از نظر نویسنده سازندگی، فوکویاما بر این باور است که در حال حاضر جایگزین بهتری برای لیبرالیسم وجود ندارد و احیای آن برای کشورهای غربی ضروری است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۵ مطلب
از نظر نویسنده سازندگی، فوکویاما بر این باور است که در حال حاضر جایگزین بهتری برای لیبرالیسم وجود ندارد و احیای آن برای کشورهای غربی ضروری است.
فوکویاما در کتاب نظم و زوال سیاسی و هم در کتاب لیبرالیسم و ناراضیانش میگوید مساله اصلی اندازه و بزرگ و کوچکی دولت نیست، کارآمدی دولت است. دولت باید بتواند مساله حل کند. یک دولت کوچک مثل سنگاپور کارآمد است، اما یک دولت کوچک هم مثل لبنان هست که ناکارآمد و در مرحله ورشکستگی است.
فوکویاما پیش بینی میکند که با وجود اینکه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در ابتدا روند به سمت لیبرال دموکراسی را تغییر داد؛ اما شاهد شکستها و عقبگردهای بیشتری خواهد بود.
لحظهای که شما حکومت قانون را از بین میبرید قدرت بیش تری بدست میآورید و میتوانید دموکراسی را از طریق سرکوب کردن یا ممانعت مردم از دسترسی به امکان رای دادن تضعیف کنید. ما شاهد برخی از این رخدادها هستیم و متاسفانه در حال حاضر در ایالات متحده این وضعیت دیده میشود.
فوکویاما معتقد است که نئولیبرالیسم پاسخی مشروع به کنترل بیش از اندازه دولتی در اواخر عصر صنعتی و بینشی معتبر از کارایی برتر بازارها بود، اما در نهایت به چیزی شبیه به یک مذهب تبدیل شد و منجر به نابرابریهای عجیب شد و تاکید نابجایی بر «مسئولیت فردی» داشت.
اگر بخواهیم به معنای واقعی کلمه به یک نظام سیاسی که از دلِ بحران شیوع ویروس کرونا پیروزمندانه بیرون آمده اشاره کنیم، بدون تردید باید به "تکنوکراسیهای دموکراتیک آسیایی" اشاره کنیم. با این حال، از منظر ژئوپلیتیک (جغرافیای سیاسی)، جهان کنونی در موقعیت چندجانبه گرایی است و با فقدان قدرتِ فائقه، رو به رو است. این همان فاز جدید تئوری پایان تاریخِ فرانسیس فوکویاما است.
بحرانهای مهم، عواقب مهمی- معمولا غیرقابل پیشبینی- دارند. «رکود بزرگ» موجب انزواگرایی، ملیگرایی، فاشیسم و جنگ جهانی دوم شد و در عین حال موجب «نیودیل»، ظهور ایالاتمتحده بهعنوان ابرقدرت جهانی و در نهایت مستعمرهزدایی هم شد. حملات ۱۱ سپتامبر موجب دو مداخله ناکام از سوی آمریکاییها، ظهور ایران و اخبار مربوط به رادیکالیسم اسلامی شد. بحران مالی سال ۲۰۰۸ موجب افزایش پوپولیسم ضدتشکیلاتی شد که این هم خود موجب جایگزینی رهبران در اقصی نقاط دنیا شد.
فوکویاما معتقد است که بین پدیده ترامپیسم با برگزیت یعنی طرح خروج انگلیس از اروپا رابطه وجود دارد. ارتباط این دو آن است که هر دو نشاندهنده ضعف لیبرال دموکراسی در کمبها دادن به همان ارزشهای فردگرایانه است. اما معتقد است که حفظ این ارزشهای فردگرایانه مستلزم این است که دولت بتواند این نابرابری را کاهش دهد و این طبقات پایینی که به راستافراطی پیوستهاند، دوباره احساس کنند که میتوانند ذیل ارزشهای لیبرال جمع شوند. اتفاقا از همین زاویه از چپها انتقاد میکند و معتقد است که چپها و سوسیالیستها…
با باور فوکویاما، یکی از دلایلی که باعث پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شد این بود که رایدهندگان از سیاست هویتی لیبرال و نزاکت سیاسی خسته شده بودند. به گفته او، "به همین ترتیب هم طرفداران خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا پیامدهای بد اقتصادی خروج را به خاطر حفظ هویت خود پذیرفتند."
راه حل ها در ایران وجود دارد و صرفا سیاسی است و ربطی به مسائل خارجی ندارد بلکه مسائل و مشکلات خارجی فقط این مسائل را تشدید می کند. من پیش از دولت آقای روحانی نیز گفته ام که ما سه مساله اقتصادی، سیاست خارجی و سیاست داخلی داریم. ولی در میان این سه؛ مساله اصلی ما سیاست داخلی است و دو مورد دیگر فقط به تبع این موضوع قابلیت حل پیدا می کنند.