ترنج

در مورد

خانه فساد

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۶ مطلب

  • شهلا در بازجویی‌های بعدی درباره آثار ضرب و شتم گفت: من با نیما هیچ مشکلی نداشتم که بخواهم او را کتک بزنم یا نقشه قتل او را بکشم. او وقتی به خانه‌مان آمد سر و وضع درستی نداشت و می‌گفت با شخصی درگیر شده است. او اهل دعوا و درگیری بود و احتمالاً هم قبل از اینکه به خانه من بیاید با یک نفر درگیر شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.

  • عنوان اتهامی این افراد تشکیل خانه فساد و تلاش جهت ترویج فساد بوده و در این زمینه قانونگذار مجازات سنگین تا ده سال حبس را مقرر کرده است.

  • وقتی زن جوان در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، از اتفاقات بدی که بعد از آدم ربایی برایش رخ داده بود چنین گفت: بعد از اینکه از بهزاد جدا شدم و به خانه پدرم برگشتم خانواده‌ام با اطلاع از ماجرا مدام به من سرکوفت می‌زدند و دیگر آنجا آرامش نداشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم از خانه پدرم بروم. در یکی از همین روز‌ها با زن جوانی به‌نام شهلا آشنا شدم و برایش درد دل کردم غافل از اینکه شهلا رئیس یک باند فساد بود.

  • در بازرسی از منازل مذکور مقادیری مواد مخدر اعم از هرویین، حشیش، شیشه و تریاک، انواع لوازم توزین و توزیع و استعمال مواد مخدر، چاقو و قمه کشف و ضبط گردید

  • در بازرسی از منازل مذکور مقادیری مواد مخدر اعم از هروئین، حشیش، شیشه و تریاک، انواع لوازم توزین و توزیع و استعمال مواد مخدر، چاقو و قمه، کشف و ضبط گردید.

  • ما آن جا مشروب خوردیم و مهدی به داخل یکی از اتاق‌ها رفت. من در حال صحبت کردن با محمود بودم که او گفت: من قبلا پشت سر او حرف زده ام. به او گفتم اشتباه می‌کند، اما قبول نکرد. ما سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و همان لحظه مهدی از اتاق بیرون آمد و چاقویی به دستم داد که با آن ضربه‌ای به گردن محمود زدم.

  • احتمال می رود که عاملان این جنایت به قصد زورگیری و سرقت پول و مدارک جوان عراقی را با نقشه قبلی و همدستی زن خیابانی داشتند و این مرد را به خانه فساد کشانده و پس از درگیری داخل خانه با ضربات چاقو و شلیک گلوله دست به قتل مرد عراقی زده و پا به فرار گذاشته اند.

  • در این رابطه ۵ نفر از جمله ۳ گردشگر خارجی و ۲ زن ایرانی دستگیر و پس از تفهیم اتهام و صدور قرار تامین به زندان معرفی شدند که پرونده در حال رسیدگی است.

  • "او خیلی ترسیده بود اما می گفت اگر برای من مواد و پول جور کنید با شما می آیم که من هم به او قول دادم و او با من آمد اما آن وقت شب نمی توانستم برای او مواد مخدر تهیه کنم به همین دلیل هم خیلی التماس کردم که چند ساعت صبر کند او خمار بود و فقط مواد می خواست!"