متهم گفت: من بدهکاری داشتم و درآمدم کفاف بدهکاری هایم را نمیداد به همین دلیل وقتی چشمم به دسته چک درون داشبورد افتاد وسوسه شدم و دو برگ از آن را برداشتم سپس با تقلید از امضای روی ته برگها آنها را امضا کردم و به طلبکارم دادم.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۹۹۱ مطلب
متهم گفت: من بدهکاری داشتم و درآمدم کفاف بدهکاری هایم را نمیداد به همین دلیل وقتی چشمم به دسته چک درون داشبورد افتاد وسوسه شدم و دو برگ از آن را برداشتم سپس با تقلید از امضای روی ته برگها آنها را امضا کردم و به طلبکارم دادم.
سارق ورشکسته، وقتی داخل چمدان سرقتی را دید و با آلبوم عکسهای عروسی مالباخته مواجه شد، آلبوم را به همراه نامهای برای آنها برگرداند.
مجرم سابقهدار که ۱۷ بار زندان را تجربه کرده و تحت تعقیب پلیس بود، وقتی با یک طلافروش طرح دوستی ریخت تا دست به سرقت از طلافروشی او بزند، در لحظه آخر نقشهاش ناکام ماند.
افزایش آمار سرقتها درحالی موجب نگرانی شهروندان شده است که همه انگشتها دستگاه قضایی را نشانه میگیرد و جمله «دزد زودتر از قاضی به خانه میرود!» در بین مردم به ضرب المثلی جدید تبدیل شده است، اما کنکاشهای رسانهای در این ماجرا، حقیقت تلخی را نمایان کرد که بیانگر نقصهای فاحش در قانون کاهش مجازات حبس تعزیری است و باید مورد توجه نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی قرار گیرد.
سرهنگ دوستعلی جلیلیان گفت: از چند روز پیش وقوع چند فقره سرقت دریچههای فاضلاب و پلهای آهنی شهرداری که منجر به ایجاد صدمه به شهروندان در محدوده شهرری شده بود، به پلیس اطلاع داده شد که درپی آن ماموران کلانتری ۱۳۱ شهر ری رسیدگی به موضوع را در دستورکار خود قرار دادند.
متهم گفت: من هم میخواستم مانند خیلی از جوانهای دیگر یک ماشین زیبا و خانهای مجلل داشته باشم و در حالی که عینک دودی بر چشمانم زده ام با غرور پشت فرمان بنشینم و در جادهای سرسبز صدای موسیقی را بلند کنم.
متهم هر روز وارد بهشتزهرا (س) میشد، وقتی زنی را میدید که کنار مزاری نشسته و تنهاست، او را هدف قرار میداد. با چاقو به سراغش میرفت، او را مورد آزار و اذیت قرار میداد و طلاهایش را سرقت میکرد.
بانک ملی ایران در یک اطلاعیه از صاحبان اموال مکشوفه درخواست کرده است تا با حفظ آرامش، فرصت تطبیق، تشخیص و تحویل اموال را به کارشناسان و نیز مرجع محترم قضایی اعطا نماید.
یکی از مالباختهها میگفت: من حوالی فشم باغ میوه دارم و معمولا آخر هفته به آنجا میروم. مدتی قبل نگهبانی در باغ استخدام کرده بودم، اما او به تازگی تسویه حساب کرده و از باغ رفته بود. من هم در جستوجوی یک نگهبان جدید بودم. تا اینکه آخر هفته وقتی برای سرکشی به باغ رفتم، با صحنه عجیبی مواجه شدم. درختان باغ من پر از میوه بودند، اما آن روز تمامی میوهها از درختها چیده شده بود.