بعد از انقلاب، به واسطه تنیده شدن حکومت و دین بسیاری از پستها و سمتهای سیاسی با هالهای رو به رو شد که اجازه نمیداد صاحب آن منصب مورد نقد قرار بگیرد. روزگاری مخالفت با رئیس جمهور با دشمنی پیامبر اسلام یکسان گرفته میشد. اما حالا از این خبرها نیست. سوال اینجاست که افرادی که در مناصب سیاسی از ادبیات کوچه و بازاری استفاده کرده اند تا چه حد خواسته یا ناخواسته به مقابله با هاله قدسی مناصب سیاسی برخاسته اند؟