ترنج

در مورد

رقابت عشقی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۴ مطلب

  • روز حادثه ساتیار به‌دنبال من آمد. او خیلی عصبانی و ناراحت بود. صورتش از عصبانیت سرخ شده بود. پرسیدم چرا ناراحت هستی، گفت لیلا به او خیانت کرده است. ساتیار گفت لیلا را همراه شاهرخ در خیابان دیده، به صورت او سیلی زده و درگیری بین آن‌ها اتفاق افتاده است. ساتیار گفت وقتی به صورت لیلا سیلی زد، شاهرخ که همراه لیلا بود واکنش نشان داد و با هم درگیر شدند. از کاری که شاهرخ کرده بود، عصبانی بود و گفت می‌خواهد تلافی کند و از من کمک خواست...

  • همسر متهم گفت: من از عمق دعوای شوهرم و برادرش خبر نداشتم وگرنه اصلا به او نمی‌گفتم برادرش درِ خانه آمده است. حمید هم حرف خاصی به من نزد. حتی وقتی به او تعارف کردم به خانه بیاید، قبول نکرد و گفت برادرش در خانه نیست و او هم نمی‌آید، به‌همین‌خاطر فکر می‌کردم مشکلی که سال‌هاست بین آنها اختلاف ایجاد کرده تمام شده است. فکر می‌کردم شوهرم از اینکه بشنود برادرش به دنبال او آمده است خوشحال می‌شود، چون حمید به من گفت آمده تا کینه قدیمی را از بین ببرد. من از اینکه شوهرم قصد قتل دارد خبر نداشتم.

  • از قبل با مقتول درگیر شده و به او تذکر داده بودم کاری به زن افغان نداشته باشد، اما او دست‌بردار نبود. روز حادثه با هم قرار گذاشتیم تا صحبت کنیم، اما مشاجره بین ما درگرفت و او اصرار داشت من باید آن زن را رها کنم. در نهایت وقتی خیلی عصبانی بودم، او را کشتم و فرار کردم.

  • روز حادثه الناز با من تماس گرفت و گفت: می‌خواهد هرطور شده مرا ببیند و کار مهمی دارد، من هم قبول کردم. وقتی سر قرار رفتم، دو مرد که همان هومن و اصلان هستند، به‌شدت من را کتک زدند. وقتی من را دیدند، به زور مرا سوار ماشین کردند و به‌شدت کتکم زدند و من بیهوش شده بودم تا اینکه خودم را در بیمارستان یافتم. من نمی‌دانم چه کسی من را به بیمارستان رسانده است.

  • رقابت عشقی دو جوان ورزشکار که دلبسته یک دختر شده و از مدت‌ها پیش به‌خاطر ازدواج با او بشدت اختلاف داشتند، سرانجام با کشته شدن یکی از آنها پایان یافت.

  • دیوان‌عالی کشور حکم قصاص جوانی را که بر سر دختری با فردی درگیر شده و او را به قتل رسانده بود، مورد تأیید قرار داد.

  • چندی پیش مرد جوانی در حالی که بشدت نگران و مضطرب نشان می‌داد با مراجعه به مأموران پلیس فتای مازندران ادعا کرد در نوبت‌های متوالی مقادیری از حساب بانکی‌اش پول برداشت شده است. این در حالی است که در آن زمان در محل کارش بوده و اصلاً به بانک یا عابربانک مراجعه نکرده است.

  • دختری جوان که زنی باردار را به قتل رسانده بود بعد از گذشت دو سال از وقوع جنایت به جرمش اعتراف کرد و پرونده اتهامی‌اش به جریان افتاد.