ترنج

در مورد

نیچه

در فرارو بیشتر بخوانید

۷ مطلب

  • هدف اصلی نیچه در این کتاب، تحقق همان پروژه «ارزیابی دوباره همه ارزش‌ها» است که آن را وظیفه نهایی خود می‌دانست. ساختار کتاب، شامل یک دیباچه و یازده بخش با عناوین مشخص (مانند «مسئله سقراط»، «عقل در فلسفه»، «اخلاق همچون ضدِّ طبیعت»، «چهار خطایِ بزرگ»)، این رویکرد انتقادی را از طریق قطعات کوتاه و گزین‌گویه‌ها پیش می‌برد و به بررسی و واسازی این «بت‌های» فکری و فرهنگی می‌پردازد.  

  • منظورش این بود که مردم دیگر مثل گذشته به دین پایبند نیستند ولی ارزش های جایگزین هم پیدا نکرده اند و این، باعث ایجاد خلأ در جوامع انسانی می شود و مشکلات بعدی را به وجود می آورد که حول محور "پوچی" می چرخند. 

  • فردریش نیچه، فیلسوف قرن نوزدهمی، معتقد بود که خود حقیقی ما چیزی نیست که در درون ما پنهان شده باشد تا ما برای «پیدا کردن آن» تلاش کنیم؛ او می‌گفت که خود حقیقی ما چیزی فراتر و برتر از ماست که ما باید برای «تبدیل شدن به آن» تلاش کنیم.

  • در نظر وایت، نیچه نویسنده‌ای است استثنائی که موجب می‌شود مسیر‌های فراوانی درون هزارتوی اندیشه‌ای وجود داشته باشد. چه‌بسا برخی مسیر‌ها از برخی دیگر جالب‌تر، شوق‌انگیزتر، آموزنده‌تر، چالش‌برانگیزتر و از همه مهم‌تر مخاطره‌آمیزتر باشند. وایت در این کتاب با پیگیری هزارتوی نیچه، مسیری متفاوت در معرفی نیچه دنبال می‌کند. این کتاب در سه بخش تنظیم شده است.

  • در تطور مفهومی مدنظر هگل، ایران به مثابه یک «روح» پدیدار می‌شود و باید هم بر اساس متد‌های فنومنولوژیک، مورد بررسی قرار بگیرد. در پدیدار‌شناسی روح، روح یک مفهوم بزرگ است که هم خودآغازی دارد و هم خودآگاهی! و علم نیز یک روح محسوب می‌شود؛ به این معنا که روح باید در دو حرکت طولی و دایره‌ای، هم به جلو حرکت کند و هم به عقب بازگردد و نسبت به خود و آنچه که بوده، خودآگاهی یابد. این خودآگاهی نسبتی با آنچه که در روانشناسی مطرح می‌شود، ندارد. به این ترتیب، ایرانیان به عنوان ساکنان یک کشور تاریخی و کهن،…

  • کتاب «در هزارتوی نیچه» نوشته الن وایت با ترجمه مسعود حسینی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

  • گفت‌وگو با محمد بقايي‌ماكان

۱