ساعد سهیلی، بازیگر سینما، برای تور اجراهای داخلی تئاتر «ترور» به این نمایش پیوست.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۳ مطلب
ساعد سهیلی، بازیگر سینما، برای تور اجراهای داخلی تئاتر «ترور» به این نمایش پیوست.
محمود احمدینیا در مقام نمایشنامهنویس به نسبت نمایشنامه «خاکسفید» چند قدم جلو آمده و توانسته وجه اجتماعی «سیزده بهدر» را به اندازه بپروراند. نمایش «خاکسفید» کمابیش تجربهای درخودمانده بود و اتصالاتش با امر اجتماعی چندانکه باید برقرار نمیشد.
«همیشه وسوسه نوشتن داشتهام و سناریو همه فیلمهایم را خودم نوشتهام و انسی با کلام و شیوههای نگارش دارم و سعی کردهام خودم را در کوران ادبیات دنیا و ایران بگذارم و، چون کار دیگری بلد نیستم، نوشتهام.»
اونیل طبقات فرودست جامعه را از یاد نمیبرد و روای مسخ شدن انسان مدرن در سرمایهداری قرن بیستمی است؛ نمایشنامه «گوریل پشمالو» بر یک فضای آستانهای ایستاده و در تلاش است با عبور از آن، هویت جمعی تازهای را رقم زند.
رویکرد نمایشنامهنویسان و کارگردانهای تئاتر با شاهنامه متفاوت بوده است برخی به شکل کلاسیک به روایت و حماسههای شاهنامه وفادار بودهاند و برخی نیز با رویکردی مدرن با این اثر ادبی که نظر از نمایشی بسیار مهم است، پرداختهاند.
ابراهیم پشتکوهی گفت: نسبت اهالی تئاتر با کار و حرفهشان است تئاتر همه زندگی و زیست ماست. تئاتر مامنی است که اجازه میدهد بیش از این دچار تنگینفس نشویم. من در تئاتر سعی میکنم تا دریچهای برای هوا، برای نفس، برای عشق و آزادی خلق کنم. من به شدت برای حضور چشمگیر تماشاگران هیجانزدهام. زندگی جریان دارد، تئاتر حقیقتِ واقعیتر از واقعی زندگیست، تئاتر آینه طبیعت است و جوهر زندگی است و هنر نمایش تعطیلشدنی نیست.
مهرداد کورشنیا نویسنده و کارگردان تئاتر درباره فعالیتهای خود میگوید: برای اجرای نمایش «زیگموند» با تماشاخانه ایرانشهر قول و قراری گذاشتهایم و قرار است این نمایش را تابستان آینده روی صحنه بیاورم.
به گفته بعضی مدیرانِ دستاندارکارِ سالنها که نخواستند نامشان فاش شود، اطلاعاتِ گروههای تئاتری برای بررسی عدم سوءپیشینه دراختیار نهادهای مربوطه قرار میگیرد و نتیجه فقط به شورای نظارت ابلاغ میشود. نمایشنامه نیز از طریق همین سامانه به دست اعضای شورای نظارت میرسد. یکی از نمایشنامهنویسان شناخته شده تئاتر در این باره گفته است: گاهی امکان دارد نمایشنامهای قبل از خوانده شدن رد شود.
گفته میشود بعد از شکسپیر، کارهای هیچ نمایشنامهنویسی در تاریخ به اندازه نمایشنامههای ایبسن روی صحنه نرفته است. به همین قیاس آثار ایبسن از جنبههای مختلف مورد نقد و بررسی و تحلیل قرار گرفته.
میخوای بدونی من توی دلم چه تصویری از کشورم دارم؟ دلت میخواد بدونی؟ کشور من تصویر یه سرباز مستِ حیران رو داره که خنجرش رو روی پاچهی شلوار ارتشیش تمیز میکنه و توی غلافش میذاره. بعدش روی جسد مردی که خرخرش رو بریده تف میکنه. کشور من شبیه اون مادری یه که میبینه اونیفرم پسرش یه دگمه کم داره. با عجله دکمه رو میدوزه و بعدش پسرش رو خاک میکنه... کشور من همون پدری یه که هرروز برای دختر هفت سالهش که سیصد و چهل و شش روزه که مرده یه عروسک میسازه.