد اسفند موبایلم زنگ می‌خورد. صدایی گرفته از آن‌سو می‌گوید: «کیمیایی هستم. غروب جمعه‌ها دلگیر است. دلم گرفته بود. گفتم با کسی حرف بزنم. یادم آمد دوستی دارم که مدتی است با او حرف نزده‌ام.» و حرف زد. گله‌مند بود؛ از من و از حرف‌هایی که در چند گفت‌وگو راجع به او گفته شده بود. پیش از خداحافظی قرار دیداری گذاشتیم. یاد سال‌ها پیش افتادم؛ همان سال که از سفری دوساله به کشور بازگشته و با من تماس گرفته بود برای یک دیدار.