فوشه شدیدا با تجمل گرایی و ثروت مبارزه می کرد. از سویی وقایع مربوط به اعدام های لیون باعث شد تا عنوان جلاد لیون به فوشه اطلاق شود. او این اقدامات را همچون وظیفه ای برای خود و به نفع بشریت اعلام می کرد
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۰۰ مطلب
فوشه شدیدا با تجمل گرایی و ثروت مبارزه می کرد. از سویی وقایع مربوط به اعدام های لیون باعث شد تا عنوان جلاد لیون به فوشه اطلاق شود. او این اقدامات را همچون وظیفه ای برای خود و به نفع بشریت اعلام می کرد
سعید جلیلی گفت: ایران در حال حاضر یک قدرت است و تاثیرگذاریاش در منطقه غیرقابل انکار است.
عباس عبدی نوشت: پس از دو سال معطلی، کار به جایی رسیده که پس از شش بار اعلام آزاد شدن منابع مالی ایران در کرهجنوبی با یک میلیارد کمتر از رقم واقعی پذیرفتهاید که در ازای آزادی چند زندانی دوتابعتی این پولها در حسابی در قطر و برای خرید برخی کالاهای بشردوستانه مثل مواد غذایی و دارویی واریز شود، ریشه این رفتار فقط یک چیز است؛ قدرتطلبی، قدرتطلبی و قدرتطلبی.
ایالات متحده، چین را هم بهعنوان «شریک اصلی تجاری» و هم منبع «مسائل اقتصادی و دفاعی» تعریف میکند. تنشها بین این دو کشور در ۱۲ ماه گذشته به اوج خود رسیده است.
نوع دیگری از نقض قانون هم هست که از سوی صاحبان قدرت رخ میدهد و هیچ ربطی به پذیرش مردم ندارد. این نوع نقض قانون نشانه وجود روحیه دیکتاتوری است، اتفاقا قوه قضاییه باید در این موارد حساس باشد و قاطعانه عمل کند. نمونه آن حکم معاونت رییسجمهور است که از سوی دیوان عدالت اداری غیرقانونی دانسته شده است که البته راه به نسبت سادهای هم برای حل آن هست و اصولا یک مساله به نسبت صوری و ساده است ولی در برابر آن مقاومت میشود، چرا؟ چون تمکین در برابر قانون را نمیپذیرند.
هاشمی طبا گفت: گروههایی با نگاه رادیکال میخواهند یکدستبودن حاکمیت ادامه یابد.
برای رسیدن به قدرت ذکاوت لازم است. باید موقعیتشناس باشی و ذهن دیگران را بخوانی و واکنشهای بجا و مناسب نشان بدهی. اما اگر چنین است، پس چرا دنیا مملو است از قدرتمندانی که انگار بویی از عقل و منطق به مشام آنها نخورده است؟ مجموعهای از تحقیقات نشان میدهد صاحب قدرت بودن، تأثیرات عمیقی بر ذهن ما و کارکردهایش میگذارد.
چندهمسری به گرههای کور عاطفی و اخلاقی نیز میانجامد. عاطفه شاید تنها چیزی در این جهان باشد که امکان تقسیم یا دستِکم تقسیم مساویاش وجود ندارد. در شرایطی که به دلیل کالاییشدنِ روابط اجتماعی، و بیگانهشدن، امکان بروز عشق به چیزی در حدِّ صفر رسیده؛ چگونه میتوان به احتمال رخدادِ آن در یک خانوادهی چندهمسر امید بست. چندهمسری، گریز از مسئولیتهایی است که در یک جامعهی نرمال و بهسامان بر دوش نهادهای مسئول، گذاشته شده برای تامین حداقّلِ معاش و رفاهیات برای شهروندان. تیر خلاصی بر جسمِ محتضرِ…