سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران گفت که مذاکرات غیرمستقیم تهران- واشنگتن فقط به برنامه هستهای مربوط میشود و نه موضوع دیگری.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۴ مطلب
سخنگوی دولت جمهوری اسلامی ایران گفت که مذاکرات غیرمستقیم تهران- واشنگتن فقط به برنامه هستهای مربوط میشود و نه موضوع دیگری.
نماینده مردم ایرانشهر درباره تیراندازی به یک خودرو در جریان یک تعقیب و گریز و کشته شدن یک کودک ۴ ساله و مجروح شدن یک خانم باردار گفت: بر اساس گزارشی که از سوی دادگستری استان اعلام شده است همه عواملی که احتمال داده میشد در این موضوع دخیل باشند دستگیر شدهاند.
در حالی که تا دوازدهم شهریور کسی پیگیر تحویل جسد کودک نبود، ناگهان زن ۴۴ سالهای وارد پزشکی قانونی شد و ادعا کرد قصد دارد جسد ویهان را برای دفن تحویل بگیرد، اما پزشکان قانونی که آثار هولناک شکنجه و زخمهای وحشتناک را روی پیکر کودک ۷ ساله دیدند مراتب را به قاضی دکتر صادق صفری قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند.
مادر به تصور اینکه نادیا به دوشنبه بازار رفته، کمی صبر کرد. خانه آنها در محله میمنتآباد شهرک قلعهمیر بود و دوشنبهها دستفروشها در نزدیکی خانه آنها بساط میکردند و با این احتمال که دخترک به تماشای بازار رفته است، چندان پیگیر ماجرا نشدند. ساعت ۶ بعد از ظهر بود که پدر نادیا از محل کار به خانه برگشت و مادر که نگران و بیتاب دخترش بود، بلافاصله ماجرای ناپدید شدن او را خبر داد و پدر بیمعطلی به جستوجو برای یافتن نادیا پرداخت.
دو کودک دور از چشم والدین مشغول بازی بودند و هر یک از والدین تصور میکرد، دیگری مراقب کودکان است. دختر ۳ ساله خانواده، تپانچه پر نیمهخودکاری که در خانه نگهداری میشد را برداشته و با آن مشغول بازی بوده است که ناگهان صدای شلیک گلولهای کل خانه را فرا میگیرد. والدین به سرعت خود را به کودکان میرسانند که متوجه میشوند دختر ۴ سالهشان غرق خون روی کف اتاق افتاده است.
خواهر ۸ ساله پسرک تحت تحقیق قرار گرفت و گفت: برادرم داشت بازی و سر و صدا میکرد که نامادریام عصبانی شد و او را دعوا کرد و بعد هم خیلی محکم با دست به صورت او کوبید. ساعتی که به دست داشت به گیجگاه برادرم خورد و باعث خونریزی و کبود شدن او شد. همان موقع گفتم برادرم را نزد دکتر ببریم، اما نامادریام مخالفت کرد. شب که پدرم آمد و ماجرا را فهمید با نامادریام دعوا کرد، اما بازهم برادرم را دکتر نبرد. برادرم با همان حال بدش خوابید و صبح دیگر بیدار نشد.
اردیبهشت سال گذشته گزارش مرگ مشکوک دختربچهای ۱۰ ساله در یکی از بیمارستانهای شرق تهران به پلیس اعلام شد. در ادامه مأموران با حضور در بیمارستان و تحقیقات اولیه متوجه شدند که دختربچهای به نام سحر بر اثر مسمومیت جان باخته است. پس از آن با دستور قضایی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان این سازمان اعلام کردند که وی بر اثر استعمال قرص برنج فوت کرده است.
مرداد سال گذشته بود که زنی با مراجعه به کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی از یک جنایت تکان دهنده در مشهد پرده برداشت. او که وانمود میکرد دچار عذاب وجدان شده است به کارآگاهان گفت: برادرم، پسر معلولش را به قتل رسانده و جسد او را در گورستان روستای دستگردان مشهد دفن کرده است و اکنون نیز گاهی به گورستان میرود!
رسیدگی به این پرونده از اوایل اردیبهشت سال گذشته با انتقال دختر ۱۴ سالهای به بیمارستانی در شرق تهران آغاز شد. وی با علامت مسمومیت شدید از سوی کادر پزشکی تحت درمان قرار گرفت، اما ساعاتی بعد در بیمارستان جان باخت.
زن و مرد جوان در تحقیقات ابتدایی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، منکر قتل دختر ۵ساله و رابطه پنهانی با یکدیگر شدند تا اینکه مرد جوان پس از ۳ ماه تحقیقات در اداره دهم پلیس آگاهی لب به اعتراف گشود و به قتل ناخواسته و شکنجه مرگبار دختر ۵ساله به دلیل عصبانیت لحظهای از مقتول اعتراف کرد.