ترنج

در مورد

قتل ناموسی

در فرارو بیشتر بخوانید

۷۳ مطلب

  • پس از اعلام حکم قاتل مونا حیدری، ابهاماتی در برخی رسانه‌ها و فضای مجازی دراین‌باره مطرح شد و با مقایسه این پرونده با پرونده‌های دیگر مدعی شدند باید برای قاتل، عنوان «محاربه» در نظر گرفته می‌شد.

  • ساعت ۲۰ غروب روز جمعه ۱۱ آذرماه مردی ۴۵ ساله اهل و ساکن کوی علوی اهواز با در دست داشتن یک چاقوی خون آلود خود را به یکی از کلانتری‌های این شهرستان معرفی کرد و بیان داشت فرزندم به نام معصومه که حدودا ۱۷ساله است را به دلیل مسائل ناموسی با سلاح سرد چاقو به قتل رساندم و در یک ملحفه پیچیدم و در منزل شیخمان واقع در خیابان کردونی انداختم و خودم را به کلانتری معرفی، نمودم.

  • کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در طبقه اول ساختمان نیمه‌کاره با جسد مرد جوانی مواجه شدند که از ناحیه گردن و سینه هدف ضربات چاقو قرار گرفته و به طرز هولناکی به قتل رسیده بود. بررسی‌های اولیه حکایت از آن داشت، مقتول در یک درگیری هولناک توسط مرد جوانی با ضربات چاقو به قتل رسیده و عامل این جنایت از مهلکه گریخته است.

  • متهم گفت: همسر مقتول مدام از من درخواست می‌کرد تا نصرا... را از میان بردارم. او مدعی بود شوهرش مردی خشن است که او را کتک می‌زند! من هم که به منزل دوستم رفت و آمد می‌کردم از این ماجرا بسیار ناراحت شدم و نقشه قتل او را کشیدم.

  • بهنام وقتی در برابر مستندات قرار گرفت علاوه بر پذیرش ارتباط پنهانی با مریم به قتل محمود هم اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: من و مریم قبل از ازدواج او با محمود باهم آشنا بودیم تا اینکه هر دو ازدواج کردیم و بعد از آن دوباره همدیگر را دیدیم و ارتباط ما به صورت خانوادگی و همراه با همسران‌مان ادامه پیدا کرد. در این میان من و مریم به خاطر علاقه‌ای که از قبل به هم داشتیم ارتباط‌مان بیشتر شد تا اینکه محمود متوجه ماجرا شد.

  • متهم گفت: آن شب منتظر دخترم بودم تا از سرکارش به خانه بازگردد. او به عنوان فروشنده در یکی از فروشگاه‌های مشهد مشغول کار بود و هر شب به تنهایی به منزل بازمی گشت، ولی وقتی من از حیاط بیرون آمدم او را در کنار جوان موتورسواری دیدم که دستش را گرفته بود و قصد داشت به زور دختر ۱۵ ساله ام را سوار موتورسیکلت کند!

  • در بسیاری از این قتل‌ها، قاتل پس از ارتکاب قتل پشیمان نیست؛ چرا‌که انجام این قتل را نه برای رضایت و آرامش خود بلکه برای ارضای نیاز خانواده، قبیله، محله یا هر محیط اجتماعی دیگر انجام داده است و همین تأیید از سوی آن‌ها برایش کفایت می‌کند. حفظ ناموس و غیرت‌داشتن دو کلیدواژه برای انجام این قتل‌ها هستند که در هر‌کدام‌شان روایتی متفاوت و خونین را رقم می‌زند.

  • قتل مونا حیدری یکی از همین قتل‌هایی بود که خیلی هم سروصدا کرد و خیلی هم جنجال به پا کرد. مسئله این است که درباره چنین خبر‌هایی فقط به خود قتل ناموسی پرداخته شده و خبر داغ می‌شود، اما به ابعاد دیگر واقعه پرداخته نمی‌شود. ضمن اینکه سرانجام این پرونده‌ها هم عموما منجر به رضایت خانواده مقتول می‌شود، چون همان تفکرات مردسالارانه و ناموس‌پرستی که قتل به خاطر آن رخ داده، در خانواده مقتول هم وجود دارد و حتی به قاتل حق می‌دهند که باید آن فرد را برای حفظ آبرو می‌کشته است.

  • مرد ۵۸ ساله بلافاصله دهان نامادری اش را با دستمال بست تا سروصدا نکند، اما در میان همین درگیری بود که «جواد» تیغه چاقو را بر گردن «زن پدرش» فرود آورد و سپس پیکر خون آلود او را به داخل حمام منزل کشاند تا از شر جسد رها شود.

  • مرد جوان در تحقیقات به قتل خاله ناتنی‌اش اعتراف کرد و گفت: من یک میلیون و صد هزار تومان به او بدهکار بودم. به بهانه صحبت به خانه‌اش رفتم، اما قصدم سرقت بود. با خودم قرص بی‌هوشی بردم و داخل آبمیوه ریختم و به خاله‌ام دادم. بعد هم او را خفه کرده و رختخواب‌ها را رویش ریختم تا صحنه‌سازی کنم.