ترنج

در مورد

گروگان گیری

در فرارو بیشتر بخوانید

۸۳ مطلب

  • ۴ نفر از کارکنان رستوران L'Olivier در حومه پاریس به گروگان گرفته شده اند. واحد نیرو‌های ویژه پلیس BRI برای حل این بحران در صحنه حاضر شده است.

  • «در بررسی‌های به‌عمل‌آمده، مشخص شد فردی ۳۵ ساله شرور که دارای سوابق کیفری متعدد بوده است، اقدام به ربایش ۲ جوان ۳۰ ساله کرده و از محل متواری شده بود.»

  • دو پسر جوان که با ربودن نوجوان ۱۴ ساله، قصد اخاذی ۳ هزار دلاری از خانواده اش را داشتند، دستگیر شدند.

  • در پی اطلاع ماموران نوپو یگان ویژه هویزه استان خوزستان از وقوع گروگانگیری و تهدید گروگان گیر بلافاصله وارد عمل شدند و بعد از ۲ ساعت عملیات روانی توانستند به سلامت گروگان‌ها آزاد کنند.

  • دقایقی پیش ماموران نوپو توانستند با عملیات روانی یک فرزند را که به دست پدر خود به گروگان گرفته شده بود را نجات دهند.

  • از فردی که گروگان را می‌شناخت و از دوستانم بود خواستم به او بگوید که به فلان آدرس برای ملاقات بیاید و از تاکسی اینترنتی استفاده کند. وقتی او را تعقیب کردیم. در بین راه دور از عبور و مرور مردم و در یک مکان خلوت مقابل خودروی تاکسی اینترنتی ایستادیم و با تهدید چاقو، او را به خودروی خودمان منتقل کردیم.

  • طی ۷ روز گذشته دو گروگان گیری در دو استان شیراز و سیستان و بلوچستان رخ داده که یکی از این گروگان گیری‌ها منجر به مرگ ۵ نفر شده است.

  • مادر این جوان گفت: پسرم کارگر است و برای امرار معاش ما کار می‌کرد. روزی که زنگ زدند و از من پول خواستند، من سه میلیون تومان داشتم و قبول کردم پول را بدهم؛ ولی دزد‌ها قبول نکردند و گفتند یک میلیون تومان دیگر هم باید روی آن بگذاری یک میلیون هم قرض گرفتم و پول را واریز کردم، اما دیگر خبری از بچه‌ام نشد.

  • یکی از متهمان که خود را منصور معرفی می‌کرد، به من گفت یک پالت در بانک مرکزی گم شده است و ما یک ماه است تو را زیر نظر داریم و متوجه شده‌ایم که تو این کار را کرده‌ای و با افرادی در بانک مرکزی ارتباط داری. من خیلی ترسیده بودم و نمی‌توانستم حرفی بزنم، چون کلت داشتند و مرا تهدید کردند...

  • چهارشنبه گذشته به تهران آمدم و به قنادی رفتم. اما از شنبم خبری نبود، پنجشنبه و جمعه هم خبری از او نبود تا اینکه شنبه ظهر که به آنجا رفتم شنبم را دیدم. از او خواستم باهم صحبت کنیم. اما کارگر قنادی که مرد جوانی بود مانع شد. بعد به پلیس زنگ زد. من که از این کارش بشدت عصبانی شده بودم اسلحه‌ای را که به همراه داشتم بیرون آوردم.