مشکلات تحریمی، گسترش فقر و کاهش درآمد سرانه باعث نحیفتر شدن طبقه متوسط شده است. در واقع طبقه متوسط از هر طرف تحت فشار قرار گرفته و دچار هجمههای پیاپی شده به گونهای که احساس میکند حیاتش در خطر قرار گرفته است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۱ مطلب
مشکلات تحریمی، گسترش فقر و کاهش درآمد سرانه باعث نحیفتر شدن طبقه متوسط شده است. در واقع طبقه متوسط از هر طرف تحت فشار قرار گرفته و دچار هجمههای پیاپی شده به گونهای که احساس میکند حیاتش در خطر قرار گرفته است.
شقاقی گفت: به نوعی طبقه متوسط باید در جامعه بروز و ظهور داشته باشد و به قدرت اصلی در کشور تبدیل شود، در چنین شرایطی آن جامعه دارای اقتصادی با ثبات و متعادلی است و از هرگونه گسترش فقر و نابرابری جلوگیری خواهد کرد، اما در کشور ما متاسفانه طی این سالها از این موضوع خبری نبوده، به طوری که روز به روز بر گستری فقر افزوده شده و به تبع آن نابرابریها و نارضایتیهای شدید اجتماعی به وجود آمده است.
فرسودگی و کاستهشدن از طبقه متوسط جامعه مسئلهای نیست که با یارانههای ۴۰هزارتومانی جبرانپذیر باشد. نابودی طبقه متوسط فرسودگی فرهنگی و کاهش تابآوریها را در پی دارد. فرسودهشدن طبقه متوسط تابآوری و توان مدیریتی کشور را هم دچار چالش میکند.
واقعیتِ تلخ کنونی این است که سرنوشت محتوم طبقه متوسط در موقتیبودن آن است یا به پایین میلغزد یا به طبقه بورژوازی صعود میکند. طبقه متوسط، طبقهای استیجاری است. ازهمینرو همواره با بحران هویت روبهرو است و دستاویزی است برای جناحهای سیاسی و دولتهای موجود.
در گروه کالاهای خوراکی، دهکهای کمبرخوردار تورم بیشتری را تجربه کردهاند و در گروه کالاها غیرخوراکی و خدمات این دهکهای ثروتمند جامعهاند که بیشتر متحمل تورم شدهاند.
عضو هیأت مدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران گفت: بر اساس آمار و شاخص دسترسی به مسکن در سال ۸۴ دهک اول جامعه برای خانه دار شدن باید ۳۱ سال انتظار میکشید در حالی که در سال ۹۲ این عدد به ۳۶ سال رسیده است و هم اکنون نیز دهک متوسط جامعه در شهر تهران برای دسترسی به مسکن باید ۳۵ سال انتظار بکشد.
علیرضا علویتبار تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: اگر اصلاحات شعارهای دوگانه «برابری و رفع تبعیض در داخل و تعامل و صلح در خارج» را محور قرار دهد و لوازم آن را هم بپذیرد، میتواند هم طبقه متوسط و هم طبقه فرودست را با خود همراه کند؛ بهعلاوه بخشی از بخش خصوصی هم که رانتی نیست و با روابط سیاسی به ثروت دست نیافته است، با این شعارها مخالفت نخواهد کرد.
این تعبیر میتواند درست باشد که طبقه متوسط افت میکند، چون پولی برایش باقی نمیماند که صرف کالاهای فرهنگی بکند و بیشتر گرفتار نیازهای روزمرهاش میشود، به همین دلیل کمتر فرصت دارد خواستههای متعالیتری را داشته باشد. این طبقه درد معیشت دارد و کمتر میتواند به فکر مشارکت سیاسی و آزادی بیان باشد، نمیتواند خلاقیت هنریاش را به تصویر بکشد.
میتوان ادعا کرد که شعار «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» بیش از آنکه برای اصولگرایان طراحی شده باشد، برای خنثیسازی تأثیرات اجتماعی اصلاحطلبان تدارک دیده شده است. شعاری که هدفش یکسانسازی منتقدان حکومت و حامیان پروپاقرص آن بود، از هژمونی اصلاحطلبان در طبقه متوسط کاست
فرارو از تصمیمات بودجه ای دولت که طبقات متوسط به پایین را هدف گرفته است روایت می کند.