در داستان «هیچکس حرفی نزد» (Nobody Said Anything) نوشته ریموند کارور، شخصیتها با وجود تعداد کم، بهدقت طراحی شدهاند و هرکدام بازتابی از دنیای درونی و روابط شکسته یا پرتنش خانوادگی هستند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۴ مطلب
در داستان «هیچکس حرفی نزد» (Nobody Said Anything) نوشته ریموند کارور، شخصیتها با وجود تعداد کم، بهدقت طراحی شدهاند و هرکدام بازتابی از دنیای درونی و روابط شکسته یا پرتنش خانوادگی هستند.
همینگوی در مشتزن حرفهای با زبانی مینیمال، پرهیزکار از تفسیر، و متکی بر گفتوگو و رفتار شخصیتها، به تقابل ظاهر و باطن، قدرت و آسیبپذیری، و تنهایی انسان مدرن میپردازد.
آن سیاح بیداء طریقت، آن غواص دریای حقیقت، آن شرف اکابر آن مشرف خاطر، آن مهدی راه و رهبری، سهل بن عبدالله التستری، رحمة الله علیه از محتشمان اهل تصوف بود و از کبار این طایفه بود و درین شیوه مجتهد بود و در وقت خود سلطان طریقت بود
داستان من خلم نوشته جروم دیوید سالینجر، یکی از آثار کمترشناختهشده، اما عمیق این نویسنده آمریکایی است که با سبک خاص و نگاه روانشناسانهاش به شخصیتهای جوان و سرخورده، شهرت دارد.
بهرام صادقی، نویسنده برجستهی معاصر ایران، با طنز تلخ و نگاه انتقادیاش به جامعه، جایگاهی منحصربهفرد در ادبیات فارسی دارد. داستان کوتاه «صراحت و قاطعیت» یکی از آثار درخشان اوست.
روایت عطار از بسطامی تنها حکایتی از کرامات و حالات او نیست، بلکه تصویری از سفری پرشور و پررنج در وادی عشق الهی است. بسطامی آن عاشقی بود که در هر لحظه، بندهای خودبینی را از هم میگسست تا به آنچه "نیستی در هستی" خوانده میشود، دست یابد.
موراویا در آثارش اغلب به کاوش در تضادهای درونی انسانها، بهویژه در مواجهه با عشق، قدرت و مرگ، میپرداخت و شخصیتهایش را با صداقتی گزنده و بدون پردهپوشی به تصویر میکشید. این ویژگیها، همراه با توانایی او در خلق دیالوگهای واقعی و پرمعنا، جایگاه او را بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم تثبیت کرده است.
موراویا در آثارش اغلب به کاوش در تضادهای درونی انسانها، بهویژه در مواجهه با عشق، قدرت و مرگ، میپرداخت و شخصیتهایش را با صداقتی گزنده و بدون پردهپوشی به تصویر میکشید. این ویژگیها، همراه با توانایی او در خلق دیالوگهای واقعی و پرمعنا، جایگاه او را بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم تثبیت کرده است.
موراویا در بسیاری از آثارش به تجزیه و تحلیل روانشناسانه شخصیتهای داستانش میپردازد و پرده از خصایل پنهان آنان برمیکشد و برای این منظور، به شیوههای مختلف داستاننویسی - از رئالیسم تا سوررئالیسم و داستانهای واپسینی که بیشتر به مقاله نزدیکترند، روی میآورد.
موراویا با سبک خاص خود که بر تحلیل روابط انسانی، تنهایی، و میل به ارتباط تأکید دارد، فضایی آکنده از حسرت، جذابیت و بیگانگی خلق میکند. پایان داستان، مانند بسیاری از آثار او، خواننده را در تردید و تأمل دربارهی ماهیت واقعی احساسات انسانی باقی میگذارد.