ایگور بابوشکین، همبنیانگذار استارتاپ هوش مصنوعی xAI، روز چهارشنبه در پستی در شبکه اجتماعی ایکس از جدایی خود از این شرکت خبر داد. او که از سال ۲۰۲۳ همراه با ایلان ماسک این استارتاپ را پایهگذاری کرده بود، نقش کلیدی در رهبری تیمهای مهندسی و توسعه مدلهای پیشرفته xAI ایفا کرد.
میلیاردر آمریکایی و مالک اسپیس در واکنش به پست مدیرعامل مایکروسافت درباره راهاندازی GPT-۵ از طریق پلتفرمهای مایکروسافت ۳۶۵ کوپایلت، کوپایلت، گیتهاب کوپایلت و Azure AI Foundry، نوشت: «OpenAI زندهزنده مایکروسافت را میبلعد.»
در تحولی مهم برای صنعت هوش مصنوعی، شرکت تسلا بهطور رسمی پروژهی ابررایانه Dojo را متوقف کرده و تیم توسعه این پروژه را منحل کرده است؛ پروژهای که ایلان ماسک آن را کلید دستیابی به رانندگی تمامخودکار میدانست.
بعد از استفاده از چهره کارکنان xAI برای آموزش هوش مصنوعی، حالا این سؤال برای این کارکنان پیش آمده که آیا ممکن است از چهره آنها، برای گفتن چیزی که هرگز نگفتهاند، استفاده شود؟
پرسشی که پس از گفتوگوی ترامپ با کارآفرینان تکنولوژی همچون ایلان ماسک مطرح میشود این است که اگر قرار باشد پیوند مستحکمتری میان علم و دموکراسی برقرار شود، چه تغییراتی در نظریههای دموکراسی لازم است تا توانایی پیوند خوردن با علم و فناوری را پیدا کند؟
دیدگاهی پرطرفدار وجود دارد که میان «علم» و «دموکراسی» مرز پررنگی میکشد و مدعی است «منطق بازنمایی» در این دو جهان متفاوت است؛ علم فعالیتی نخبهگرایانه است که دموکراتیک شدن آن زیانبار است، اما دموکراسی امری برابرطلبانه است که نخبهگرایانه شدن آن، عواقب ناگواری دارد. در این جدایی علم و دموکراسی، «حل مسائل سیاسی» به نمایندگان منتخب در نظامهای دموکراتیک و «حل مسائل علمی» به نخبگان علمی واگذار میشود؛ بدون اینکه علم سیاسی شود یا سیاست علمی. اما در سوی دیگر این ماجرا، متفکرانی هستند که میگویند…