در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۶۶۸ مطلب
جمعکن برو! از دل فرعونیتی میآید که نظیرش را تا اینسالها ندیده بودیم. اگر هم بود، اینقدر عریان و دریده عنوان نمیشد. این میزان گستاخی نشانه بدی است. گواهی است بر مستی قدرت و شدت عصبانیت بهکاربرندگان چنین ادبیاتی. درست مثل اراذل و اوباش قدارهبندی که مدام عربده میکشند، رگگردن کلفت میکنند و غدهای بهنام مغز را مزاحم میدانند.
سعید معیدفر، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران گفت: به نظر میرسد این بار موج مهاجرت خیلی عظیمتر و گستردهتر از قبل شود. چون ناامیدی وحشتناکی سراسر جامعه و به ویژه جوانان و نخبگان را فراگرفته و احساس میکنند در اینجا با حاکمیتی روبرو هستند که به هیچ وجه حاضر به شنیدن سخن آنها نیست و حتی میخواهد آنها را تنبیه کند که چرا اعتراض کردهاند و چرا خواستهاند اعلام کنند که شرایط مناسب نیست؟
آرام آرام داریم به سمت فرار انگیزانندهها پیش میرویم. حس تحقیر و از دست رفتن کرامت انسانی مهمترین ویژگی مهاجرت ایرانیان است. مهمترین عوامل تسریعکننده مهاجرت حاشیه راندههای حرفهای، سیاسی و اجتماعی هستند. جامعهای که دچار خشکسالی درازمدت است تمایل به مهاجرت در آن بیشتر است. یک تصور یا حسی در ما وجود دارد که کسی که رفته است، برده و کسی که مانده، باخته است. یکی از مهمترین دافعههای ما بیانگیزگی ناشی از کوتاه بودن افق و نداشتن آینده است.
ما دانشجویان دکترایی داریم که به لحاظ دانش و بار علمی، برتر از اساتیدی هستند که اخیرا جذب شده اند. یعنی استاد، توان پاسخگویی به دانشجو را ندارد. وقتی استاد دانشگاه حتی به زبان بین المللی انگلیسی آشنایی نداشته باشد، طبیعتا دانشجویی که این شرایط را میبیند، ترجیح میدهد در دانشگاهی تحصیل کند که در حد سطح ملی و هوشبهر او آموزش دهد. سیاست گذاریهای ما در بخش آموزش عالی نیز به این شکل است که مبتنی بر تامین مادی اساتید، جذب اساتید متخصص و حفظ اساتید و دانشجویان نخبه نیست. حتی این سیاست گذاریها…
رسانهها تصویری که از ایران برساختهاند، یک ویرانه تمامعیار است. به همه گفته و دیکته شده که این کشور، کارش تمام است. هر کس که میتواند باید خود را از مرگِ حتمی نجات دهد. مهاجر در مقامِ «برنده» و نجاتیافته، منجی امروز و فردای ایرانیان است. آنکه مانده، مُرده، باخته و همهچیزش را از دست داده است.
آمارهای پراکندهای درباره هزینههای خروج نخبگان از کشور منتشر میشود، اما در یک ارزیابی ساده، اگر هزینه تحصیلات و تربیت یک نیروی انسانی را بین ۵ تا ۱۰ میلیون دلار در نظر بگیریم و این رقم را ضربدر تعداد نیروهای نخبهای که از کشور خارج میشوند کنیم، رقمی بسیار بالا و میلیارد دلاری ثبت میشود. سالیانه میلیاردها دلار را در سایه خروج نیروهای انسانی از دست میدهیم. امثال نخبههای ارزشمندی مثل خانم مریم میرزاخانی را در ایران کم نداشتیم، نخبههایی که باعث افتخار کشور بودند، اما در سایه غفلت و سهل…
گمشدن گنجخانلو البته در دنیای حرفهای ورزش معنای دیگری دارد: اقدام برای پناهندگی. دقیقا به همین دلیل است که حالا مسئولان ورزش ایران نگران شده و به تکاپو افتادهاند تا هر طور شده، این ورزشکار ۲۶ساله را پیدا کنند
روزنامه جوان به نقل از یک کارشناس نوشت: اغلب مهاجران ایرانی در خارج از کشور جزو نخبگان نیستند و بخشی از آنها لمپنهایی هستند که از طریق پناهندگی سیاسی و حقه بازی توانستهاند آن طرف بروند در خلافکاری هیچ حد و مرزی برای خود قائل نیستند.
دونده ملیپوش کشورمان تصمیم گرفت برای ادامه زندگی و ورزش خود راهی کانادا شود.